نوع دوستی،داروی شگفت انگیز / چرا خدمت به دیگران بهترین دارو برای خودمان است
کتاب «نوعدوستی؛ داروی شگفتانگیز» نوشتهی مشترک استفن ترزسیاک و آنتونی مازارلی به همت نشر نوین به چاپ رسیده است. تفکر متعارف میگوید که برای خودیاری و کمک به خود، باید روی خودمان تمرکز کنیم. این توصیه معقول به نظر نمیرسد. انبوهی از شواهد علمی به الگوی فکریِ دیگری اشاره دارند که تمامِ مدت پیش رویمان بوده است.
فرهنگ خودمحوری و خودیاری نخواهد توانست موفقیت، کامروایی یا شادمانی واقعی را برایتان به ارمغان بیاورد؛ ولی خدمت به دیگران چنین نتایجی در پی دارد.
نویسندگانِ کتاب حاضر میگویند: ما میخواهیم شروع به تغییر الگوی فکریِ متعارف کنیم. با خدمت کردن و سود رساندن به دیگران، از هر لحاظ، به بهترین شکل گشایشهایی در زندگیتان حاصل خواهد شد؛ ولی نکتهی ظریف و پیچیده اینجاست که اگر این کار را صرفاً به دلایل خودخواهانه انجام دهید، خودتان نیز فراموشش خواهید کرد. برای اینکه از مزایای روشی بهرهمند شوید که من و ماز آن را ذهنیتِ «زندگی برای بخشندگی» مینامیم، واقعاً باید در عمل همینطور باشید.
ما راهبان بودایی، با لباسهایی زعفرانیرنگ، نشسته بر کوهها و در حال سخنرانی در مورد کارما نیستیم. کارما خیلی سخت و پیچیده است، ولی تا زمانی که پژوهش شواهدمحوری برای اثبات آن نداشته باشیم، نمیتوانیم از آن طرفداری کنیم.
اثر بومرنگ ــ اعتقاد به اینکه خوبی به خودمان بازمیگردد ــ ممکن است برایتان شگفتانگیز باشد، ولی تا زمانی که با دادهی گزارششده در مجلات علمیِ معتبر تأیید نشود، نمیتوانیم از آن بهعنوان یک فلسفهی شواهدمحور برای زندگی حمایت کنیم.
انتقالِ خوبی ــ انجام دادن کار نیک برای دیگران در جهت جبران عمل خوبی که فرد دیگری برای ما انجام داده است ــ صرفاً به درد چسباندن روی سپر ماشین میخورد. ما هرگز نمیگوییم که به خاطر اینکه قبلاً از کسی نیکی دیدهاید، به دیگران خوبی نکنید، ولی هیچ دادهای نیست که از آن کار بهعنوان یک تدبیرِ مبتنی بر علم دفاع کند.
استفن ترزسیاک و آنتونی مازارلی دو پزشکی هستند که در این کتاب نتایج تحقیقاتی را گردآوری کردهاند که نشان میدهد نوعدوستی و شفقت باعث تسریع بازیابی سلامت بیماران و کاهش فرسودگی شغلی کادر درمان میشود.
نویسندگان این کتاب توصیه میکنند که اگر در دورهی تاریکی از زندگیمان قرار داریم، در چرخهای بیپایان گیر کردهایم یا گم شدهایم، یکی از راههای درمانمان خدمت به دیگران است.
کتاب نوعدوستی احتمالاً نامتعارفترین کتاب خودیاری است و به ما نشان خواهد داد که چگونه فکرِ کمک به خودمان را دور بیندازیم و با داروی شگفتانگیزِ نوعدوستی به خودمان کمک کنیم.

قسمتی از کتاب نوعدوستی؛ داروی شگفتانگیز:
راجع به شادی چه میتوان گفت؟ ماری کوندو، نویسندهای پرفروش و متخصص نظم و مرتبسازیِ خانه، در کتاب «دگرگونی زندگی با جادوی نظم» نوشت که باید هر وسیلهی شخصی را که «شادی را برمیانگیزاند» نگه بدارید و سایر موارد را دور بریزید. شادیِ کوندویی معادل شادمانی با اشیائی است که ممکن است باعث شوند احساس امنیت، سرگرمبودن، آسایش، افتخار یا اطمینان کنیم. مرتبکردن خانه یا انبارتان بهدلیل تکمیل یک کار باعث افزایش سروتونین میشود، ولی مرتببودن وسایل در خانه نمیتواند به اندازهی نگرشها و رفتارهای مبتنی بر زندگی برای بخشندگی خطر بیماری قلبی، زوال عقل و سکته را کاهش دهد. ازاینلحاظ، شادی ممکن است فقط یک جرقه باشد. شادی شعلهی ابدی نیست که بتواند یک عمر برایتان «شعلهی گرم درون» فراهم کند.
ما تمایل داریم به نگرشها و رفتارهای مبتنی بر زندگی برای بخشندگی واژهی شاد «تعالی» (یعنی تعالی خود) را نسبت دهیم یا فراتر رفتن از سطح ادراک معمول به سطحی بالاتر؟ خودآگاهی نیکوکارانه؟ همسویی با خداوند؟ نسخهی تعالیِ شادمانی ممکن است بهخودیِخود احساس خوشایندی نداشته باشد، ولی کاملتر و غنیتر است. ما بارها، وقتی بعد از یک روز مشکل و طولانی در بیمارستان به سمت خانه رانندگی میکردیم، کاملاً خسته و بیانرژی بودیم؛ ولی در کنار خستگی جسمی و روانی، احساس اطمینانِ رضایتبخشی از این داشتیم که تمام تلاشمان را در جهت ایجاد تفاوت برای فرد دیگری انجام دادیم، حتی اگر ممکن نبود به نتیجهی دلخواه آنها برسیم. استیو این احساس را «خستگی دلپذیر» مینامد. این احساسی شبیه به تعالی است، از این لحاظ که میتوانید در سطحی فراتر از خستگی روی ابرِ خدمت به دیگران شناور باشید. آلبرت شوایتزر، فیلسوف و فیزیکدان، به احتمال فراوان «خستگیِ دلپذیر» را در زندگی خود درک کرد. او گفته است: «وقتی برای کمک به دیگران زندگی میکنیم، زندگی برایمان مشکلتر میشود، ولی غنیتر و شادمانتر هم میشود.»
«خستگیِ محض» متضاد «خستگی دلپذیر» است و زمانی رخ میدهد که روزتان نه معنادار و نه هدفمند است و بهجز خستگی و شاید ناامیدی، باعث برانگیختن شادمانی یا مورد دیگری نمیشود. تجربهی هرروزهی «خستگیِ محض» به فرسودگی منجر میشود، ولی با تلاش برای برقراری ارتباط با دیگران به روشهای بامعنا، میتوان از فرسودگی دوری کرد.