میزانسن: رانندگی برای خانم دیزنی

1 سال پیش زمان مطالعه 7 دقیقه

 

«رانندگی برای خانم دِیزی» نمایشنامه‌ای است نوشته‌ی الفرد یوری، نمایشنامه‌نویس امریکایی. الفرد یوری به مدت 25 سال نمایشنامه‌های موزیکال نوشته بود که نخستین نمایشنامه‌ی غیرموزیکالش، رانندگی برای خانم دِیزی، به موفقیتی چشمگیر و غیرمنتظره تبدیل شد. این نمایشنامه در ابتدا برای پنج هفته اجرا در یکی از سالن‌های تئاتر کوچک نیویورک برنامه‌ریزی شده بود، اما تقاضا برای خرید بلیت به‌قدری زیاد بود که اجرای نمایش به سالن بزرگ‌تری منتقل شد و در آنجا در حدود سه سال ادامه یافت. یوری همچنین در 1988 برای این نمایشنامه برنده‌ی جایزه‌ی پولیتزر شد.

رانندگی برای خانم دِیزی نمایشنامه‌ای کوتاه در یک پرده است و فقط سه شخصیت در آن حضور دارند: پیرزن یهودی 72 ساله‌ای به نام دِیزی ورتن؛ راننده‌ی سیاه‌پوستش، هوک کولبرن و پسرش، بولی ورتن. نمایشنامه به مضامین مختلفی می‌پردازد که شاید یکی از مهم‌ترین آن‌ها تبعیض و تقابل نژادها باشد. جامعه‌ی به‌تصویرکشیده‌شده هم با افریقایی ـ امریکایی‌ها و هم با یهودیان با تبعیض برخورد می‌کند. جمله‌های کوتاه بسیاری در متن نمایشنامه وضعیت سیاهان را در جنوب امریکا به خواننده یادآوری می‌کند.

برای مثال هوک به بولی می‌گوید پیدا کردن شغل برایش دشوار بوده است چون افرادی که سیاه‌پوست‌ها را استخدام می‌کنند جوان‌ها را می‌خواهند و به نظر می‌آید حتی سیاه‌پوست‌های خیلی جوان را هم کسی استخدام نمی‌کند.

در جای دیگری، هوک به این واقعیت اشاره می‌کند که سیاه‌پوستان حق استفاده از توالت سفیدپوستان را ندارند. برخورد تبعیض‌آمیز با یهودیان نیز در بمب‌گذاری معبد یا اشاره‌ی بولی به بازرگانانی که از یهودی‌ها بیزارند و تصوراتی کلیشه‌ای از آن‌ها در ذهن دارند به نمایش گذاشته می‌شود. دِیزی که خود یهودی است با تبعیض با افریقایی ـ امریکایی‌ها رفتار می‌کند، گو اینکه منکر برخورد تبعیض‌آمیز خود است. بااین‌حال، هرچه به پایان نمایشنامه نزدیک می‌شویم، تعصب‌های دیزی کمرنگ‌تر می‌شوند و او حتی با بولی جروبحث می‌کند که چرا نمی‌خواهد در ضیافتی به افتخار مارتین لوتر کینگ، رهبر جنبش مدنی سیاه‌پوستان شرکت کند. به‌رغمِ این تغییر، دیزی همچنان قادر نیست دنیای تبعیض‌آمیز اطرافش را به‌روشنی ببیند و نمی‌تواند بفهمد که برخی جنوبی‌های سفیدپوست به همان اندازه که از افریقایی ـ امریکایی‌ها بیزارند از یهودیان نیز متنفرند. وقتی در معبد بمب‌گذاری می‌شود، او اطمینان دارد که اشتباهی رخ داده است: «مطمئنم که قصد داشتن توی یکی از کنیسه‌های محافظه‌کار یا اون کنیسه‌ی ارتدوکس بمب بذارن. این معبد رفرمیسته.» اما هوک درک بهتری از تعصب‌های جامعه دارد: «این چیزها واسه اون آدم‌ها اهمیتی نداره. یهودی واسه اون‌ها یهودیه. درست مثل ما که همه‌مون سیاه‌پوستیم چه پوست‌مون روشن باشه چه تیره‌تر.» دِیزی نمی‌خواهد این را باور کند و با وجود اینکه تلاش بسیاری برای مبارزه با تعصب‌های خود می‌کند، به دلایل بسیاری، از جمله ثروتمند و سفیدپوست بودن، همچنان خود را برتر از هوک می‌بیند.

از دیگر درون‌مایه‌های اصلی این نمایشنامه مفهوم دوستی است که در رابطه‌ی بین دِیزی و هوک نمود پیدا می‌کند. دِیزی در اولین ملاقاتش با هوک با او سرد برخورد می‌کند، چون نه از سیاه‌پوستان خوشش می‌آید نه دلش می‌خواهد شوفری در آشپزخانه‌اش بنشیند، غذایش را بلمباند و خرج تلفنش را بالا ببرد؛ اما با گذشت سال‌ها رابطه‌ی دوستانه‌ای بین او و هوک شکل می‌گیرد، هر چند که زبان تند او هیچ نشانه‌ای از دوستی و محبت بین آن‌ها بروز نمی‌دهد و فقط در پایان نمایشنامه است که او احساسات خود را درباره‌ی هوک به زبان می‌آورد.

پیرشدن مضمون دیگری است که نمایشنامه بر آن متمرکز می‌شود. نمایشنامه دوره‌ای 25 ساله را دربرمی‌گیرد و در پایان آن دِیزی 97 ساله است، هوک 85 ساله و بولی 65 ساله. همه‌ی شخصیت‌ها در طول این سال‌ها تغییر کرده‌اند. دِیزی لیبرال‌تر و بولی محافظه‌کارتر شده است. همچنین دِیزی و هوک به دوستان خوبی برای هم تبدیل شده‌اند و هر دو به مشکلات و دشواری‌های پیری واقف‌اند. هیچ‌یک از آن دو دیگر قادر نیستند بسیاری از کارهای گذشته را انجام بدهند؛ در این مرحله از زندگی، افرادی مثل آن‌ها تقریباً برای هر کاری، حتی برای حفظ کردن دوستی‌شان، به دیگران وابسته‌اند و همچون کودکان به مراقبت نیاز دارند.

نمایشنامه ساختار مشخصی را دنبال نمی‌کند و پرده‌ها و صحنه‌های تفکیک‌شده‌ای ندارد. در عوض، به بخش‌هایی تقسیم می‌شود که یکی پس از دیگری به دنبال هم می‌آیند. از آنجا که نمایشنامه دوره‌ای 25 ساله را روایت می‌کند، گاهی از بخشی تا بخش دیگر مدت‌زمانی طولانی سپری می‌شود. چنین ساختاری حوادث نمایشنامه را از قید و بندهای زمان یا طرح داستان می‌رهاند و بر روایت زندگی شخصیت‌ها به‌صورت موجز و فشرده تأکید می‌کند. بااینکه به نظر می‌آید ساختار روان نمایشنامه تغییرات اندکی را در طول 25 سال به نمایش می‌گذارد، واقعیت رویدادهای آن چیز دیگری است.

قسمتی از نمایشنامه رانندگی برای خانم دِیزی:

هوک: بله، خانم، من از اینکه از آقای ورتن پول می‌گیرم و هیچ کاری نمی‌کنم احساس بدی دارم. متوجهین؟

دیزی: چقدر به‌ت دستمزد می‌ده؟

هوک: این یه چیزیه بین من و ایشون، خانم دِیزی.

دیزی: بیشتر از هفت دلار در هفته دزدیه. دزدی سرِ گردنه!

هوک: مخصوصاً وقتی هیچ کاری نمی‌کنم و تموم روز می‌شینم روی یه چهارپایه توی آشپزخونه. یه پیشنهاد دارم، تا شما با تراموا می‌رین فروشگاه پیگلی ویگلی، من شلنگ می‌آرم پله‌های جلوی خونه‌تونو می‌شورم.

دیزی کلاهش را سر می‌گذارد.

دیزی: اشکالی نداره.

هوک: اشکالی نداره پله‌هاتونو بشورم؟

دیزی: اشکالی نداره باهام بیای فروشگاه پیگلی ویگلی. و بعد مستقیم می‌آییم خونه. هیچ جای دیگه‌ای نمی‌ریم.

هوک: بله خانم.

دیزی: صبر کن. تو نمی‌دونی چطور با الدزموبیل رانندگی کنی!

هوک: خانم دیزی، من با دسته‌دنده‌ی ماشین بزرگ شدم. به‌هرحال، این ماشین اتوماتیکه. هر احمقی می‌تونه باهاش رانندگی کنه.

دیزی: از قرار معلوم هر احمقی به جز من.

هوک: حالا لازم نیست این‌قدر به خودتون سخت بگیرین. شما نمی‌تونین رانندگی کنین اما احتمالاً خیلی کارها بلدین که من نمی‌تونم بکنم.

دیزی: چه حرف‌ها!

هوک: هر چیزی یه حکمتی داره.

دیزی: (از پشت صحنه فریاد می‌زند.) من دارم می‌رم بازار، آیدالا.

هوک: (هم فریاد می‌زند.) من هم باهاشون می‌رم!

هوک کلاهش را سر می‌گذارد و به دیزی کمک می‌کند سوار ماشین شود. بعد پشت فرمان می‌نشیند و ماشین را عقب‌عقب از راه ورودی بیرون می‌آورد. دیزی، روی صندلی عقب، مثل خروس جنگی آماده است به او بپرد.

من عاشق بوی ماشین نواَم. شما چطور؟

دیزی خودش را به آن طرف صندلی می‌کشاند.

دیزی: من خر نیستم، هوک.

هوک: نه خانم.

دیزی: من هم مثل تو دارم کیلومتر شما رو می‌بینم.

هوک: بله می‌بینم.

دیزی: شوهرم به‌م یاد داد چطور ماشین برونم.

هوک: بله خانم.

دیزی: هنوز هم همه‌ی چیزهایی که گفت یادمه. پس حتی یه لحظه هم فکر نکن که می‌تونی ـ صبر کن ببینم! داری با سرعت غیرمجاز رانندگی می‌کنی! دارم می‌بینم!

خرید نمایشنامه رانندگی برای خانم دیزی

رانندگی برای خانم دیزی (نمایش نامه)

رانندگی برای خانم دیزی (نمایش نامه)

قطره
افزودن به سبد خرید 20,000 تومان
0
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید
کالاهای مرتبط