
معرفی کتاب: همهی جادهها از ما آغاز میشوند
«همهی جادهها از ما آغاز میشوند» نوشتهی رواندرمانگر امریکایی رابرت ووبلدینگ و با همکاری جان بریکل، اثری کاربردی و انگیزشی در حوزهی خودشناسی، بهبود فردی و درمان مبتنی بر انتخاب است. این کتاب، با نگاهی عملی به روانشناسی انتخاب، نوشتهی ویلیام گلسر، تلاش میکند تا به خواننده مسیرهایی روشن و قابلاجرا برای حفظ انسجام روانی، رسیدن به آرامش و ساختن زندگیای معنادار ارائه دهد.
ووبلدینگ که یکی از مهمترین مروجان و مربیان رسمی تئوری انتخاب و واقعیتدرمانی است، در این کتاب از سبک ساده، مستقیم و مشاورهمحور بهره میبرد. نتیجهی آن، کتابی است موجز اما ژرف، که هم متخصصان سلامت روان و هم عموم مخاطبان از آن بهره میبرند.
این کتاب، بازتابی از تجربیات بالینی و آموزشی رابرت ووبلدینگ بهعنوان مدرس ارشد در مؤسسهی ویلیام گلسر است. تئوری انتخاب پایهایترین نظریهای است که ساختار کتاب بر آن بنا شده. این تئوری باور دارد که تقریباً تمام رفتارهای ما نتیجهی انتخاب هستند، حتی رفتارهایی که منفی یا مخرب تلقی میشوند.
رابرت ووبلدینگ و ویلیام گلسر
در این رویکرد، درمانگر کمک میکند فرد به جای تمرکز بر گذشته یا سرزنش دیگران، مسئولیت افکار، احساسات و رفتارهای خود را بپذیرد و برای تغییر، انتخابهایی بهتر و مؤثرتر انجام دهد.
کتاب از بخشهایی کوتاه و مستقیم تشکیل شده که هریک بهعنوان دستورالعمل یا راهنمایی برای بازسازی روان و پایداری درونی عمل میکنند. این ساختار اپیزودیک کمک میکند خواننده در هر نوبت با یک موضوع کوچک و کاربردی مواجه شود.
این دستورالعملها معمولاً شامل موارد زیر هستند:
ـ خودآگاهی بیشتر نسبت به نیازهای روانی
ـ بازبینی روابط مهم زندگی
ـ پذیرش مسئولیت فردی
ـ تنظیم رفتار و گفتار برای نتایج بهتر
ـ استفاده از تفکر انتقادی در تصمیمگیریها
ووبلدینگ توضیح میدهد که هر فرد در ذهن خود دنیای مطلوبی دارد که شامل افراد، اشیاء، فعالیتها و اعتقادات محبوب اوست. تلاش فرد برای نزدیک شدن به این دنیای مطلوب، تعیینکنندهی بسیاری از رفتارهای اوست، اما اگر این دنیای مطلوب با واقعیت بیرونی همخوانی نداشته باشد، ناکامی و فشار روانی به وجود میآید.
رفتار در نگاه ووبلدینگ چهار مؤلفه دارد: عمل کردن، فکر کردن، احساس کردن و فیزیولوژی (واکنشهای بدنی). او تأکید دارد که ما کنترل بیشتری بر عمل و تفکر داریم و از طریق آنها میتوانیم بر احساسات و بدن خود نیز اثر بگذاریم.
کتاب، همانطور که از عنوانش پیداست، مجموعهای از راهنماییهای مشخص و کاربردی برای «کنار هم نگه داشتن خود» ارائه میدهد. این توصیهها با زبانی قابلفهم و لحنی همدلانه نوشته شدهاند و شامل نکاتی از این دست هستند:
ـ خود را قضاوت نکن، بلکه بشناس.
ـ به جای تلاش برای کنترل دیگران، خودت را کنترل کن.
ـ هر رفتار، پیامی است؛ پیامهایت را بررسی کن.
ـ ببین در روابطت دنبال چه نیازی هستی.
ـ اگر کاری جواب نمیدهد، کار دیگری بکن.
این توصیهها بیشتر به شکل جملههایی قصار و قابلحفظ بیان شدهاند که میتوانند در مواقع بحرانی یا شک و تردید، نقش جملات راهنما داشته باشند.
یکی از برجستهترین ویژگیهای کتاب، کاربردی بودن آن است. این اثر بیش از آنکه نظری و آکادمیک باشد، عملیاتی و مشاورهای است؛ حتی خوانندگانی که با روانشناسی آشنا نیستند، میتوانند توصیههای آن را به کار گیرند. لحن کتاب، ترکیبی از مهربانی، دعوت به تفکر و قاطعیت است. ووبلدینگ مانند یک مربی عمل میکند: همدل، اما جدی؛ سادهگو اما خردمند. او از زبان پیچیده و اصطلاحات تخصصی پرهیز میکند و مفاهیم مهم روانشناسی را در قالب عبارتهایی قابلفهم و انگیزشی بیان میکند.
درنهایت، این کتاب اثری موجز، عمیق و قابلاستفاده در زندگی روزمره است که با الهام از تئوری انتخاب به خواننده کمک میکند مسئولیتپذیر، خودآگاه و هدفمند زندگی کند. نویسنده در این اثر نهتنها به ما میگوید که چگونه خود را بسازیم، بلکه به ما یاد میدهد که چگونه در مسیر ماندن و رشد ادامه دهیم.
قسمتی از کتاب همهی جادهها از ما آغاز میشوند:
بدیهی است اقدام به تغییر و حتی فراتر از آن، ایجاد تغییر در زندگی خود، کار آسانی نیست. این امکان وجود دارد همچنان که به پیش میروید و برای بهتر شدن شروع به تغییر میکنید، به موانعی که در پیش روی دارید بنگرید و منصرف شوید، اما اگر از هماکنون عذر و بهانه و موانع درونی تغییر را شناسایی کنید، احتمال دلسردی، انصراف و عقبگرد بسیار کمتر خواهد شد.
بهانه یعنی دلیل شکست و ناکامی خود را به نیروها و عوامل بیرون از خود نسبت دادن. کمدینی به نام فیلیپ ویلسون همیشه میگفت: «شیطان مرا به این کار مجبور کرده است.» این راه سادهای است برای شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت و اجتناب از گفتن اینکه «من این کار را انتخاب کردم». به یاد داشته باشید که همگی بهانههایی داریم و همیشه بهانهها آمادهاند به ما کمک کنند تا ما آبروی خود را حفظ کنیم.
به شما توصیه نمیکنیم به یکباره تمامی بهانهها را کنار بگذارید. ترک کامل آنها زمان میبرد. عجله نکنید. مثلی ایرلندی میگوید: «هنگامیکه خداوند زمان را میآفرید، آن را زیاد و فراوان آفرید.»
بنابراین در این مرحله، خوب است که به سه مطلب بپردازید:
1. بهانههای خود را بهصورت فهرست یادداشت کنید.
2. از خود بپرسید این بهانهها چه هدفی را دنبال میکنند؟
3. وقتی دیگران برای شما عذر و بهانه میآورند به بهانههای آنها گوش نکنید و نخواهید برای شما دلیلتراشی کنند.