
شکلگیریِ ترکیه مدرن/ گذار از امپراتوری عثمانی به جمهوری سکولار ترکیه
کتاب «شکلگیریِ ترکیه مدرن» اثر فروز احمد را نشر نی به چاپ رسانده است. این کتاب، یکی از منابع کلاسیک و معتبر برای درک روندهای پیچیده شکلگیری دولت مدرن ترکیه و تحولات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی این کشور در قرن بیستم است. «شکلگیریِ ترکیه مدرن» هم روایتگر تاریخ تحولات ترکیه از فروپاشی امپراتوری عثمانی تا استقرار جمهوری و مسیر دشوار نوسازی است و هم با تحلیلی ژرف از نیروهای اجتماعی و تضادهای درونی جامعهی ترکیه، به پرسشهای مهمی دربارهی هویت ملی، نقش نخبگان سیاسی و چالشهای میان سنت و مدرنیته پاسخ میدهد. فروز احمد که خود یکی از تاریخنگاران برجستهی مطالعات ترکیهی معاصر به شمار میرود، توانسته است با بهرهگیری از اسناد، منابع آرشیوی و تحلیلهای جامعهشناختی، اثری پدید آورد که برای دانشجویان تاریخ علوم سیاسی و علاقهمندان به مطالعات خاورمیانه مرجعیت دارد.
کتاب در اصل در تلاش است توضیح دهد چگونه ترکیهای که از دل امپراتوری عثمانی با ساختاری چندقومیتی، چندملیتی و مذهبی برآمده بود، در طول قرن بیستم به دولتی ملی، سکولار و متمرکز تبدیل شد. برای فهم این فرآیند، احمد نهتنها به وقایع سیاسی و تحولات دولتها توجه دارد، بلکه دینامیسم نیروهای اجتماعی نظیر ارتش، بورژوازی تجاری، دهقانان، روشنفکران و احزاب را نیز مورد بررسی قرار میدهد. همین رویکرد جامعهمحور است که کتاب او را از بسیاری از روایتهای صرفاً سیاسی یا دیپلماتیک متمایز میسازد.
فروز احمد
نقطهی آغاز روایت احمد به سالهای پایانی امپراتوری عثمانی بازمیگردد. او توضیح میدهد که چگونه امپراتوری که قرنها یکی از قدرتهای بزرگ جهان بود، در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، بهدلیل فشار قدرتهای اروپایی، بحران اقتصادی و ضعف ساختاری، به سمت فروپاشی پیش رفت. اصلاحات و تلاشهای محدود برای نوسازی اداری و نظامی در قرن نوزدهم، اگرچه راه را برای برخی تغییرات باز کرد، اما نتوانست بحران مشروعیت و ضعف نهادی را برطرف کند. احمد بهویژه بر این نکته تأکید دارد که دولت عثمانی در اواخر حیات خود قادر به ایجاد یک «ملت» همگن از دل ساختار چندقومیتیاش نبود؛ مسئلهای که درنهایت به رشد ملیگراییهای قومی، بهویژه در میان یونانیها، ارمنیها و اعراب انجامید و ضربهی نهایی را به پیکر امپراتوری وارد کرد.
احمد همچنین به جنگ استقلال ترکیه به رهبری مصطفی کمال پاشا (آتاتورک) و تأسیس جمهوری در سال 1923 میپردازد. او با نگاهی تحلیلی توضیح میدهد که چگونه آتاتورک توانست با بسیج نیروهای ملیگرا و تکیه بر ضعف قدرتهای خارجی پس از جنگ، دولت ملی جدیدی بنا کند. نکتهی مهم در این تحلیل آن است که جمهوری ترکیه برخلاف بسیاری از دولتهای ملی دیگر در منطقه، نه بهواسطهی یک جنبش مردمی گسترده، بلکه از طریق رهبری ارتش و نخبگان سیاسی شکل گرفت. این امر بهزعم احمد یکی از ریشههای اقتدارگرایی و ضعف جامعه مدنی در تاریخ معاصر ترکیه است.
یکی دیگر از مباحث محوری کتاب، اقتصاد ترکیه و تحولات آن است. احمد مسیر اقتصاد ترکیه را از اقتصاد دولتی و سیاستهای جایگزینی واردات در دوران کمالیسم و پس از آن، تا گذار به اقتصاد بازاری و نئولیبرال در دههی 1980 بررسی میکند. او بهویژه نقش تورگوت اوزال در آغاز اصلاحات اقتصادی و پیوند ترکیه با اقتصاد جهانی را برجسته میسازد. درعینحال، نویسنده یادآور میشود که این اصلاحات اگرچه رشد اقتصادی و ادغام در بازار جهانی را تسهیل کردند، اما شکاف طبقاتی و نابرابریهای اجتماعی را نیز تشدید کردند.
یکی از جنبههای جالب کتاب، نگاه آن به فرهنگ و جامعهی مدنی ترکیه است. احمد نشان میدهد که چگونه از دههی 1980 به بعد، با وجود اقتدارگرایی سیاسی، جامعهی مدنی ترکیه بهتدریج نیرو گرفت: روشنفکران، جنبشهای زنان، سازمانهای غیردولتی و رسانهها نقشی فزاینده در طرح مطالبات جدید ایفا کردند. بهویژه مسئلهی حقوق کردها، آزادیهای فردی و جایگاه دین در جامعه بار دیگر به عرصه عمومی بازگشت و نشان داد که پروژه مدرنیزاسیون هنوز ناتمام است.
کتاب در جمعبندی خود به این نکته میرسد که ترکیهی مدرن ساخته شد، اما هرگز به ثبات و انسجام کامل نرسید. ازیکسو، اصلاحات کمالیستی بنیانهای دولت ملی و سکولار را ایجاد کردند و ترکیه را به یکی از کشورهای مهم منطقه بدل ساختند. از سوی دیگر، تناقضات درونی این پروژه ـ میان دولت و جامعه، سنت و مدرنیته، ترک و غیرترک، اسلام و سکولاریسم ـ همچنان بهعنوان چالشهای بنیادین باقی ماندند. به بیان دیگر، مدرنیتهی ترکیه پروژهای پایانیافته نیست، بلکه فرآیندی است مداوم و پر از کشمکش.
قسمتی از کتاب شکلگیریِ ترکیه مدرن:
در اواخر امپراتوری عثمانی، اصطلاح «ترک» اصطلاحی طعنهآمیز بود برای دهقانان ضعیف، بیادب و افراد قبیلهای یا شهرستانی. زمانیکه مردم مجبور به انتخاب شدند، قشر بافرهنگ زبان خاص خود (عثمانی، نه ترکی) را عثمانی برگزیدند که فراتر از مرزهای نژادی و مذهبی بود. بنابراین، هرکس، اعم از یونانی، ارمنی، یهودی، عرب، کرد، آلبانیایی یا ترک، درصورتیکه ویژگیهای فرهنگی و زبانی لازم را داشته باشد، میتواند در دستهی عثمانی پذیرفته شود. کسانی که بیشتر با گفتمان ناسیونالیسم آشنا بودند اروپاییانی بودند که در اشاره به رویدادهای امپراتوری عثمانی از ترکیه و ترکها صحبت میکردند. با گذشت زمان، چند ترک این زبان را پذیرفتند و شروع به نوشتن ترکی به زبانی رایج کردند که با زبان نخبگان تحصیلکرده در تضاد بود. بااینحال، حتی در سال 1897، زمانیکه شاعر ناسیونالیست، محمدامین یورداکول، با غرور ناسیونالیستی نوپا نوشت: «من یک ترک هستم، دین من عالی است، نژاد من برتر است.»، این سخنان شوک بزرگی ایجاد کرد. حتی نام Turkiye که برای کشور جدید ملیگراها استفاده شد، از تورچیای ایتالیایی گرفته شده است.
دورهی پس از 1908، برای شکلگیری آگاهی ملی ترکیه مهم بود و اسطورهی انقلاب کمالیستی مهمترین عنصر در شکلگیری آن بود. ترکی بودن مستلزم افتخار به تاریخ و سنتهای آناتولی (به اصطلاح مهد تمدن) بود. هر دوی اینها، هرچند دوباره کشف و معرفی شدند، از سوی برخی طبقات جامعه نادیده گرفته شدند؛ اما ترکی بودن نیز با تأکید بر سکولاریسم، یا حداقل اسلام ترکی، در تضاد با بقیهی جهان اسلام، تعریف شد.
شکلگیری ترکیه مدرن را قدیر گلکاریان ترجمه کرده و کتاب حاضر در 415 صفحهی رقعی و با جلد نرم چاپ و روانهی کتابفروشیها شده است.