#
#

معرفی کتاب: اقتصاد زامبی

18 ساعت پیش زمان مطالعه 6 دقیقه


کتابِ «اقتصاد زامبی» با زیرعنوانِ چگونه ایده‌های مرده هنوز میان ما حضور دارند؟ نوشته‌ی اقتصاددان استرالیایی جان کویگین، اثری تحلیلی و انتقادی است که در نسخه‌ی اصلی در سال 2010 منتشر شد و توجه بسیاری را در حوزه‌ی اقتصاد سیاسی، علوم اجتماعی و حتی مباحث عمومی مربوط به بحران‌های مالی به خود جلب کرد. این کتاب با نگاهی تند و ریشه‌ای به برخی از مشهورترین و پرنفوذترین ایده‌های اقتصاد نئولیبرالیستی می‌پردازد؛ ایده‌هایی که از دید نویسنده عملاً «مرده»‌اند، اما همچنان در قالبی مشابه زامبی به حیات خود ادامه می‌دهند و بر سیاست‌ها و تصمیم‌گیری‌های اقتصادی جهان سایه می‌اندازند. کویگین معتقد است که بحران مالی جهانی سال 2008 باید مرگ قطعی این ایده‌ها را رقم می‌زد، اما واقعیت این است که آن‌ها با سرسختی بازتولید می‌شوند و بر نظام اقتصادی و سیاسی کشورها اثر می‌گذارند.
نقطه‌ی محوری کتاب، استعاره‌ی زامبی است. در فرهنگ عامه، زامبی‌ها موجوداتی‌اند که از مرگ بازگشته‌اند، هیچ‌گونه حیات عقلانی ندارند، اما همچنان حرکت می‌کنند و می‌توانند دیگران را آلوده کنند. کویگین این تصویر را به جهان اندیشه‌های اقتصادی تعمیم می‌دهد و توضیح می‌دهد که چگونه برخی نظریه‌های اقتصادی، علی‌رغم فروپاشی عملی و نظری، همچنان در گفتار سیاستمداران، گزارش‌های رسانه‌ای و حتی دانشگاه‌ها بازتولید می‌شوند. به بیان دیگر، این کتاب دربرابر عقلانیت سطحی و جزم‌اندیشی‌هایی می‌ایستد که اجازه نمی‌دهند واقعیت‌های تجربی جایگزین باورهای قدیمی شوند.

 

جان کویگین


برای درک اهمیت این کتاب، باید به شرایط تاریخی دهه‌ی نخست قرن بیست‌ویکم بازگردیم. از دهه‌ی 1980 به بعد، تفکر نئولیبرالی با شعارهایی همچون «دست نامرئی بازار»، «آزادسازی اقتصادی»، «خصوصی‌سازی» و «کوچک‌ کردن دولت» بر اقتصاد جهانی حاکم شد. این اندیشه‌ها با سیاست‌های رهبرانی چون رونالد ریگان در امریکا و مارگارت تاچر در بریتانیا تقویت شد و بعدها در سیاست‌های بین‌المللی صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی تداوم یافت. تا مدت‌ها چنین به نظر می‌رسید که بازار آزاد تنها راه توسعه و رفاه است. 
اما بحران مالی 2008، ضربه‌ای سهمگین بر این روایت وارد کرد. بانک‌های بزرگ سقوط کردند، بازارهای سرمایه فروپاشیدند و دولت‌ها مجبور شدند برای نجات نظام مالی، میلیاردها دلار سرمایه‌ی عمومی را وارد کنند. این بحران نه‌تنها معضلات ساختاری اقتصاد جهانی را آشکار کرد، بلکه نشان داد بسیاری از ایده‌هایی که دهه‌ها بدیهی انگاشته می‌شدند، ناکارآمد و حتی خطرناک بوده‌اند. در چنین فضایی بود که کویگین کتاب خود را نوشت تا توضیح دهد چرا این ایده‌های شکست‌خورده همچنان زنده می‌مانند و چگونه می‌توان در برابرشان ایستاد.
کتاب «اقتصاد زامبی» فقط نقدی بر گذشته نیست، بلکه دعوتی برای آینده نیز هست. کویگین از لزوم بازاندیشی در اقتصاد سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که باید بر اصولی مانند عدالت اجتماعی، پایداری زیست‌محیطی و نقش حیاتی نهادهای عمومی تکیه کرد. او معتقد است که اقتصاد نمی‌تواند صرفاً علم اعداد و مدل‌ها باشد، بلکه باید با زندگی واقعی مردم پیوند داشته باشد و به رفاه عمومی خدمت کند.

 


یکی از نقاط قوت کتاب، زبان روان و روشن آن است. کویگین به‌عنوان اقتصاددانی دانشگاهی توانسته است مباحث پیچیده‌ی نظری و آماری را به زبانی قابل‌فهم برای مخاطبان غیرتخصصی بیان کند. او از مثال‌های ملموس، روایت‌های تاریخی و استعاره‌های جذاب استفاده می‌کند تا استدلال‌هایش را به ذهن خواننده نزدیک کند. استعاره‌ی زامبی نیز همین کارکرد را دارد: تصویری قوی و قابل ‌درک که نشان می‌دهد چگونه ایده‌های شکست‌خورده همچنان راه می‌روند و بر ذهن‌ها اثر می‌گذارند.
بسیاری از هشدارهای کویگین همچنان موضوعیت دارند. در سال‌های اخیر شاهد بوده‌ایم که با وجود بحران‌های اقتصادی، زیست‌محیطی و حتی پاندمی کرونا، ایده‌های نئولیبرالی هنوز در بسیاری از کشورها تعیین‌کننده‌اند. خصوصی‌سازی خدمات درمانی، مقررات‌زدایی بازارهای دیجیتال، و سیاست‌های مالیاتی به نفع ثروتمندان همچنان ادامه دارد. بنابراین، استعاره‌ی زامبی امروز هم به همان اندازه معتبر است.
این کتاب، هشداری برای آینده نیز هست. اگر قرار است اقتصاد به ابزاری برای خدمت به انسان‌ها تبدیل شود، باید از زامبی‌های فکری فاصله بگیریم و به‌دنبال اندیشه‌هایی باشیم که ریشه در واقعیت‌های انسانی و اجتماعی دارند. درنهایت، «اقتصاد زامبی» دعوتی است برای بازاندیشی، شکستن جزم‌های قدیمی و خلق بدیل‌هایی که بتوانند هم عدالت اجتماعی و هم پایداری اقتصادی را تضمین کنند.

قسمتی از کتاب اقتصاد زامبی نوشته‌ی جان کویگین:
اقتصاد کلان با کینز آغاز شد. پیش از آنکه کینز نظریه عمومی اشتغال، بهره و پول را بنویسد، نظریه اقتصادی کاملاً از آنچه امروز اقتصاد خرد نامیده می‌شود تشکیل شده بود. برای نشان دادن تفاوت میان این دو معمولاً گفته می‌شود که اقتصاد خرد مربوط به بازارهای فردی است و اقتصاد کلان مرتبط با کل اقتصاد است؛ اما این فرمول به‌طور ضمنی دیدگاهی درباره جهان را تصور می‌کند که حداقل تا اندازه‌ای کینزی است. 
مدت‌ها قبل از کینز اقتصاددانان نئوکلاسیک هم نظریه‌ی نحوه‌ی تعیین قیمت‌ها در بازارهای فردی برای مطابقت با عرضه و تقاضا (نظریه تعادل جزئی) و هم نظریه‌ی نحوه‌ی تعیین همه‌ی قیمت‌ها در اقتصاد برای تولید یک «تعادل عمومی» که در آن هیچ کالایی فروخته نشده یا کارگر بیکاری وجود ندارد را مطرح کردند.
قوی‌ترین نسخه‌ی ممکن این ادعا به‌عنوان قانون سه مطرح شد که به‌دلیل اقتصاددان کلاسیک ژان بابتیست سای نامگذاری شده هر چند تا حدی گمراه‌کننده است. براساس قانون سه که توسط اقتصاددان بعدی جیمز میل بسط یافت، رکود در اصل غیرممکن است؛ زیرا «عرضه تقاضای خود را ایجاد می‌کند.»
برای تشریح این ایده تصور کنید یک نیروی کار تازه‌وارد به‌دنبال یک شغل است و بنابراین به عرضه نیروی کار اضافه می‌شود. براساس دیدگاه کلاسیک قانون سه، این کارگر جدید قصد دارد دستمزدی که به دست می‌آورد را صرف کالاها و خدمات تولیدشده توسط دیگران کند و تقاضا دقیقاً به میزان برابر افزایش می‌یابد. به‌همین‌ترتیب هر تصمیمی برای چشم‌پوشی از مصرف و پس‌انداز پول دلالت ضمنی بر یک برنامه‌ی برای سرمایه‌گذاری دارد. بنابراین پس‌انداز برنامه‌ریزی‌شده باید برابر با سرمایه‌گذاری برنامه‌ریزی شده باشد و مجموع میزان مصرف و پس‌انداز باید همیشه برابر با کل درآمد باشد و ازهمین‌رو نمی‌تواند با سیاست تغییر کند.
استدلال سای این امکان را می‌دهد که اگر قیمت‌ها به کندی تعدیل شوند ممکن است در بعضی بازارها عرضه‌ی مازاد وجود داشته باشد؛ اما این بدان معناست که اگر چنین شود باید در بعضی بازارهای دیگر هم تقاضای مازاد وجود داشته باشد. این ایده است که هسته‌ی نظریه تعادل عمومی را شکل می‌دهد.   

 

0
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید
کالاهای مرتبط