«زندگی خوب» با زیر عنوان شش راز زندگی یک پزشک 103 ساله برای سلامتی و شادی در هر سنی، اثر گِلَدیس مک‌گری در انتشارات ذهن آویز به چاپ رسید.

همه‌ی ما رؤیای داشتن یک زندگی طولانی، سالم و شاد را در سر داریم؛ اما چه چیزی باعث می‌شود برخی افراد هم عمری طولانی داشته باشند و هم در تمام این سال‌ها پرانرژی، سرزنده و خوشحال بمانند؟ آیا این فقط به شانس و ژنتیک بستگی دارد یا می‌توان با یادگیری اصولی مشخص، کیفیت زندگی را در هر سنی افزایش داد؟ این سؤالات، پایه و اساس کتاب «زندگی خوب»، نوشته‌ی دکتر گِلَدیس مک‌گری است؛ زنی که بیش از یک قرن زندگی کرده و رازهای خود را برای داشتن زندگی‌ای پر معنا، سلامتی و شادی با ما در میان می‌گذارد.
اما آنچه این کتاب را خاص کرده این است که بیشتر کتاب‌های مربوط به سلامت و طول عمر بر رژیم غذایی، ورزش و سبک زندگی سالم تمرکز دارند، اما دکتر مک‌گری چیزی فراتر از این ارائه می‌دهد. او معتقد است که سلامت واقعی فقط به جسم مربوط نمی‌شود، بلکه ذهن، احساسات و حتی ارتباط ما با جهان اطراف نیز نقشی اساسی در آن ایفا می‌کنند. او با تجربه‌ی 103 سال زندگی و دهه‌ها طبابت، دریافته که سلامت و خوشبختی نتیجه‌ی تعادل درونی و انرژی زنده‌ای است که در هرکدام از ما وجود دارد. این کتاب درواقع راهنمایی است برای پیدا کردن و بیدار کردن آن انرژی، تا بتوانیم در هر سنی زندگی‌ای رضایت‌بخش و سرشار از شور و شوق داشته باشیم.
دکتر گلدیس مک‌گری فقط یک پزشک نیست، بلکه کسی است که خودش براساس اصولی که در کتابش ارائه می‌دهد، زندگی کرده و همچنان با روحیه‌ای شاد و فعال در 103 سالگی به زندگی ادامه می‌دهد. او از پیشگامان طب کل‌نگر است؛ شاخه‌ای از علم پزشکی که به ارتباط عمیق میان جسم، ذهن و روح باور دارد و معتقد است که این سه باید در هماهنگی با یکدیگر باشند. تجربه‌ی سال‌ها کار با بیماران و مشاهده‌ی داستان‌های تحول و بهبودی، او را به این نتیجه رسانده که یک زندگی خوب نه‌تنها به مراقبت از بدن که به تقویت ذهن و ارتباطات انسانی بستگی دارد.
این کتاب بر پایه‌ی شش اصل کلیدی بنا شده که دکتر مک‌گری آن‌ها را «رازهای زندگی خوب» می‌نامد. این اصول به ما نشان می‌دهند که چطور می‌توان در هر مرحله از زندگی، چه در جوانی و چه در کهنسالی، امید، شادی و انگیزه را حفظ کرد. یکی از مهم‌ترین آموزه‌های این کتاب این است که ما در هر سن و سالی که باشیم، همچنان فرصت رشد، یادگیری و تغییر را داریم. دکتر مک‌گری تأکید می‌کند که زندگی نباید یک مبارزه‌ی دائمی برای زنده ماندن تلقی شود، بلکه باید همانند سفری پرماجرا برای کشف لذت‌ها و معناهای پنهان آن باشد.
اگر احساس می‌کنید که زندگی شما یکنواخت شده، انگیزه و انرژی گذشته را ندارید یا فکر می‌کنید که سن و سال مانعی برای داشتن یک زندگی شاد است، این کتاب می‌تواند نگرش شما را کاملاً تغییر دهد. «زندگی خوب» به شما کمک می‌کند تا از نو تعریف کنید که یک زندگی خوب واقعاً چیست و چگونه می‌توانید در هر شرایطی، از آن لذت ببرید.
این کتاب فقط یک راهنمای عملی برای سلامت جسمی نیست، بلکه نگاهی عمیق به روان و روح انسان دارد. سبک نوشتاری دکتر مک‌گری گرم و صمیمی است، به گونه‌ای که هنگام خواندن احساس می‌کنید در حال گوش دادن به داستان‌های مادربزرگی دانا و مهربان هستید که می‌خواهد بهترین توصیه‌های خود را با شما به اشتراک بگذارد. او از تجربه‌های واقعی بیماران خود، از چالش‌هایی که خودش در زندگی با آن‌ها روبه‌رو بوده، و از شیوه‌هایی که برای حفظ انگیزه و شادی به کار برده، صحبت می‌کند.
«زندگی خوب» فقط یک کتاب خواندنی نیست؛ یک راهنما، یک دوست و یک منبع الهام است. این کتاب به شما می‌آموزد که چطور می‌توانید در هر سن و شرایطی زندگی را عمیق‌تر، معنادارتر و لذت‌بخش‌تر تجربه کنید. دکتر مک‌گری در طول این صفحات، به شما یاد می‌دهد که چطور دوباره عشق به زندگی را در خود بیدار کنید و از هر روز خود لذت ببرید.
اگر به‌دنبال کتابی هستید که هم الهام‌بخش باشد و هم ابزارهای واقعی برای بهبود کیفیت زندگی را ارائه دهد، همین حالا این کتاب را به لیست خواندنی‌های خود اضافه کنید. دکتر مک‌گری نشان می‌دهد که هیچ‌وقت برای تغییر، رشد و تجربه‌ی شادی دیر نیست. این کتاب می‌تواند همان چیزی باشد که شما را از زندگی روزمره‌ی خسته‌کننده بیرون کشیده و دوباره جرقه‌ی امید و انگیزه را در شما روشن کند. آماده‌اید که مسیر زندگی خود را تغییر دهید؟ پس این کتاب را تهیه و سفر جدید خود را آغاز کنید!

قسمتی از کتاب زندگی خوب:
چرخش به‌سمت زندگی یک فرایند است. ممکن است سال‌ها و حتی دهه‌ها طول بکشد تا خودمان و نقشمان را در دنیای پیرامون به‌طور کامل درک کنیم. این فرایند از لحظات کوچک تشکیل شده است؛ انتخاب‌های کوچکی که مجبوریم بارهاوبارها انجام دهیم. ممکن است از خود بپرسیم: فرصت من در استفادۀ حداکثری از موهبتی که زندگی بر من عرضه داشته، کجاست؟ چگونه می‌توانم پذیرای آن فرصت باشم؟ حتی اگر این پذیرش ترسناک باشد؟ حتی اگر این پذیرش مرا به لبۀ حد تحملم سوق دهد؟ وقتی با کنجکاوی و تمایل به یادگیری از همه‌چیز با زندگی روبه‌رو می‌شویم، بهترین زندگی را خواهیم داشت. من معتقدم که این بخشی از هدف زندگی است: یادگیری، رشد و تکامل. بی‌شک وقتی در مسیر زندگی درس‌ها را می‌فهمیم، بیشترین بهره را از زندگی می‌بریم. زندگی همیشه آموزه‌های جدیدی برای ارائه به ما دارد، اگر شهامت این را داشته باشیم تا با آن‌ها مواجه شویم. یافتن این شهامت بزرگ‌ترین چالش ماست.
ده‌ها سال پیش، در ۶۹‌سالگی، یک شب دیروقت در حیاط خانه‌ام قدم می‌زدم. در آن زمان، خانۀ ما یک ساعت با فینیکس فاصله داشت و ستاره‌ها آسمان را روشن می‌کردند و بازتاب نورشان کاکتوس‌ها را بیشتر نمایان می‌کرد. ساگواروها محکم ایستاده بودند، شاخه‌های خاردارشان در زوایای قائم قرار داشت، درحالی‌که شاخه‌های متعدد اکوتیلوس‌های دوکی به بالا و به‌سوی ستارگان بود. من ردایی بلند پوشیده بودم و با دمپایی کهنه‌ام به آسمان خیره شده بودم، دست‌هایم را به‌سمت بالا دراز کردم، انگار می‌خواستم نارضایتی خود را از سرنوشت نشان دهم. احساس می‌کردم رها شده‌ام، نادیده گرفته شده‌ام، فراموش شده‌ام، مثل کتی کهنه که در کمد آویزان شده و به فراموشی سپرده شده است. با احساس غمی شدید آنجا ایستادم، در کمال ناامیدی، سرم را به عقب برگرداندم و با آهی عمیق به آسمان نگریستم.
تمام روز دمپایی‌های خیلی بزرگ بیل را پوشیده بودم. اگرچه من نیز پاهای بزرگی داشتم، آن‌ها مثل پین‌بال در آن دمپایی قدیمی به نظر می‌رسیدند، در خانه به این‌طرف و آن‌طرف می‌چرخیدم. می‌خواستم حس کنم راه‌رفتن با کفش‌های او چگونه است. می‌خواستم بفهمم در مسیر روحش چه چیزی قرار گرفته که او را وادار به انتخاب‌هایش کرده و باعث شده زندگی من دگرگون شود و چنین رنج عمیقی بر من وارد شود.
بی‌شک سخت‌ترین مرحلۀ زندگی من بود. به‌زودی دربارۀ آن بیشتر توضیح خواهم داد، اما ابتدا، می‌خواهم مطمئن شوم که متوجه شده‌اید: من در این توهم نیستم که فهمِ راز پنجم آسان است. فکر نمی‌کنم که به‌دنبال درس‌های زندگی بودن، مخصوصاً زمانی‌که احساس می‌کنیم مورد ظلم یا بدشانسی قرار گرفته‌ایم، کار ساده‌ای است. این راز همچون یک تعهد است. نیاز به نظم و انضباط دارد. ما بی‌رمق و متزلزل می‌شویم، به‌زانو درمی‌آییم، در طول مسیر ناامید می‌شویم و این کاملاً تضمین شده است.
بااین‌حال توجه به درس‌ها در هر مرحلۀ زندگی یکی از مهم‌ترین کارهایی است که می‌توانیم در سفر روح خود انجام دهیم. وقتی تبدیل به عادت می‌شود، حتی می‌تواند لذت‌بخش باشد؛ سخت‌ترین لحظات زندگی بسیار آزاردهنده‌اند، اما وقتی به درسی که برای ما به ارمغان آورده‌اند توجه می‌کنیم راحت‌تر می‌توانیم سختی‌ها را پشت سر بگذاریم. وقتی به‌سمت زندگی می‌چرخیم، متوجه می‌شویم که متقابلاً زندگی به ما رو کرده است. زندگی همیشه سعی دارد چیزی را به ما نشان دهد. زندگی از طریق رویدادها، افراد و ایده‌ها با ما ارتباط برقرار می‌کند و مجالی برای قدردانی به ما می‌دهد.
آیا ما حواسمان هست؟

زندگی خوب را مهرناز نوروزی ترجمه کرده و این کتاب در 240 صفحه رقعی چاپ و روانه بازار شده است.