آگاهی (راهنمایی برای کشف رمز و راز بنیادین ذهن)
(عصب پایه شناسی شناختی هشیاری،پرفروش نیویورک تایمز)
موجود
ناشر | ذهن آویز |
---|---|
مولف | آناکا هریس |
مترجم | مهرناز نوروزی |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
تعداد صفحات | 104 |
شابک | 9786001185236 |
تاریخ ورود | 1401/12/16 |
نوبت چاپ | 1 |
سال چاپ | 1402 |
وزن (گرم) | 120 |
کد کالا | 120971 |
قیمت پشت جلد | 980,000﷼ |
قیمت برای شما
980,000﷼
برای خرید وارد شوید
درباره کتاب
موجودی آگاه است که دارای کیفیتی از بودن باشد.
ما تجربهی حضور در دنیا را امری مسلم میدانیم؛ اما وجود آگاهی سؤالات عمیقی را به ذهن میآورد:
چرا در همهی عناصر جهان شعور وجود دارد؟
چگونه میتوانیم به شعور هستی فکر کنیم؟
و بهطورکلی چرا باید به آن فکر کنیم؟
آناکا هریس در کتاب خود، با عنوان «آگاهی: راهنمایی برای کشف رمز و راز بنیادین ذهن»، از تعاریف، فلسفهها و یافتههای علمی درحال تکامل برای راهنمایی ما کمک میگیرد تا درک محدودمان را از آگاهی و شعور بازنگری کنیم؛ اما آنچه در این کتاب فصل ممیز است این است که ما در همان حال که سعی میکنیم آگاهی را درک کنیم، باید با نحوهی تعریف آن در عصر هوش مصنوعی نیز دستوپنجه نرم کنیم.
کتاب «آگاهی» استدلالهای زنده و چالشبرانگیزی ارائه میدهد که ایدههای ما را دربارهی آگاهی متحول میکند و به ما اجازه میدهد آزادانه به آگاهی فکر کنیم، اگر واقعاً بتوانیم.
ما تجربهی حضور در دنیا را امری مسلم میدانیم؛ اما وجود آگاهی سؤالات عمیقی را به ذهن میآورد:
چرا در همهی عناصر جهان شعور وجود دارد؟
چگونه میتوانیم به شعور هستی فکر کنیم؟
و بهطورکلی چرا باید به آن فکر کنیم؟
آناکا هریس در کتاب خود، با عنوان «آگاهی: راهنمایی برای کشف رمز و راز بنیادین ذهن»، از تعاریف، فلسفهها و یافتههای علمی درحال تکامل برای راهنمایی ما کمک میگیرد تا درک محدودمان را از آگاهی و شعور بازنگری کنیم؛ اما آنچه در این کتاب فصل ممیز است این است که ما در همان حال که سعی میکنیم آگاهی را درک کنیم، باید با نحوهی تعریف آن در عصر هوش مصنوعی نیز دستوپنجه نرم کنیم.
کتاب «آگاهی» استدلالهای زنده و چالشبرانگیزی ارائه میدهد که ایدههای ما را دربارهی آگاهی متحول میکند و به ما اجازه میدهد آزادانه به آگاهی فکر کنیم، اگر واقعاً بتوانیم.
بخشی از کتاب
تجربۀ ما از آگاهی بهقدری ذاتی است که بهندرت به اسرار آن پی میبریم. آگاهی خودِ تجربه است و بنابراین بهراحتی میتوان از این سؤال عمیقی که هر لحظه با آن مواجهیم غافل شد: چرا مجموعهای از ماده در جهان باید آگاه باشد؟ ما بهراحتی از این ساحت رازگونه میگذریم گویی وجود آگاهی عادی یا نتیجۀ اجتنابناپذیر زندگی پیچیده است، اما وقتی دقیقتر مینگریم، درمییابیم که یکی از عجیبترین سویههای واقعیت است.
اندیشیدن به آگاهی میتواند همان لذتی را برانگیزد که از اندیشیدن به ماهیت زمان یا منشأ ماده دریافت میکنیم و کنجکاوی عمیقی دربارۀ خود و دنیای پیرامونمان ایجاد کند. به یاد دارم وقتی جوان بودم، به آسمان نگاه کردم و دریافتم که حس معمولیام از بودن روی زمین و آسمان بالای سرم تصور کاملاً دقیقی نیست. این واقعیت برایم جالب بود که حتی باوجوداینکه آموخته بودم که گرانش درحالیکه به دور خورشید میچرخیم، ما را به سوی زمین میکشد - و درواقعیت مفاهیم بالا و پایین وجود ندارد - احساسم از پایین بودن روی زمین، زیر آسمان بدون تغییر باقیمانده بود. برای تغییر دیدگاهم، گاهی اوقات روی زمین دراز میکشیدم و دستها و پاهایم را باز میکردم و تا آنجا که ممکن بود آسمان و افق را در برمیگرفتم. در تلاش برای رهایی از احساس آشنای پایین بودن و جدایی از ماه و ستارههای بالای سرم، تمام ماهیچههایم را شل میکردم، در حالیکه دربرابر نیرویی که مرا محکم روی سطح سیارهمان نگهداشته بود تسلیم بودم، بر حقیقت آنچه هستم تمرکز میکردم: من در اطراف کیهان، روی این کرۀ غولپیکر شناور هستم و به سبب گرانش در اینجا ماندگارم و مسیر را طی میکنم. وقتی در آنجا دراز کشیدم، میتوانستم حس کنم که درواقع به بیرون و به آسمان نگاه میکنم، نه به سمت بالا. لذتی که تجربه کردم از خاموشکردن موقت درکی نادرست و نگاهی آنی به حقیقتی عمیقتر ناشی شد: بودن روی زمین ما را از باقیِ جهان جدا نمیکند. درواقع، ما همواره در فضا هستیم و بودهایم.
این کتاب به دگرگونیِ مفروضات روزمرۀ ما دربارۀ جهانی که در آن زندگی میکنیم اختصاص دارد. برخی از حقایق بسیار مهم و فهمناپذیرند (ماده عمدتاً از فضای خالی تشکیل شده است؛ زمین کرهای در حال چرخش در یکی از میلیاردها منظومۀ کهکشانمان است؛ موجودات میکروسکوپی باعث بیماری میشوند و...) که باید آنها را بارهاوبارها به یاد آوریم تا سرانجام در فرهنگمان نفوذ کنند و پایه و اساس تفکری نو شوند. رازآلودگیِ بنیادین آگاهی، موضوعی که برای فیلسوفان و دانشمندان بهطور یکسان گیجکننده است، جایگاه ویژهای در میان این حقایق دارد. هدف من از نوشتن این کتاب این است که لذت شکوه آگاهی را به دیگران انتقال دهم.
پیش از طرح هر سؤالی در باب آگاهی، نخست باید مشخص کنیم که از چه چیزی صحبت میکنیم. مردم از این واژه به طرق مختلف استفاده میکنند؛ برای مثال، برای اشاره به وضعیت بیداری، احساس فردیت، یا خودکاوی آن را به کار میبرند؛ اما زمانیکه میخواهیم کیفیت رازگونگی را در قلب آگاهی مشخص کنیم، مهم است که تعریف را به آنچه آگاهی را بیمانند میکند، محدود کنیم.
اندیشیدن به آگاهی میتواند همان لذتی را برانگیزد که از اندیشیدن به ماهیت زمان یا منشأ ماده دریافت میکنیم و کنجکاوی عمیقی دربارۀ خود و دنیای پیرامونمان ایجاد کند. به یاد دارم وقتی جوان بودم، به آسمان نگاه کردم و دریافتم که حس معمولیام از بودن روی زمین و آسمان بالای سرم تصور کاملاً دقیقی نیست. این واقعیت برایم جالب بود که حتی باوجوداینکه آموخته بودم که گرانش درحالیکه به دور خورشید میچرخیم، ما را به سوی زمین میکشد - و درواقعیت مفاهیم بالا و پایین وجود ندارد - احساسم از پایین بودن روی زمین، زیر آسمان بدون تغییر باقیمانده بود. برای تغییر دیدگاهم، گاهی اوقات روی زمین دراز میکشیدم و دستها و پاهایم را باز میکردم و تا آنجا که ممکن بود آسمان و افق را در برمیگرفتم. در تلاش برای رهایی از احساس آشنای پایین بودن و جدایی از ماه و ستارههای بالای سرم، تمام ماهیچههایم را شل میکردم، در حالیکه دربرابر نیرویی که مرا محکم روی سطح سیارهمان نگهداشته بود تسلیم بودم، بر حقیقت آنچه هستم تمرکز میکردم: من در اطراف کیهان، روی این کرۀ غولپیکر شناور هستم و به سبب گرانش در اینجا ماندگارم و مسیر را طی میکنم. وقتی در آنجا دراز کشیدم، میتوانستم حس کنم که درواقع به بیرون و به آسمان نگاه میکنم، نه به سمت بالا. لذتی که تجربه کردم از خاموشکردن موقت درکی نادرست و نگاهی آنی به حقیقتی عمیقتر ناشی شد: بودن روی زمین ما را از باقیِ جهان جدا نمیکند. درواقع، ما همواره در فضا هستیم و بودهایم.
این کتاب به دگرگونیِ مفروضات روزمرۀ ما دربارۀ جهانی که در آن زندگی میکنیم اختصاص دارد. برخی از حقایق بسیار مهم و فهمناپذیرند (ماده عمدتاً از فضای خالی تشکیل شده است؛ زمین کرهای در حال چرخش در یکی از میلیاردها منظومۀ کهکشانمان است؛ موجودات میکروسکوپی باعث بیماری میشوند و...) که باید آنها را بارهاوبارها به یاد آوریم تا سرانجام در فرهنگمان نفوذ کنند و پایه و اساس تفکری نو شوند. رازآلودگیِ بنیادین آگاهی، موضوعی که برای فیلسوفان و دانشمندان بهطور یکسان گیجکننده است، جایگاه ویژهای در میان این حقایق دارد. هدف من از نوشتن این کتاب این است که لذت شکوه آگاهی را به دیگران انتقال دهم.
پیش از طرح هر سؤالی در باب آگاهی، نخست باید مشخص کنیم که از چه چیزی صحبت میکنیم. مردم از این واژه به طرق مختلف استفاده میکنند؛ برای مثال، برای اشاره به وضعیت بیداری، احساس فردیت، یا خودکاوی آن را به کار میبرند؛ اما زمانیکه میخواهیم کیفیت رازگونگی را در قلب آگاهی مشخص کنیم، مهم است که تعریف را به آنچه آگاهی را بیمانند میکند، محدود کنیم.
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر