معرفی کتاب: توتالیتاریسم

9 ماه پیش زمان مطالعه 6 دقیقه


کتاب «توتالیتاریسم» نوشته‌ی هانا آرنت یکی از مهم‌ترین آثار فلسفی و سیاسی قرن بیستم است که به بررسی ریشه‌ها و ماهیت نظام‌های توتالیتر می‌پردازد. این کتاب که در سال 1951 منتشر شده، به‌عنوان یکی از شاهکارهای آرنت شناخته می‌شود و تأثیر عمیقی بر مطالعات سیاسی، فلسفی و تاریخی گذاشته است. آرنت در این کتاب، تلاش می‌کند تا با تحلیل تاریخی و فلسفی، ریشه‌های ظهور نظام‌های توتالیتر مانند نازیسم در آلمان و استالینیسم در شوروی را درک کند و ماهیت این نظام‌ها را بررسی کند.
هدف اصلی کتاب توتالیتاریسم این است که نشان دهد چگونه نظام‌های توتالیتر در قرن بیستم ظهور کردند و چگونه توانستند کنترل کامل بر جامعه و افراد اعمال کنند. آرنت در این کتاب، به بررسی عوامل تاریخی، اجتماعی و سیاسی می‌پردازد که به ظهور این نظام‌ها منجر شدند. او همچنین به تحلیل ماهیت این نظام‌ها و تأثیرات آن‌ها بر جامعه و افراد می‌پردازد.
آرنت در بخش اول کتاب، به بررسی ریشه‌های یهودی‌ستیزی در اروپا می‌پردازد. او استدلال می‌کند که یهودی‌ستیزی نه‌تنها یک پدیده‌ی مذهبی، بلکه یک پدیده‌ی سیاسی و اجتماعی بود که در قرن نوزدهم و بیستم به اوج خود رسید. آرنت به این نکته اشاره می‌کند که یهودیان در اروپا به‌عنوان یک گروه اقلیت، اغلب به‌عنوان نماد بیگانگی و دیگرانگی در نظر گرفته می‌شدند. این نگرش به یهودی‌ستیزی کمک کرد تا به یک ابزار سیاسی قدرتمند تبدیل شود.
آرنت همچنین به بررسی نقش یهودی‌ستیزی در ظهور نازیسم می‌پردازد. او استدلال می‌کند که نازی‌ها از یهودی‌ستیزی به‌عنوان یک ابزار ایدئولوژیک استفاده کردند تا حمایت توده‌ها را جلب کنند و کنترل کامل بر جامعه اعمال کنند. آرنت به این نکته اشاره می‌کند که یهودی‌ستیزی نه‌تنها به نازی‌ها کمک کرد تا قدرت را به دست بگیرند، بلکه به آن‌ها اجازه داد تا خشونت و سرکوب را توجیه کنند.
در بخش دوم کتاب، نویسنده به بررسی نقش امپریالیسم و استعمار در ایجاد شرایطی که به ظهور نظام‌های توتالیتر منجر شد، می‌پردازد. او استدلال می‌کند که امپریالیسم و استعمار نه‌تنها به گسترش قدرت اروپایی‌ها در سراسر جهان منجر شد، بلکه به ایجاد یک فرهنگ سیاسی مبتنی بر خشونت و نژادپرستی کمک کرد.
آرنت به این نکته اشاره می‌کند که امپریالیسم و استعمار به ایجاد یک نظام جهانی منجر شد که در آن قدرت و ثروت در دستان تعداد کمی از کشورها متمرکز شد. این نظام جهانی به ایجاد نابرابری‌های عمیق اقتصادی و اجتماعی منجر شد که به‌نوبه‌ی‌خود به ظهور جنبش‌های رادیکال و ایدئولوژی‌های توتالیتر کمک کرد.
آرنت همچنین به بررسی نقش امپریالیسم در ایجاد یک فرهنگ سیاسی مبتنی بر خشونت و نژادپرستی می‌پردازد. او استدلال می‌کند که امپریالیسم و استعمار به ایجاد یک فرهنگ سیاسی منجر شد که در آن خشونت و نژادپرستی به‌عنوان ابزارهای مشروع قدرت در نظر گرفته می‌شدند. این فرهنگ سیاسی به‌نوبه‌ی‌خود به ظهور نظام‌های توتالیتر کمک کرد. 
در بخش سوم کتاب، آرنت به تحلیل ماهیت نظام‌های توتالیتر و شیوه‌های کنترل و سرکوب آن‌ها می‌پردازد. او استدلال می‌کند که نظام‌های توتالیتر مانند نازیسم و استالینیسم، برخلاف سایر نظام‌های سیاسی، هدفشان کنترل کامل بر جامعه و افراد بود. آرنت به این نکته اشاره می‌کند که نظام‌های توتالیتر از طریق ایجاد یک ایدئولوژی تمام‌عیار و استفاده از ترور و سرکوب، توانستند کنترل کامل بر جامعه اعمال کنند.
آرنت همچنین به بررسی شیوه‌های کنترل و سرکوب در نظام‌های توتالیتر می‌پردازد. او استدلال می‌کند که نظام‌های توتالیتر از طریق ایجاد یک سیستم بوروکراتیک گسترده و استفاده از ترور و سرکوب، توانستند کنترل کامل بر جامعه اعمال کنند. آرنت به این نکته اشاره می‌کند که در نظام‌های توتالیتر، ترور و سرکوب نه‌تنها به‌عنوان ابزارهای کنترل، بلکه به‌عنوان بخشی از ایدئولوژی نظام در نظر گرفته می‌شدند.
نویسنده همچنین به بررسی تأثیرات نظام‌های توتالیتر بر جامعه و افراد می‌پردازد. او استدلال می‌کند که نظام‌های توتالیتر به ایجاد یک جامعه‌ی توده‌ای منجر شدند که در آن افراد به‌عنوان ابزارهای بی‌اراده‌ی نظام در نظر گرفته می‌شدند. آرنت به این نکته اشاره می‌کند که در نظام‌های توتالیتر، افراد نه‌تنها از آزادی‌های فردی محروم می‌شدند، بلکه هویت فردی و انسانی خود را نیز از دست می‌دادند.
کتاب «توتالیتاریسم» تأثیر عمیقی بر مطالعات سیاسی، فلسفی و تاریخی گذاشته است. نویسنده در این کتاب با تحلیل تاریخی و فلسفی، نشان می‌دهد که چگونه نظام‌های توتالیتر در قرن بیستم ظهور کردند و چگونه توانستند کنترل کامل بر جامعه و افراد اعمال کنند. این کتاب نه‌تنها برای محققان و دانشجویان، بلکه برای هرکسی که به‌دنبال درک ماهیت نظام‌های توتالیتر و تأثیرات آن‌ها بر جامعه و افراد است، خواندنی و الهام‌بخش است.

توتالیتاریسم

توتالیتاریسم

ثالث
افزودن به سبد خرید 400,000 تومان

قسمتی از کتاب توتالیتاریسم نوشته‌ی هانا آرنت:
در لحظه‌ی شکست است که ضعف ذاتی تبلیغات توتالیتر آشکار می‌شود. با ازدست‌رفتن قدرت جنبش، اعضای آن ناگهان از باور جزمی‌ای که تا دیروز جانشان را برایش فدا می‌کردند، روی برمی‌گردانند. در لحظه‌ای که جنبش یا همان جهان ساختگی که پناهگاه‌شان بود نابود می‌شود، توده‌ها به پایگاه قدیمی‌شان که همان پایگاه افراد منفرد است برمی‌گردند. از آن پس، آن‌ها یا در یک جهان دگرگون‌شده وظیفه‌ی جدیدی را به عهده می‌گیرند یا دوباره به جهان ناامیدان و قدیمیِ آدم‌های زیادی روی می‌آورند. اعضای جنبش‌های توتالیتر، گرچه تا زمانی که جنبش وجود دارد بسیار متعصب‌اند، اما مانند متعصبان مذهبی نیستند که حاضر باشند همچون شهیدان بمیرند (آن‌ها تنها حاضر بودند در زمان قدرت ‌داشتن جنبش، مانند آدمک‌های ماشینی بمیرند). برعکس، آن‌ها پس از نابودی جنبش، توتالیتاریسم را مانند یک تعهد ناخوشایند وامی‌گذارند و در جست‌وجوی افسانه‌ی وعده‌دهنده‌ی دیگری می‌روند یا آن‌قدر صبر می‌کنند تا همان افسانه برای استقرار یک جنبش توده‌ای دیگر، دوباره قدرت کافی پیدا کند.
تجربه‌ی متفقین که پس از شکست نازی‌ها بیهوده می‌کوشیدند تا در میان مردم آلمان یک نازی معتقد و متعهد پیدا کنند، درحالی‌که نوددرصد همین مردم زمانی هوادار خالص نازیسم بودند، نه نشانه‌ای دال بر ضعف بشر است و نه فرصت‌طلبی شدید او. نازیسم، به‌عنوان یک ایدئولوژی، چنان تحقق کامل یافته بود که محتوای آن دیگر نمی‌توانست به‌عنوان یک رشته آین عقیدتیِ مستقل ادامه‌ی حیات دهد و باید گفت که اعتبار عقلی‌اش را از دست داده بود. از همین رو، پس از نابودی واقعیت نازیسم، از او دیگر چیزی باقی نماند، به‌ویژه تعصب مؤمنانش که یک‌باره ناپدید شد. 
 

0
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید
کالاهای مرتبط