چمدان تئاتر/ چاپ مجموعه آثار فرهاد آئیش در یک جلد

2 روز پیش زمان مطالعه 5 دقیقه

کتاب «چمدان تئاتر» شامل مجموعه آثار فرهاد آئیش را انتشارات ایشکا به چاپ رسانده است. فرهاد آئیش فقط یک نام نیست، یک تاریخ برای تئاتر، سینما و تلویزیون ایران است. او با حضورش نگاه و جانی دوباره به تئاتر ایران بخشید. هیچ‌گاه چیزی را فریاد نزد و نخواست خود را مبدع اتفاق و حرکتی در هنر این سرزمین بداند. او آمده بود تا فضای راکد و خسته‌ی روزگار خود را به هم بزند، آشفته کند و از دل این جنبش و حرکت، دیدِ جوانان را با نمایش‌های پیشرو آشنا کند. او خیلی زود در خانه‌ی دل همگان جا باز کرد و خوش نشست. نوشت، کارگردانی کرد، بازی کرد، مشاور و بازیگردان شد و چهره‌های جوان را به پروژه‌های تئاتری و سینمایی معرفی کرد. نمایشنامه‌های فرهاد آئیش بخشی از تاریخ تئاتر ماست که هرکدام در زمان اجرایشان بحث‌ها و نقدهای بسیاری به همراه داشته است.

خودش می‌گوید: من در زندگی خیلی آدم هدفمندی نیستم و زندگی‌ام براساس برنامه‌ریزی پیش نمی‌رود و در مورد تئاتر هم وضع به همین منوال بود. من تئاتر را انتخاب نکردم. هنرهای دیگر، به‌خصوص نقاشی و موسیقی، برایم جذاب‌تر بودند که در آن عرصه‌ها توانایی نداشتم. در دوره‌ی دانشجویی در امریکا نیز در زمینه‌ی انتخاب رشته با مشکل روبه‌رو بودم. درنهایت، به‌اجبار عکاسی و فیلم‌سازی را انتخاب کردم. خیلی زود، یکی از استادهایم که درصدد بنیان‌گذاری یک گروه پرفورمنس آرت بود من را به گروهش برد. من سال‌ها با آن گروه، روی صحنه یا پشتِ صحنه همکاری می‌کردم، اما به‌مرور انگیزه‌ی اجرای تئاتر به زبان خودم، یعنی زبان فارسی، در وجودم شکل گرفت. با عده‌ای از ایرانیان، که مثل من مشتاق بودند، گروهی تشکیل دادیم و چند نمایش ایرانی را روی صحنه بردیم. با اینکه کلاً در زندگی خودم را خیلی جدی نمی‌گیرم، اما تئاتر، کم‌کم برایم جدی‌تر شده بود.

فرهاد آئیش و مائده طهماسبی (عکس از سپیده ساداتی)

من در جوانی عاشق نیما یوشیج بودم. شعرهایش را خوب نمی‌فهمیدم، اما مسحور عظمت تصاویر موجود در اشعارش شده بودم. حرف‌هایش را نیز یا شنیده یا خوانده بودم. حرف‌هایی درباره‌ی ارتباطِ فرم و محتوا، مقوله‌ی حضور عینیت و ذهنیت در هنر و مهم‌تر از همه، وسواس نیما در اینکه شعر چگونه می‌باید تصویری‌تر باشد تا تفسیری‌تر. و همه‌ی این حرف‌ها را در تئاتر، برای خودم، یک چالش می‌پنداشتم. کم‌کم سلیقه‌ای در من شکل می‌گرفت و آن را بیشتر در نمایشنامه‌نویسانی مثل بکت، آیوز، پینتر، یونسکو و یا کوبو آبه پیدا می‌کردم تا اینکه کم‌کم خودم دست به خودکار و مداد و نه لزوماً قلم شدم.

اولین نمایشنامه‌ام را سال‌های دور، براساس موضوع مردسالاری و جنبش فمینیسم نوشتم. آن زمان، بلندترین دیواری که بین انسان‌ها می‌دیدم همان شکاف تاریخی بین زن و مرد بود. من به‌دنبال فرم و ساختاری تصویری برای بیان این مقوله بودم که «تقصیر» را نوشتم. پس از «تقصیر»، «سی و دو دقیقه از ماجرا»، «زن در خانه»، «یک رابطه‌ی ساده» و «نقش زن» را نوشتم. انسان‌های گم‌گشته، تنها، بیگانه از خود و دیگرانی را که هر روز در میان مهاجران می‌دیدم، موضوع نمایشنامه‌ی بعدی من به نام «چمدان» شدند.

و به این ترتیب منظومه‌ی از نمایشنامه‌های فرهاد آئیش یک‌به‌یک شکل گرفت که در کتاب حاضر گردآوری شده‌اند.

چمدان تئاتر (مجموعه آثار فرهاد آئیش)

چمدان تئاتر (مجموعه آثار فرهاد آئیش)

ایشکا
افزودن به سبد خرید 700,000 تومان

قسمتی از کتاب چمدان تئاتر (بخشی از نمایشنامه‌ی یک رابطه‌ی ساده):

مرد: «آخه اینکه نشد زندگی! رابطه‌ی ما از بین رفته. من می‌گم دوستت دارم، تو می‌گی چی بگم؟»

صدای زن: «چی بگم؟»

مرد: «من گفتم دوستت دارم.»

صدای زن: «خب، من چی بگم؟»

مرد: «می‌تونی جواب بدی.»

صدای زن: «چی بگم؟»

مرد: «من چی بگم؟ این هم شد رابطه؟ من دارم با کی صحبت می‌کنم؟ تو همونی هستی که با هم اون همه آرزو داشتیم؟»

صدای زن: «چی بگم آخه؟!»

(بازیگر ضبط را خاموش می‌کند و سریع از روی دفتر می‌خواند.)

بازیگر: «چرا حرف نمی‌زنی؟ چی بگم؟ آخه اینکه نشد زندگی! رابطه‌ی ما از بین رفته. من می‌گم دوستت دارم، تو می‌گی چی بگم؟ چی بگم؟ من گفتم دوستت دارم. خب من چی بگم؟ می‌تونی جواب بدی. چی بگم؟ من چی بگم؟ این هم شد رابطه؟ من دارم با کی صحبت می‌کنم؟ تو همونی هستی که با هم اون‌همه آرزو داشتیم؟ چی بگم؟ آخه اینکه دیگه رابطه نیست! من رو مسخره کردی؟»

(ضبط را روشن می‌کند. به فکر فرو می‌رود.)

صدای زن: «این دیگه رابطه نیست! من رو مسخره کردی؟ بیست و چهار ساعته تو لاک خودتی! ماه‌به‌ماه معلوم نیست اصلاً کِی هستی! بعد، یکهو می‌آی می‌گی دوستت دارم! (ادا درمی‌آورد.) دوستت دارم! (مکث) بعد هم انتظار داری من غش کنم. خودت رو مسخره کردی یا من رو؟»

مرد: «دوستت دارم.»

صدای زن: «خودت رو مسخره کردی یا من رو؟ بذار بهت رُک و پوست‌کنده بگم.

تو برای من علی‌السویه شدی. شدی مثل یه ماشین.»

 

چمدان تئاتر در 392 صفحه‌ی رقعی و با جلد سخت چاپ و روانه‌ی کتابفروشی‌ها شده است.

   

0
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید
کالاهای مرتبط