#
#

معرفی کتاب: نیزه‌ها... تفنگ‌ها

3 ماه پیش زمان مطالعه 6 دقیقه


رمانِ «نیزه‌ها... تفنگ‌ها» آخرین اثر نویسنده‌ی پرتغالی و برندهی نوبل ادبیات، ژوزه ساراماگو است که پس از مرگش در سال 2014 منتشر شد. این کتاب ناتمام است، حجم اندکی دارد و به‌صورت طرحی نیمه‌کاره باقی مانده اما همین حجم اندک و لحن خاص آن کافی است تا رد قلم ساراماگو، دغدغه‌های دیرین او درباره جنگ، اخلاق، مسئولیت فردی و نقش نهادها را دوباره به نمایش بگذارد. «نیزه‌ها... تفنگ‌ها» به معنای دقیق کلمه، یک اثر کوچک و بزرگ هم‌زمان است: کوچک از حیث حجم، اما بزرگ به واسطه‌ی سؤالات فلسفی و اخلاقی‌اش.
در این کتاب، ساراماگو به سراغ یکی از دردناک‌ترین و مناقشه‌برانگیزترین بخش‌های تاریخ قرن بیستم می‌رود: جنگ جهانی دوم و همکاری صنایع تسلیحاتی با نازی‌ها. داستان در پرتغال می‌گذرد، اما نگاه نویسنده جهانی‌ است. قهرمان داستان، مردی است که در آرشیو یک کارخانه‌ی اسلحه‌سازی کار می‌کند. او طی تحقیقاتی متوجه می‌شود که کارخانه‌ای که در آن کار می‌کند، در دوران جنگ جهانی دوم، برای آلمان نازی اسلحه تولید کرده است. این کشف نقطه‌ی آغاز یک بحران اخلاقی است که او را درگیر می‌سازد و به پرسشی ریشه‌دار می‌کشاند: چگونه انسان‌ها، نهادها و سازمان‌ها در برابر شر، سکوت می‌کنند؟ یا حتی بدتر، با آن هم‌دستی می‌کنند؟
در «نیزه‌ها... تفنگ‌ها» ردپای تم‌های دیرینه‌ی ساراماگو کاملاً آشکار است: انتقاد از نهادهای رسمی (کلیسا، دولت، ارتش)، تردید در قدرت روایت رسمی و دفاع از آزادی وجدان و پرسشگری. شخصیت اصلی کتاب، مردی معمولی و بی‌ادعاست که صرفاً با کنجکاوی و جست‌وجو در اسناد آرشیوی، به حقیقتی دردناک پی می‌برد. این کنش ساده‌ی انسانی (پرسش از گذشته) به شکلی آرام اما کوبنده، ساختارهای قدرت را به چالش می‌کشد. دقیقاً همان‌گونه که در دیگر آثار ساراماگو دیده‌ایم: از کوری که جامعه‌ای کور را تصویر می‌کند تا انجیل به روایت عیسی مسیح که چهره‌ی پیچیده‌ی ایمان و شک را بازمی‌نمایاند.
یکی از ویژگی‌های برجسته‌ی این کتاب، نقش مکالمه است؛ مکالمه‌ای که شخصیت اصلی با خودش، با اسناد، و با گذشته برقرار می‌کند. در غیاب دیالوگ‌های آشکار و روایت‌های مستقیم، نوعی مونولوگ درونی و تردید اخلاقی بر متن حاکم است. این فضا، مخاطب را دعوت می‌کند تا خود بخشی از مکاشفه شود. ساراماگو نه پاسخ می‌دهد، نه داوری می‌کند، بلکه طرح پرسش می‌کند و پرسش‌هایی از این دست که: اگر کسی در کارخانه‌ای کار کرده که در گذشته سلاح به نازی‌ها داده، آیا گناهکار است؟ اگر آن فرد صرفاً کارمند بایگانی بوده، آیا مسئولیتی متوجه او هست؟ و درنهایت، آیا با کشف حقیقت، باید سکوت را شکست یا باید با ترس و تردید، همچنان در سایه‌ها ماند؟
آنچه این اثر را فراتر از یک روایت تاریخی یا انتقادی ساده می‌برد، سبکی ا‌ست که ساراماگو برمی‌گزیند. او از زبان استعاری و لحنی شاعرانه بهره می‌بردتا از خشکی گزارش و تاریخ فاصله بگیرد. در عنوان کتاب، واژه‌ی نیزه‌ها فقط یک نشانه‌ی تاریخی نیست، بلکه سمبلی از نیروهای نظامی، جنگ و خشونت نهادینه است. نیزه‌داران درواقع در همه جای تاریخ حضور دارند: از لشکرهای قرون وسطی گرفته تا تولیدکنندگان سلاح‌های امروزی. نام کتاب، بدون اشاره مستقیم، ما را به زنجیره‌ای از خشونت و هم‌دستی در تاریخ بشر متصل می‌کند. گویی ساراماگو می‌گوید که جنگ، صرفاً با ارتش‌ها و ژنرال‌ها پیش نمی‌رود؛ بلکه به واسطه‌ی بی‌عملی، سکوت و منافع اقتصادی نهادهای مدنی نیز تداوم می‌یابد.
اگرچه کتاب به‌صورت کلاسیک یک رمان نیست و به‌خاطر ناتمامی‌اش نمی‌توان آن را با دیگر آثار ساراماگو از نظر فرم مقایسه کرد، اما از حیث محتوا، کاملاً با جهان ذهنی نویسنده درهم‌تنیده است. درواقع «نیزه‌ها... تفنگ‌ها» بازتابی از دغدغه‌های پایانی ساراماگوست؛ دغدغه‌هایی که او را حتی در سال‌های پیری، هنوز درگیر می‌کردند: مسئله‌ی عدالت، حقیقت و مقاومت در برابر فراموشی.

نیزه ها...تفنگ ها (با نقاشی های گونتر گراس)

نیزه ها...تفنگ ها (با نقاشی های گونتر گراس)

ماهی
افزودن به سبد خرید 80,000 تومان

قسمتی از کتاب نیزه‌ها... تفنگ‌ها:
روزی آرتور پاز سمدو در روزنامه خواند که سینماتک شهر قصد دارد امید آندره مالرو را نمایش دهد، فیلمی ساخته‌ی 1939 درباره‌ی جنگ داخلی اسپانیا. این فرصتی تکرارنشدنی بود تا از جزئیات آنچه در آن درگیری رخ داده بود مطلع شود، جنگی که در آن جبهه‌ای خلق در کشور همسایه از ائتلاف دشمنانش شکسست خورده بود؛ ائتلافی متشکل از پیراهن‌قهوه‌ای‌های آلمانی، پیراهن‌مشکی‌های ایتالیایی، سواران موری و ویریاتوس‌ها ـ نامی برای پرتغالی‌های داوطلب یا مزدور برای شلیک چند گلوله در آنجا. او فیلم را ندیده بود، حتی نمی‌دانست اقتباسی است از کتابی به همین نام، نوشته‌ی خود آندره مالرو. نمی‌توان گفت که این آرتور پاز سمدو، مرد اعداد و فاکتورها، هرگز خواننده‌ی مشتاقی بوده، در بهترین حالت می‌توان او را خواننده‌ای نسبتاً کوشا دانست، از آن دست که گاه‌و‌بی‌گاه، به دلیلی یا بدون هیچ دلیل خاصی، احساس می‌کنند وظیفه‌ی شهروندی‌شان است که فلان یا بهمان کتاب را بخوانند و وقتی به این کار ستودنی مشغول می‌شوند، می‌توان مطمئن بود که جز به دلایل بسیار ضروری، کوچک‌ترین سطر را از قلم نمی‌اندازند. بااین‌حال، همان‌طور که احتمالاً تا حدودی از آنچه گفته شد استنباط کرده‌اید، شیوه‌ی تفکر و زندگی‌اش به داستان روایت‌شده در این صفحات چندان شباهتی ندارد، بلکه برعکس، تصاویر فیلم که فرود آمدن از کوهستان‌های تروئل را نشان می‌داد، کشته‌شدگان و مجروحانی که بر دوش رفقایشان حمل می‌شدند و عبور ایشان از میان مشت‌های گره‌کرده‌ی روستاییانی که برای تحویل‌گرفتن اجساد از روستاهای اطراف آمده بودند، او را سخت متأثر کرده بود. به همین دلیل، منطقی یا غیرمنطقی، دید در مقام علاقه‌مند به فیلم‌های جنگی و کارمند شرکت بلونا، موظف است کتابی را بخواند که مشخصاً به جنگ اختصاص دارد. در کتابفروشی‌ها به دنبال چنین کتابی گشت، اما آن را پیدا نکرد. گفتند کتاب قدیمی است و کسی آن را نمی‌خواهد، بنابراین سفارش مجدد آن توجیهی ندارد!  

0
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید
کالاهای مرتبط