سفرهای مارکوپولویی: آسمان لندن زیاده میبارد؛ لندن به روایت مسافران دورهی قاجار
شهر لندن بزرگتر از هر شهر فرنگ و هند و هر جاست که من بر آن گذَشتهام ـ سه شهرِ به یکدیگر پیوسته است. دایرهی محیط آن را 24 مایل میگویند اما آنقدر باغات و شهرهای خُرد در ضیاع این سه شهر واقع شده که از هر جانب تا ده مایلی آن به نظر بیگانه، اصل شهر نماید. با وجود این معموری کثرت عمارت الی الان آنقدر در او معمول است که کسی یک خانه و دو نمیسازد، بلکه به ترتیب میپردازد و بعدِ اتمام، خانه خانه به مردم فروخته، یکی را برای خود نگاه میدارد و در حین توقفِ من زیاده بر ده محله در نواحی شهر بنا شد که دایرهی بعضی کم از یک مایل نبود و چنان ملحق به شهر شده که گویا از سالها معمور بوده.
عمارات اکثر از خشت پخته و آهک و بعضی از سنگ، چهار طبقهی مشتمل بر درهای اورسی آینهدار، سقفها به شکل خیمه راوتی میانبلند، هر دو طرف آبریز، بعضی از کهپرهی سفالی و اکثری از تختهسنگهای باریک هموار، یک وجب مربعنماست که به قانون کهپریل از آهک بر تختههای چوبین نصب کردهاند. درِ خانهها بسیار خرد، در طول و عرض اندک، زیادهتر از درهای اورسی و به طرف کوچه وا میشود و جلوخان به جز خانهی امراء بزرگ معمول نیست ـ چنانچه از کوچه به در خانه و از در بلافاصله داخل عمارتی میشوند که بالای تهِ خانه مخصوص خوردن طعام و نشیمن مردان است. بنابراین درهای ایشان نشیمن دربان و خدام ندارد و همواره بسته میماند و چون کسی حلق بر در زند چاکر خانه که در طبقهی چهارم مینشیند آمده، در وا میکند. این اوضاع برای قلت چرخ و چاکران و جمعیت اهل خانه برگزیدهاند. مکان بستن اسب و کوچ در این خانهها نیست، بلکه اصطبلی طولانی به سبب هر کوچه بهقدر طول آن معمول است که مشترک همه است. اسب و کوچ اهل آن کوچه به کرایه در آن میباشد و چون رسم است که در هر دو ـ سه سال از جانب بیرون عمارت را مرمت مینمایند شهر همیشه تازه و نو نماید ـ چنانچه محلههای نوساخت یا کهنه در نظر بینندگان فرق نکند. اکثر در صحن خانه ـ عقب ته خانهها ـ طرف کوچه که در طول شش ـ هفت و در عرض دو ـ سه گز زیاده نیست آن هم مفروش به تختههای سنگ است و آفتاب به سبب ارتفاع دیوارهای اطراف حیناً در آن میتابد، یک تختهسنگ از این عمارت برداشته، درخت انگور میکارند و شاخههای آن که بالا میآید بهتدریج به دیوار عمارت به چرم میخکوب و منظم کرده، بدین نمط بسیط مینمایند. در موسم سردی اگرچه یک برگ ندارد ولی در بهار دفعتاً سبز شده، آنقدر بار میآرد که برای یک خاندان و تمام موسم کافی و بعضی خوشهی آن از سه آثار در وزن متجاوز میباشد.

بنفشه و بسیاری از گلهای خودرو در میدانها میروید و باغها خود از انواع گل و ریاحین بستانی خاصه و مشترکهی هند و ایران مملو است که اگر ذکر آنها کرده شود سخن دراز گردد و هر قسم گل متلون به الوان میباشد ـ خصوص نرگس و سوسن و نافرمان و شببو و لالهی هزاره و غیر هزاره و هریک از آن دو را گل آبی و سفید و زرد، چند نوع از سرخ و بنفش دیدم. این تنوع طبایع و سلیقه که در قوم انگلیس یافته میشود که گویا هر واحد ایشان بر طبیعت و سلیقهی خاص مجبول است اثر زمین انگلند است که در نباتات واضحتر از آن مینماید. بالجمله این گلها به صنعتی که ذکر آن آید قبل از وقت به بار آرند و در گلدانهای چینی و شیشه گذاشته، از باغات به دکان گلفروشی نقل کرده، به قیمت اعلی فروشند. حسن و لطافت دکان گلفروشی زیادهازحد بیان است. گاهی از آنجا نگذشتم که ساعتی ناِستادم. در این دکانها درختان میوه چون شفتالو و چری و غیره است که به صنعتِ خرد، قامت کردهاند ـ پربار و میوهی رسیده در گلدانها گذاشته میباشد. حکایت شنیدم که دو یهودی متمول پادشاه را دعوت حاضری کردند. اکثر میوهی حاضری بار این نوع درختان بود که در گلدانها بر سفره گذاشته بودند. پادشاه و ملکه به دست خود، آنها را چیده، میل نمودند. اندرون حجرهی زنانهی بزرگان و برآمدهی خانههای ایشان از این گلها چند ماه، رشک گلزار جنان میباشد. بنابراین رسم ساختن زیور زنانه و طرهی مردانه و داشتن گلها در چنگیر ـ چنانچه رسم مستحسن هند است ـ در اینجا نیست.
کوچههای لندن اکثر وسیع، مفروش به سنگ مسطح، منقسم بر سه راه است. وسط برای کوچ و سوار، هر دو جانب برای پیادهها، حاملان محافه و کشندگان عرادهی خرد که به زبان انگلیس و هیکِلبره نامند با مردم رفتار کنند. وسطی را محدب سازند تا آب باران نایستد. هر دو طرف آن ـ در محل پیوستن گاهِ آن ـ تحدیب به راه پیاده جویی ساختهاند که در موسم گرما آب نهر در آن گشاده، آبپاشی کوچه مینمایند. دکانها بسیار باصفا، خوشساخت، پیشگشاده، مشتمل بر اورسیهای آینهدار، طریق چیدن اشیاء در آن بهحدی به سلیقه است که مزیدی بر آن متصور نیست. وقت شب آنقدر غلو در روشنی نمایند که بیگانه چراغان جشن و سور گمان کند. سوای روشنی دکانداران، دو قطار قندیل که هر واحد آن بر در خانهی مردم بر شاخی آهنی جزء عمارت نهاده است در هر کوچه از سرکار پادشاهی روشن میشود و روشنی آن از اول شب تا طلوع آفتاب میباشد.