تله‌ی کمال/پذیرش قدرت کافی بودن

8 ماه پیش زمان مطالعه 7 دقیقه

 

کتاب «تله‌ی کمال» نوشته‌ی تامس کورِن به همت انتشارات نسل نواندیش به چاپ رسیده است. ما در فرهنگی زندگی می‌کنیم که با تمایلات کمال‌طلبانه گره خورده است. در این فضا، تصاویر و فیلم‌های زندگی و سبک زندگی کامل، مانند شبیه‌سازی هولوگرافیک از واقعیت اغراق‌آمیز، از بیلبوردها، پرده‌ی سینماها، تلویزیون‌ها، آگهی‌های تبلیغاتی و فضای مجازی پخش می‌شوند. الفاظ تصنعی، درون هولوگرام هیجانی بی‌رویه ایجاد می‌کنند. هریک به ما می‌آموزند که اگر کامل و بی‌نقص باشیم، زندگی شاد و موفقی خواهیم داشت و اگر بیش‌ازحد از آن ایده‌آل فاصله بگیریم، همه‌چیز خراب خواهد شد. این درک، واقعی، پابرجا و فراگیر است و چنان در ما نفوذ کرده که کمال‌طلبی به واسطه‌ی یک ناامنی پایدار و تزلزل‌ناپذیر در درون ما زندگی می‌کند؛ احساس ضعف نسبت به آنچه نداریم، آن‌گونه که به نظر نمی‌رسیم و آنچه به دست نیاورده‌ایم.

بااین‌حال، علی‌رغم آن افکار تثبیت‌شده درباره‌ی کاستی‌ها، ظاهراً علاقه‌مند به انجام کارهای دشوار و ناخوشایند هستیم. مصاحبه‌شوندگان کمال‌طلبی را بزرگ‌ترین نقطه‌ضعف خود می‌دانند. افراد برتر در تجارت، سیاست، ورزش و هنر موفقیت خود را مدیون آن می‌دانند. اشخاص مشهور، مربیان توسعه‌ی فردی با روش‌های فراوان به ما می‌آموزند که می‌توانیم آن را برای منافع شخصی خود به بالاترین سطح برسانیم. درواقع، بسیاری از چیزهایی که در جامعه‌ی امروزی درباره‌ی مزایای کار، پول، موقعیت و زندگی خوب می‌دانیم، قوی‌ترین نیروی محرکه‌ی کمال‌طلبی به شمار می‌آیند: وسواس به رشد بی‌پایان و بهتر شدن بی‌وقفه به هر قیمتی.

این تاوان به‌طور تصاعدی افزایش یافته است. ما درحالی‌که در نارضایتی خود غرق هستیم، همچنان برای رسیدن به کمال تلاش می‌کنیم، چراکه دیگران بدون زحمت، کامل به نظر می‌رسند. علی‌رغم ظاهر عمیقاً می‌دانیم که این روش زیستن، عادی یا طبیعی نیست. ما می‌دانیم که هیچ انسانی کامل نیست یا هرگز نمی‌تواند کامل شود. می‌دانیم که زره سنگین کمال‌طلبی، اگر نه در ذهنمان اما در قلبمان سنگینی می‌کند؛ اما باوجوداین، آن را می‌پوشیم؛ زیرا درآوردن زره و پذیرفتن شخصیت خوب، اگر به معنای رویارویی با اساسی‌ترین مفروضات ما در مورد عالی و خوب در جامعه‌ی امروزی و تغییر کامل عقیده‌مان از درک چگونگی بودنمان در جهان باشد، بسیار سخت است. آخرین‌باری که فردی را بی‌توجه به دیگران، در حین انجام آن سطح از خودکاوی و درون‌نگری دیدید، چه زمانی بود؟

نویسنده می‌گوید: اگر همگی بخواهیم از تله‌ی کمال فرار کنیم، این سطح از درون‌نگری دقیقاً همان کاری است که باید بکنیم. کتاب «تله‌ی کمال»، ماجراجویی مرا به نتیجه‌ای مشابه با عنوانش می‌رساند. این کار به‌عنوان نوعی ذهن‌آگاهی و نوشتن مشتاقانه و بی‌وقفه‌ی یک پیش‌نویس آغاز شد، اما طولی نکشید که خط روایی واضحی درباره‌ی یک مبحث خاص ایجاد شد: کمال‌طلبی ویژگی رفتاری و نگرش بارز و تعیین‌کننده‌ی یک سیستم اقتصادی است که برای فراتر رفتن از محدوده‌های انسانی ضروری است. جهت‌گیری این استدلال در سیزده فصل تنیده شده است که توضیح می‌دهد کمال‌طلبی حقیقتاً چیست، با ما چه می‌کند، درحال‌حاضر با چه سرعتی در حال افزایش است، چرا در حال افزایش است و برای فرار از آن چه کارهایی می‌توانیم بکنیم.

تامِس کورِن دانشیار گروه روان‌شناسی و علوم رفتاری در دانشگاه اقتصاد لندن است. او یکی از متخصصان برجسته‌ی جهان در زمینه‌ی کمال‌طلبی است. او برای مجله‌ی هاروارد بیزینس ریویو مقاله نوشته، خودش در مجله‌ی نیو ساینتیست معرفی شده و آثارش در نشریاتی از جمله گاردین، تلگراف، وال استریت ژورنال و کمپین توسعه‌ی جهانی آریانا هافینگتن بررسی شده است. او در سال 2018، یک سخنرانی در TEDMED با عنوانِ «وسواس خطرناک کمال‌طلبی ما در حال بدتر شدن است» داشت.

 

تله کمال (پذیرش قدرت کافی بودن)

تله کمال (پذیرش قدرت کافی بودن)

نسل نو اندیش
افزودن به سبد خرید 339,900 تومان

قسمتی از کتاب تله‌ی کمال:

کمال‌طلبی چیزی بیش از داشتن استانداردهای شخصی افراطی است؛ همچنین، یک ریشه‌ی اجتماعی بسیار مخرب دارد. پل و گوردِن این کمال‌طلبی را تحمیل‌شده از سوی اجتماع می‌نامند و آن را شامل یک باور فراگیر می‌دانند که همه‌ی افراد همواره از ما انتظار دارند که کامل باشیم و وقتی از دستیابی به آن معیار نشدنی عاجز می‌شویم، باور این است که دیگران در قضاوت خود سختگیر هستند.

به گفته‌ی پل و گوردِن، کمال‌طلبی تحمیل‌شده از اجتماع، خود را در توهمات قضاوت دائمی نشان می‌دهد و باعث می‌شود همیشه در تلاش برای مطابقت با استانداردهای دیگران باشید. افرادی که مستعد این توهمات هستند، هرجا که می‌روند، نظراتی کنایه‌آمیز درباره‌ی کاستی‌های خود می‌شنوند. حتی اظهارات ملایم می‌تواند به‌عنوان کنایه به عیوب فرضی آن‌ها تعبیر شود. گفت‌وگوی درونی‌شان می‌گوید که تو باید طبق انتظار دیگران رفتار کنی، ظاهر شوی و کاری را انجام دهی. دیگران از تو انتظار دارند که کامل باشی.

کمال‌طلبی تحمیل‌شده از سری اجتماع می‌تواند شبیه کمال‌طلبی خودمحور باشد؛ اما دراین‌مورد، نیاز به کامل بودن ناشی از فشارهای موجود در دنیای بیرون است. کمال‌طلبان تحمیلی اجتماعی معتقدند که اگر دارای کاستی باشند، به‌شدت مورد قضاوت قرار خواهند گرفت؛ بنابراین، برای اطمینان از کسب تأیید سایرین و اغلب افرادی که حتی آن‌ها را نمی‌شناسند، به‌دنبال کمال هستند. در دنیایی که کمال را می‌گستراند، این باور که ما مورد قضاوت قرار می‌گیریم، ریشه در تجربه‌ی عینی و زیسته دارد. بااین‌حال، لازم نیست چنین باشد. کمال‌طلبی تحمیل‌شده از سوی اجتماع صرفاً دریچه‌ای است که از طریق آن خواسته‌های واقعی یا فرضی دیگر افراد را تفسیر می‌کنیم.

یکی از دوستان دوران دانشگاهم، نِیتِن، یک کمال‌طلب تحمیلی اجتماعی است. او جوانی آرام، بی‌ادعا، دقیق و فوق‌العاده موفق است، اما مستعد نگرانی و طغیان‌های خفیف اضطراب است. این مجموعه ویژگی‌ها قطعاً در دانشگاهی که ما در آن تحصیل می‌کردیم خاص بود و به‌سبب این خصیصه اغلب مورد استهزا قرار می‌گرفت. به بیشترشان بی‌اعتنا بود، اما به‌وضوح بر او تأثیر گذاشته‌اند.

به‌تازگی دوباره با نیتن ارتباط برقرار کردم و متوجه شدم که اشتیاق آرام خود را برای انجام بی‌عیب‌ونقص کارها از دست نداده است. او اینک در یک بخش مالی سطح بالا کار می‌کند که البته مرا شگفت‌زده نکرد؛ اما باوجوداین، همچنان خود را بهنوعی ناموفق می‌داند؛ نه نسبت به جایی که از آنجا آمده، که از این نظر او یک فرد فوق موفق است، بلکه نسبت به اطرافیانش که معتقد است توانایی بسیار بیشتری دارند. او به من گفت: «آن‌ها فوق‌العاده بااستعداد هستند و انتظارات را به‌طرز باورنکردنی‌ای بالا می‌برند. رسیدن به سطح آن‌ها غیرممکن است، می‌دانند که عملکردم به‌خوبی خودشان نیست.»

به او گفتم: «قطعاً کارت را درست انجام می‌دهی، وگرنه به تو ترفیع نمی‌دادند.» به نظر نمی‌رسید که اهمیت این واقعیت را ببیند یا اگر هم می‌دید، سریع آن را نادیده می‌گرفت. او گفت: «هیچ زمانی نیست که از من انتظار انجام بهتر کارها را نداشته باشند؛ حتی وقتی بهتر از حد انتظارم باشم، کافی نیست؛ هرچه بهتر عمل کنی، باز هم انتظار بالاتر می‌رود.»

ناامنی‌های نیتن به‌وضوح او را رها نکرده است. هنوز احساس می‌کند که تحت نظارت دائمی است و از خود می‌پرسد آیا مردم فکر می‌کنند که او به اندازه‌ی کافی عالی است یا خیر؟ درحال‌حاضر، شدت فرهنگ سازمانی او را بیش از هر زمان دیگری از افشای ضعف‌های درونی خود هراسان کرده است.      

0
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید
کالاهای مرتبط