#
#

میزانسن: آشپزخانه و متعلقات

3 سال پیش زمان مطالعه 5 دقیقه

«آشپزخانه و متعلقات» نخستین‌بار در ششم سپتامبر ۱۹۹۱ به تهیه‌کنندگی استفان ملدگ در سالن تئاتر لا برویر روی صحنه رفت و زابو (مارتین)، ژان پیر بکری (ژرژ)، سام کارمان (ژاک)، ژان پیر داروسن (فرد) و انیس ژاوی (شارلوت) آن را اجرا کردند. در سال ۱۹۹۳، نیز فیلیپ موییل براساس این نمایشنامه فیلمی به همین نام و با بازی ژاوی و بکری ساخت که موفقیت بسیاری به دست آورد.

داستان نمایش از این قرار است که زوجی به ظاهر معمولی مهمانی شامی هفت‌نفره ترتیب داده‌اند و دوستان قدیمی‌شان را پس از ده سال می‌بینند. مهمانی به افتخار حضور آن دوستی است که در صحنه ظاهر نمی‌شود و حتی نام او را نمی‌دانیم، اما از چهره‌های سرشناس تلویزیون است. در مهمانی رفته‌رفته تنش بالا می‌گیرد و حضور این مرد تحسین، حسرت، حسادت و پرخاش دیگران را برمی‌انگیزد و ضعف‌ها و خودخواهی‌ها و درماندگی‌های شخصیت‌ها نمود بیرونی پیدا می‌کند. همه‌ی اتفاقات نمایش در آشپزخانه‌ی میزبان خلاصه می‌شود، همان جای دنج در مهمانی‌های ملال‌آور که مکانی می‌شود برای گفت‌وگوهای کوتاه، غرزدن‌ها، دلخوری‌ها و عقده‌گشایی‌ها.

نقطه‌‌ی قوت ژاوی و بکری در این نمایش مثل غالب آثارشان، توانایی مشاهده و به تصویر کشیدن هنجارهای خانوادگی و اجتماعی از طریق طنزی تلخ و گزنده است.

آشپزخانه و متعلقات برنده‌ی چهار جایزه‌ی مولیر در سال ۱۹۹۲ شد: جایزه‌ی بهترین نمایش کمدی، بهترین نمایش تئاتر مستقل، بهترین نویسنده و بهترین کارگردانی. این نمایشنامه تاکنون بارها در فرانسه و کشورهای دیگر اجرا شده و نشریات بسیاری چون فیگارو، لوموند و ال آن را تحسین کرده‌اند.

قسمتی از کتاب آشپزخانه و متعلقات:

شام را خورده‌اند، مارتین و ژاک در آشپزخانه سخت مشغول‌اند.

مارتین: اصلاً به رولت لب نزدن...

ژاک: همه چی داره خوب پیش می‌ره، این‌طور به نظر می‌آد.

مارتین: شاید بهتر بود می‌ذاشتیم همون‌جا بمونه... فقط سریع آب می‌شه...

ژاک: داره خوب پیش می‌ره؟ مگه نه؟

مارتین: چی؟ چی داره خوب پیش می‌ره؟

ژاک: هیچی، امشبو می‌گم، به نظرم خوب بود. (مکث) چند وقت بود این پیرهنو نپوشیده بودی؟

مارتین: بهم نمی‌آد؟

ژاک: چرا، چرا، فقط... داشتم فکر می‌کردم چرا کم می‌پوشیش... خیلی قشنگه.

مارتین: دیدی هیچکس به رولت لب نزد؟

ژاک: شما شکم خودتونو با پسته پر کرده بودین...

مارتین: عجب رولتی سفارش داده بودم... فکر خوبی بود، رولت‌بستنی، تو ژوئن...

ژاک: گوش کن مارتین عزیزم، حالا که چیزی نشده، خراب نمی‌شه...

مارتین: همیشه همین‌طوره، یه عالمه پیش غذا هست، آدم چشمش بیشتر از شکمش کار می‌کنه، برا همین هی خرید می‌کنی -بعد از این اونو هم درست می‌کنم- آخرش این‌طوری می‌شه، دیگه شکم‌شون سیر می‌شه... کلی پیش‌غذا اون‌جا بود...

ژاک: تازه قبل شام شما شکم خودتونو با پسته پر کرده بودین، هزار بار به‌تون گفتم من... بهت گفتم، سر شب به ژرژ هم گفتم...

مارتین (از کوره در می‌رود): اوه، نه، ژرژ نه! خواهش می‌کنم، دیگه اسم ژرژ رو جلوی من نیار، دیگه نمی‌تونم تحملش کنم، کفرمو درمی‌آره، هر ایرادی بگی من تو این آدم می‌بینم!!! به همه چیز غر می‌زنه، هیچی هیچ‌وقت به نظرش خوب نیست، هیچ‌کی هیچ‌وقت به نظرش آدم حسابی نمی‌آد، دیگه از این افاده‌هاش خسته شدم!... از این هم‌خونگی واقعاً دیگه به این جام رسیده... به هر حال بالاخره باید یه روز از اینجا بره، الان دیگه رسماً با ما زندگی می‌کنه، نه؟ روراست باش، اگه از این‌جا بره، ما یه نفس راحت نمی‌کشیم؟

ژاک: نکنه می‌خوای پرتش کنم بیرون؟

مارتین: اون‌قدر باید باشعور باشه که خودش بذاره بره... راستی، ژاک، می‌شه یه بار هم شده به توافق برسیم که دربازکن جاش کجاست؟... هیچ‌وقت نمی‌ذاری سر جاش... جاش اونجاست.

ژاک: باشه، جاش اونجاست!!... به نظر می‌آد داغ دلت تازه شده...

مارتین: گوش کن، موقتی بود، مگه نه؟... موقتی، معنیش دقیقاً همون چیزیه که معلومه... به‌خصوص برا اونکه این‌قدر به کلمه‌ها حساسه...

ژاک: خودش خوب می‌دونه موقتیه، می‌دونه، الان تو شرایط بدی گیر کرده، خودش هم از این وضع راضی نیست، بخیل نباش، خواهش می‌کنم... قشنگ معلومه داغ دلت تازه شده، چه‌ت شده؟ (مارتین ساکت می‌ماند.) چه‌ت شده؟

مارتین: اوقات تلخی می‌کنه و خوشی رو به کام همه زهر می‌کنه!!! راجع به مهمونی یه کلمه هم حرف نمی‌زنه، بعد یه‌دفعه مثل مریض‌های روانی خودشو می‌ندازه وسط، همیشه همین نمایشو راه می‌ندازه... اما این‌بار با یه آدم حسابی طرفه... خوشبختانه با یه جنتلمن سر و کار داره، نمی‌دونم حواست بود اون چه جوری چیزها رو برمی‌داشت؟ خیلی باکلاس، خیلی باطمأنینه... اصلاً از یه دنیای دیگه‌ست... ولی خوب حالشو جا آورد، چه جور هم جا آورد، اصلاً خودشو برا ژرژ نگرفت...

خرید نمایشنامه آشپزخانه و متعلقات

0
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید