#
#

سیتیِ پپ/ ساختن یک اَبَرتیم

3 سال پیش زمان مطالعه 5 دقیقه

کتاب «سیتی پپ»، نوشته‌ی لوئیس مارتین و پل بالوس، به همت نشر گلگشت به چاپ رسیده است. پپ گواردیولا در طول سال‌های حضورش در انگلیس، چیزی ساخته است که لیگ برتر هرگز به خود ندیده بود: تیمی حکمران بازی که با گل‌ها و امتیازهای فراوان، جام‌ها را با سرعتی بی‌سابقه جمع می‌کند. در طول این کتاب، روزنامه‌نگاران اسپانیایی، لو مارتین و پل بالوس، در باشگاه حضور داشته و مسیر ساختن یک تیم خارق‌العاده را گزارش کرده‌اند؛ از به خدمت گرفتن گواردیولا تا کارکنان خدمات که همه‌چیز را برای تیمش فراهم می‌کنند و بازیکنانی فوق ستاره که استاندارد جدیدی در فوتبال بریتانیا به‌وجود آورده‌اند. داستانی خواندنی از اجرا شدن فلسفه‌ی فوتبالی و مدیریتی پپ گواردیولا در یک باشگاه، برخورد و رفتارش با بازیکنان، کادر فنی و تمام اعضای باشگاه و جزئیاتی که هیجان‌انگیز و آموزنده‌اند.

لوئیس مارتین خبرنگاری اسپانیایی است که از دهه‌ی ۸۰ درخصوص لالیگا و تیم ملی اسپانیا مطلب نوشته است. او در سال ۲۰۰۱، در کتاب «مردم من، فوتبال من» با پپ گواردیولا همکاری کرد و در دوران حضور گواردیولا در انگلیس، در منچستر و بارسلونا زندگی کرده است.

پل بالوس، ورزشی‌نویسی جوان و اسپانیایی‌تبار است که اندکی قبل از آمدن پپ گواردیولا به لیگ برتر با وظیفه پوشش خبری افزایش شمار بازیکنان اسپانیایی در انگلیس به منچستر رفت. او از آن زمان به بعد، رابطه‌ی نزدیک و دوستانه‌ای با بازیکنان و کادر فنی سیتی برقرار کرده است.

لوئیس مارتین می‌گوید: اولین‌باری که پپ گواردیولا را دیدم، یک توپ زیر پایش بود و داشت با تیم اصلی باشگاه بارسلونا تمرین می‌کرد. به او نگاه کردم و پیش خودم گفتم پسر، خیلی لاغر است! سی سال از آن روز گذشته و حالا این مرد سرمربی باشگاه منچسترسیتی است و به طریقی توانسته وزنش را همان‌قدر حفظ کند. انگار اصلاً اهمیت ندارد چقدر غذا می‌خورد.

اولین‌باری که با او حرف زدم، چند روز بعد از این بود که در تاریخ ۱۶ دسامبر ۱۹۹۰ اولین بازی‌اش در نیوکمپ را مقابل کادیز انجام داده بود. در آن زمان برای یک روزنامه ورزشی اسپانیایی کار می‌کردم و من و فرناندو زوئراس، عکاس روزنامه، قرار بود پپ را ساعت ۸ صبح در ورزشگاه ببینیم. هر سه‌ی ما سوار ماشین رنو ۱۱ قدیمی فرناندو شدیم و کل شهر را با سرعتی زیاد و خطرناک طی کردیم تا بتوانیم از پپ در‌حالی‌که کنار مجسمه طبل‌زن ال‌بروک ایستاده است، عکس بگیریم. افسانه‌ها می‌گویند این تبل‌زن که پسری جوان اهل سنت پدرو، زادگاه پپ بوده در نبرد ال بروک  در سال ۱۸۰۸ در شکست دادن سپاهیان ناپلئون کمک زیادی کرده است. صدای تبل زدن او در کوهستان می‌پیچیده و به سپاهیان دشمن این حس را القا می‌کرده که تعداد نیروهای ارتش اسپانیا بسیار بیشتر از مقدار واقعی است. این روزها، او برای مردم کاتالونیا نماد مهمی از غرور ملی و یک قهرمان محلی است. درست مثل پپ.

از آن زمان به بعد، این شانس را داشتم که دوران بازی پپ را دنبال کرده و هر مقطع از آن را گزارش کنم. این افتخار را پیدا کردم که به همراه میگل ریکو، خبرنگار همکارم به گواردیولا در نوشتن کتابش (فوتبال من، مردم من) کمک کنم. او در این کتاب، از تجاربش به‌عنوان یک بازیکن نوشت. بازی او برای تیم ملی اسپانیا و باشگاه‌های مختلف در ایتالیا، قطر و مکزیک را دیده‌ام و وقتی به عنوان مربی به بارسلونا برگشت هم آنجا بودم. گواردیولا اول به مینی ورزشگاه رفت تا مربی تیم دوم بارسا باشد و سپس پا به نیوکمپ و تیم اصلی گذاشت. به‌مدت چهار سال فراموش‌نشدنی تا آخرین روز حضورش در بارسا، فرازونشیب‌های روزانه و پیروزی و شکست‌های آن تیم فوق‌العاده را ثبت کردم و بعد سال‌های موفقیت‌آمیز او را در سایر تیم‌ها به رشته تحریر درآوردم.

قسمتی از کتاب سیتی پپ:

بازیکنان خارجی به‌خاطر نبود تعطیلات زمستانی در لیگ برتر که در سایر لیگ‌های اروپایی وجود داشت گلایه می‌کردند. سیتی باید در دوم ژانویه در خانه‌ی مقابل برنلی بازی می‌کرد. فرصتی برای جشن سال نو وجود نداشت.

تمام بازیکنان رفتاری حرفه‌ای از خود نشان دادند به جز سانه. او با حماقتی که ناشی از سن کمش بود تصمیم گرفت شب سال نو را در کنار دوستانش بگذراند. سانه تمام شب مشغول جشن گرفتن بود و فردا صبح دیر سر تمرین تیم حاضر شد. دعوای لفظی سانه با پپ در راهرو باشگاه سیتی هنوز در خاطر تمام کارکنان باقی مانده است. بخشی به این خاطر که جر و بحث شدیدی بود و بخشی دیگر به این دلیل که تأثیری دگرگون‌کننده داشت.

گواردیولا بعدها هافبک جوان آلمانی را با لفظ فردی متفاوت توصیف می‌کند و جوری در مورد او حرف می‌زند که انگار او خریدی تازه در پنجره نقل و انتقالات زمستانی بوده است. این دقیقاً همان حسی بود که که کادر فنی سیتی داشتند: بازیکنی که فکر می‌کردند در تابستان خریده‌اند، بالاخره در زمستان به منچستر رسیده بود.

سانه در نیم فصل دوم همان فصل، ۲۴ بار برای سیتی به میدان رفت و در کل فصل ۹ گل زد و ۸ پاس گل داد.

گواردیولا اولین‌بار استعداد بالقوه هافبک جوان را وقتی دیده بود که مربیگری بایرن را بر عهده داشت. سانه به خاطر دارد: در شالکه بازی می‌کردم و پدرم گفت گواردیولا به من علاقه نشان داده است. سپس چند روز بعد پپ شخصاً با من تماس گرفت و در مورد برنامه‌هایش با هم صحبت کردیم. گفت قرار است به سیتی برود و یک هدف بزرگ در سر دارد: تاریخ‌سازی. مشخصاً وقتی کسی مثل گواردیولا چنین حرفی می‌زند، فقط می‌نشینید و به حرف‌هایش گوش می‌دهید. می‌دانستم پپ مربی فوق‌العاده‌ای است و از قبل کاری که در بایرن و بارسلونا انجام داده بود را ستایش می‌کردم.

تصمیم دشواری پیش روی بال هجومی بااستعداد نبود. زمان مناسبی بود تا چالش جدیدی را تجربه کند.

سیتی پپ:ساختن 1 ابر تیم (ادبیات ورزشی،زندگی نامه25)

سیتی پپ:ساختن 1 ابر تیم (ادبیات ورزشی،زندگی نامه25)

گلگشت
افزودن به سبد خرید 325,000 تومان
0
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید
کالاهای مرتبط