عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
در ستایش قدرت محتوا
داستان‌ها چیز جدیدی نیستند. عمرشان به اندازه‌ی عمر ما انسان‌هاست. انسان‌های اولیه دور آتش جمع می‌شدند و داستان‌گویی موثر را بهترین راه انتقال اطلاعات حیاتی برای بقا می‌دانستند. آنها می‌دانستند که ارتباط عاطفی صحیح با مخاطب‌شان مساله‌ی مرگ و زندگی است.
اگر ۱۰۰۰۰ سال جلوتر بیاییم، می‌بینیم که ظهور وب، دسترسی به تلفن‌های همراه و رسانه‌های اجتماعی بعضی از شیوه‌های داستان‌گویی‌مان را تغییر داده‌اند. این امر باعث شده همه بتوانند محتوا منتشر کنند. این باعث می‌شود بتوانیم در قالب فقط ۱۴۰ کاراکتر یا فیلمی ۶ ثانیه‌ای داستان بگوییم.
اکنون دنیا غرق در محتوا و اطلاعات است. در حالی که مصرف‌کنندگان محتوا از ساختن و مصرف‌کردن همه‌ی این محتوایی که دور دنیا را در چند هزارم ثانیه می‌پیمایند کیف می‌کنند، بازاریاب‌ها و کسب‌وکارها سخت مشغول پیکار در نبردی فزاینده هستند تا توجه مشتری را جلب کنند.
عصر ارتباطات گسترده‌ی یک‌طرفه، تک‌بُعدی و برندمحور رسما سرآمده است. بااین‌حال، بیشتر محتواها و پیام‌های صادره از کسب‌وکارهای امروزی سخت در روزهای خوب گذشته گیر کرده‌اند. واکنش کسب‌وکارها به کاهش روزافزون اثربخشی تاکتیک‌های بازاریابی تولید هر چه بیشتر محتواهای تبلیغاتی‌ای بوده است که کسی خواهان‌شان نیست، کسی دوست‌شان ندارد و کسی به آنها پاسخ نمی‌دهد.
کسب‌وکارها به دنیایی که خودش غرق در محتواست با تولید محتوای بیشتر پاسخ می‌دهند و با قرار دادن هر جزء از این محتوا روی وب‌سایت‌شان یا رسانه‌های اجتماعی، به مخاطب یک پیام می‌دهند: ما فقط به خودمان اهمیت می‌دهیم.
برای ما مهم است که بگوییم «که هستیم» و «چه می‌کنیم». از نام‌های مشهور مشتریان‌مان می‌گوییم. دعوت‌تان می‌کنیم که یک ساعت در کنارمان باشید تا بتوانیم به شما بگوییم که چقدر باهوشیم. درباره‌ی خودمان و برای خودمان محتوا تولید می‌کنیم، چون معتقدیم این کاری است که باید انجام دهیم. مشکل اینجاست: هیچ‌کس نیست که به این محتوا گوش دهد، آن را بخواند یا بر اساسش عمل کند. نرخ باز کردن ایمیل‌ها، کلیک کردن روی بنرهای تبلیغاتی و برقراری تماس‌های تلفنی رو به کاهش است. تنها راه دسترسی به مخاطبان‌تان در دنیای غرق در اطلاعات و مملو از محتوای امروزی، بازاریابی با محتوای تاثیرگذار است که با کسانی که می‌کوشید به آنها دسترسی پیدا کنید پیوندی عاطفی برقرار می‌کند.
بازاریابی محتوایی فرآیند بازاریابی و تجارت برای تولید و توزیع محتوایی ارزشمند و قانع‌کننده به منظور جذب، به‌دست‌آوردن و درگیرکردن مخاطبان هدف با تعریف مشخص و واضح با هدف کسب سود است.
راهبرد بازاریابی محتوایی می‌تواند از تمام مجاری داستان‌سرایی (چاپی، آنلاین، حضوری، موبایلی، اجتماعی و غیره) بهره ببرد، در تک‌تک مراحل فرآیند خرید، از راهبردهای توجه‌محور گرفته تا راهبردهای نگهداری و وفاداری مشتری، به کار برود و گروه‌های خرید مختلف را شامل شود.
بازاریابی محتوایی به معنای مالکیت رسانه است، نه اجاره‌ی آن. نوعی فرآیند بازاریابی برای جذب و نگهداری مشتریان به وسیله‌ی تولید و گردآوری مستمر محتوا به منظور تغییر یا تقویت رفتار مصرف‌کننده است.
بازاریابی و تبلیغات سنتی این است که به دنیا بگویید برترین برند بازارید. بازاریابی محتوایی این است که به دنیا نشان بدهید که برترین برند هستید.
بازاریابی محتوایی فرآیند تولید محتوای مرتبط، ارزشمند و درگیرکننده و به اشتراک گذاشتن آن با مخاطب هدف برای به‌دست‌آوردن مشتریان جدید یا افزایش خرید مشتریان کنونی است.
مشتریان به شما، محصولات یا خدمات‌تان اهمیت نمی‌دهند. آنها به خودشان، خواسته‌هایشان و نیازهایشان اهمیت می‌دهند. اساس بازاریابی محتوایی این است که اطلاعات جذابی را که مشتریان‌تان شیفته‌اش هستند تولید کنید تا مشتریان در عمل به شما توجه کنند. در اصل، بازاریابی محتوایی هنر برقراری ارتباط با مشتریان فعلی و احتمالی است. این کار بازاریابی بدون وقفه است. به جای معرفی محصولات یا خدمات‌تان، اطلاعاتی ارائه می‌دهید که خریداران‌تان را هوشمندتر می‌کند یا شاید حتی سرگرم‌شان می‌کنید تا پیوندی عاطفی با شما برقرار کنند. اصل و اساس راهبرد بازاریابی محتوایی بر این باور استوار است که اگر ما، به عنوان کسب‌وکار، به طور یکنواخت و مستمر اطلاعات ارزشمند به خریداران بدهیم در نهایت پاداش‌مان را با خرید و وفاداری‌شان می‌دهند.
تفاوت آشکاری میان بازاریابی محتوایی و دیگر زباله‌های اطلاعاتی وجود دارد که از جانب شرکت‌هایی دریافت می‌کنید که می‌کوشند چیزی به شما بفروشند. شرکت‌ها همیشه اطلاعات منتشر می‌کنند؛ فقط مسئله این است که، بیشتر اوقات، زباله‌های اطلاعاتی چندان قانع‌کننده یا مفید نیستند (آنها در بهترین حالت، صرفا هرزنامه‌اند). همین امر است که بازاریابی محتوایی را در محیط امروزی که هر دقیقه هزاران پیام بازاریابی به سوی هریک از ما می‌آید به چیزی چنین جذاب تبدیل می‌کند. بازاریابی محتوایی خوب باعث می‌شود افراد مکث کنند، بخوانند، بیندیشند و رفتار متفاوتی انجام دهند.
روزی نیست که بازاریابی در گوشه‌ای از دنیا تلاش نکند این تفاوت را بفهمد. پاسخ این است؛ برخی متخصصان می‌گویند که محتوا هر واژه، تصویر یا پیکسلی است که انسان دیگری بتواند با آن درگیر شود. محتوا قطعا به معنای محتوایی جذاب و قانع‌کننده است که آگاه، درگیر یا سرگرم می‌کند. آنچه بازاریابی محتوایی را از محتوای صرف متمایز می‌کند این است که بازاریابی محتوایی باید گره‌ای از کسب‌وکار بگشاید. باید مشتری را به قصد ترغیب به اقدامی سودده، آگاه، درگیر یا سرگرم کند. ممکن است محتوای‌تان درگیرکننده یا آگاهی‌بخش باشد، اما اگر اهداف کسب‌وکارتان (مانند نگهداری مشتری یا تولید مشتری راغب) را محقق نسازد، اسمش بازاریابی محتوایی نیست. محتوایی که تولید می‌کنید باید کارش به طور مستقیم این باشد که مشتری را به نحوی جذب و یا حفظ کند.
بنا بر گزارش موسسه‌ی امور عمومی روپِر، ۸۰ درصد خریداران ترجیح می‌دهند اطلاعات مربوط به شرکت‌ها را در قالب مجموعه‌ای از مقالات دریافت کنند تا در یک آگهی. هفتاد درصدشان می‌گویند که بازاریابی محتوایی باعث می‌شود با شرکت تبلیغ‌کننده بیشتر احساس نزدیکی کنند و ۶۰ درصدشان هم می‌گویند که محتوای شرکت کمک‌شان می‌کند تصمیم‌گیری بهتری درباره‌ی محصولات داشته باشند. درباره‌اش فکر کنید: چه می‌شد اگر مشتریان‌تان منتظر دریافت محتوای جدیدتان بودند؟ چه می‌شد اگر وقتی آن را به صورت چاپی یا از طریق ایمیل، وب‌سایت، رسانه‌های اجتماعی یا تلفن همراه دریافت می‌کردند، برایش ۱۵، ۳۰ یا ۴۵ دقیقه وقت می‌گذاشتند؟ چه می‌شد اگر با معرفی کمتر محصولات یا خدمات‌تان، در عمل بیشتر می‌فروختید؟
بازاریابی محتوایی از زمین تا آسمان با بازاریابی سنتی که هر دقیقه بر سرمان آوار می‌شود فرق دارد. هدف بازاریابی محتوایی بازاریابی برای حال و آینده است.
بازاریابی محتوایی، به عنوان یک صنعت، در حال شکوفایی است، اما مهم است که بفهمیم برندها در چه جایگاهی بوده‌اند. قرن‌هاست که برندها دارند داستان می‌گویند. این کار از زمانی که برندها چند مجرای محدود بازاریابی در اختیار نداشتند آغاز شد و امروز هم، حتی با اینکه می‌توانند تقریبا از میان صدها مجرای رسانه‌ای هر مجرایی را که می‌خواهند برای بازاریابی انتخاب کنند، همچنان ادامه دارد.
گفتن داستان مناسب به فرد مناسب در زمان مناسب همیشه کوهی از تبلیغات را کنار می‌زند. فردا یک مجرای رسانه‌ای جدید وجود خواهد داشت و پس‌فردا یکی دیگر. باید این را به خاطر داشته باشیم که این مجاری می‌آیند و می‌روند، اما داستان‌های خوب (و داستان‌سرایی خوب) تا ابد باقی می‌مانند.