داستان‌سرایی برند/ قرار گرفتن مشتریان در قلب داستان برند

2 سال پیش زمان مطالعه 5 دقیقه

کتاب «داستان‌سرایی برند»، نوشته‌ی میری رودریگز، به همت انتشارات نسل‌نواندیش به چاپ رسیده است. این کتاب برای بازاریابان عرصه‌ی دیجیتال و داستان‌سراها، کتابی جذاب و گیراست که باید خواند. لحظات طلایی فراوانی برای «داستان‌سرایان برند» که به دنبال القای راهبردها و ترفندهای ارتباطی خود با همدلی و آسیب‌پذیری‌اند وجود دارد که با مشتریانشان طنین‌انداز می‌شود؛ اما به معتبرترین، احساسی‌ترین و همه‌جانبه‌ترین شکل ممکن. «داستان‌سرایی برند» سفری حیاتی برای داستان‌سراهای برند فراهم می‌کند که به‌واقع مشتری را در قلب داستان قرار می‌دهد.

این کتاب متعهد شده تا به‌عنوان راهنمایی عملی برای کسانی به کار گرفته شود که به دنبال مهار قدرت جنبش روزنامه‌نگاری (خبرپراکنی) برند هستند؛ جنبشی که ارتباطات در طی دهه‌ی گذشته را متحول کرده است، خواه محک زدن یا حرکت دادن عصای جادویی آسیب‌پذیری در میان باشد یا حتی فرض کردن ارتشی از داستان‌سراها. روش‌های رودریگز قلب هر سازمانی را شوکه می‌کند. چه کسی بهتر از یک فرد تأثیرگذار با شهرت جهانی در عرصه‌ی داستان‌سرایی می‌تواند ما را راهنمایی کند؟

داستان‌سرایی بسیار مهم است. طوری قلب و ذهن مشتری را تسخیر می‌کندکه هیچ‌یک از شیوه‌های بازاریابی دیگر نمی‌تواند. میری رودریگز نه‌تنها یکی از بهترین داستان‌سراهای غیرسنتی است، بلکه قادر است به جهان واقعی توصیه‌های عملی، معتبر، سهل و قابل اجرا ارائه کند.

میری رودریگز بازاریاب دیجیتال و داستان‌سرای برنده‌ی جایزه است. او چهار سال آخر حرفه‌ی بازاریابی گسترده‌ی خود را به دفاع و تبلیغ از روایت برند در بخش‌ها و صنایع بسیاری در جهان اختصاص داد. مأموریت رودریگز برای ارائه‌ی ترفندهای داستان‌سرایی استوار بر آسیب‌پذیری و همدلی آغاز شد که در مقام روزنامه‌نگاری خلاق در حوزه‌ی مهندسی در شرکت مایکروسافت شروع به کار کرد. آنجا بود که نیاز فوری برای کمک به آموزش و الهام‌بخشی به مهندسان و همکاران مشغول در طراحی روایت‌های متمایز را تشخیص داد که همزمان با هدایت تردیدها و احتمالات ناپایدار عصر دیجیتال، به تعریف و به کار بردن تجربیات فراگیر و احساسی تعامل با مشتری کمک کرد.

براساس ترفندهای داستان‌سرایی او در طراحی فکر و اصول تجربی کاربر، رودریگز با متصل کردن مرزهای «داستان‌سرایی برند» از طراحی روایت ساده تا طرح کلی فعال‌سازی فرهنگی، با موفقیت شکاف‌های مناقشه‌آفرین بین شیوه‌های کسب‌وکار سنتی و راهکارهای برقراری ارتباط خلاقانه را پُر کرد. رهبری فکری رودریگز در بازاریابی دیجیتال و دنیای فناوری، همچنین اشتیاق او برای رهبری در تلاش‌های گوناگون و فراگیر، او را به یکی از سخنرانان پرطرفدار و برترین مشاوران کسب‌وکار در صنایع تبدیل کرده است. از جمله شرکت‌هایی که به او مراجعه کرده‌اند، می‌توان به والمارت، ادوبی، مک‌کیسون و دیسکاور اشاره کرد.

قسمتی از کتاب داستان‌سرایی برند:

در اوایل سال ۲۰۱۹، ژیلت، شرکت سازنده‌ی تیغ اصلاح، در شرایط نامساعدی قرار گرفت، وقتی تصمیم گرفتند تا شعار اصلی برند «بهترین چیزی که یک مرد می‌تواند داشته باشد» را با جنبش Me Too علیه خشونت و تجاوز جنسی تطبیق دهد، جنبشی که درست دو سال قبل شروع شده بود. این برند تصمیم گرفت تا ویدئوی دو دقیقه‌ای بسازد تا آنچه را که مردانگی سمی می‌نامید، با به تصویر کشیدن یک‌سری از رفتارهای پسران و مردان که با تبعیض جنسی درهم‌تنیده بود محکوم کند و درنهایت به لحاظ اجتماعی غیرقابل‌پذیرش بود. این عمل به نوع خود اقدامی برجسته و تا حدودی قهرمانانه است که سعی دارد به تبعیض جنسی در شرایط کنونی بپردازد. گرچه شکست فجیع این تبلیغات پیامی در خود نداشت، اما واقعیت این است که به لحاظ تاریخی داستان برند ژیلت ریشه در الگوهای جنسیتی دارد که در تلاش برای جلب‌نظر مخاطب اصلی خود یعنی مردان است. بنابراین این تغییر اعلام‌نشده در راستای پیام برند، ارزش‌های ثابت‌شده‌ی برند را بازتاب نمی‌کرد و با بدبینی غریزی درباره‌ی اعتبار برند و مفاهیم درست برای این پیام مواجه شد.

به‌خوبی می‌دانیم که موجودیت برندها برای پول درآوردن است. مشتریان هم این را می‌دانند؛ اما از آنجایی که بازار و مصرف‌کننده در حال تحول‌اند، ما هم می‌دانیم که ترفندهای بازاریابیِ فقط مبتنی بر سود و زیان دیگر مؤثر و کارآمد نیست. وقتی مفهوم ارتباطات بازاریابی یکپارچه برای اولین‌بار در سال ۱۹۸۹ معرفی شد، هدف آن به دست آوردن سازگاری از طریق ارتباطات متعدد و کانال‌های بازاریابی بود. امروزه این رویکرد با فراتر رفتن از شناسایی صدا، لحن و سبک برند ارتقا یافته و داستان خود را جمع می‌کند.

ساخت برنامه‌ی بازاریابی یکپارچه با داستان‌سرایی یعنی از ذهنیت بازاریابی سنتی تبلیغ به تبلیغ یا پیام به پیام دور شده و مضمون برند و حقیقت جهانی را به‌عنوان پایه و اساس ایجاد روابط درونی و خارج از سازمان قرار داده است. ارتباطات بازاریابی یکپارچه همراه با داستان پس از آن تغییر عملیاتی اساسی در فرهنگ برند و روش اجرای کسب‌و‌کار است.

اگر این واژه‌ها کمی آشنا هستند، به این خاطر است که در‌واقع چنین هستند. آن‌ها روش‌های متعددی را که متخصصان امتحان کرده‌اند تا اولین انقلاب ابری یا تحول دیجیتال را تعریف کنند، شبیه‌سازی کردند. درحالی‌که برخی تعاریف کمی تخیلی و سایر تعاریف بیش از حد پیچیده‌اند که منطقی به نظر نمی‌رسند، تقریباً هریک از آن‌ها تصدیق می‌کنند که بخش اصلی آشفتگی‌ها در عصر دیجیتال شامل نگاهی قطعی و درون‌نگر به مسیری است که هر سازمان برای پیدا کردن روش‌های نوآورانه و چابک برای پابرجا ماندن در بازار و صنعت دست به اقدام می‌زند.

داستان‌سرایی برند را سجاد شریفی، مهسا اکبری و سروش پورشهبازی به اتفاق ترجمه کرده‌اند و کتاب حاضر در ۳۱۲ صفحه‌ی رقعی و با جلد نرم چاپ و روانه‌ی کتابفروشی‌ها شده است.

خرید کتاب داستان‌سرایی برند   

0
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید