#
#

به یاد دار/ علم حافظه و هنر فراموشی

3 سال پیش زمان مطالعه 6 دقیقه

کتاب «به یاد دار»، نوشته‌ی لیزا جنووا، به همت نشر بیدگل به چاپ رسیده است. شما برای یادگیری هر چیزی به حافظه نیاز دارید. بدون حافظه، اطلاعات و تجربه را نمی‌توان حفظ کرد. آدم‌های جدید برایتان غریبه باقی می‌مانند. در پایان این جمله نمی‌توانید جمله‌ی قبلی را به یاد داشته باشید. برای آنکه امروز به مادرتان زنگ بزنید و شب، پیش از رفتن به رختخواب، داروی قلبتان را بخورید به حافظه‌تان متکی هستید. برای لباس پوشیدن، مسواک زدن، خواندن این کلمات، بازی تنیس و رانندگی به حافظه نیاز دارید. از لحظه‌ای که بیدار می‌شوید تا لحظه‌ای که به خواب می‌روید از حافظه‌تان استفاده می‌کنید و حتی هنگام خواب هم فرایندهای حافظه‌ی شما سخت مشغول کار هستند.

اگر واقعیت‌ها و لحظه‌های مهم زندگی شما به هم متصل شوند، روایت و هویت زندگی‌تان را خلق می‌کنند. حافظه به شما این امکان را می‌دهد که بدانید چه کسی هستید و چه کسی بوده‌اید. اگر کسی را بشناسید که براثر ابتلا به بیماری آلزایمر تاریخچه‌ی زندگی شخصی‌اش را فراموش کرده باشد، از نزدیک درک کرده‌اید که وجود حافظه برای تجربه‌ی انسان ‌بودن چقدر ضروری است.

اما حافظه، علی‌رغم حضور معجزه‌وار، ضروری و فراگیرش در زندگی ما، فاصله‌ی زیادی تا کمال دارد. مغز ما طراحی نشده است تا نام افراد را به خاطر بسپارد، کاری را بعداً انجام دهد یا چیزهایی را که با آن‌ها مواجه می‌شود فهرست کند. این عیب‌ها صرفاً تنظیمات کارخانه هستند. حافظه حتی در باهوش‌ترین مغزها هم خطاپذیر است؛ حتی مردی که برای به خاطر سپردن بیش از صد هزار رقمِ عدد پی مشهور شده است نیز ممکن است روز تولد همسرش را فراموش کند یا یادش برود برای چه کاری به اتاق نشیمن رفته است.

درواقع، بیشتر ما تا فردا اکثر چیزهایی را که امروز تجربه کرده‌ایم فراموش می‌کنیم. خلاصه اینکه درواقع ما بیشتر زندگی خود را به خاطر نمی‌آوریم. از سال گذشته، چند روز را به‌طور کامل، با تمام جزئیات به خاطر می‌آورید؟ بیشتر افراد به‌طور میانگین فقط هشت تا ده روز را به یاد می‌آورند. این مقدار حتی ۳ درصد از تجربه‌های اخیر شما را هم شامل نمی‌شود. اگر پنج سال قبل را در نظر بگیریم، آنچه به خاطر می‌آورید حتی از این مقدار هم کمتر است.

عمده‌ی چیزی که ما به یاد می‌آوریم ناکامل و نادقیق است. خاطرات ما از آنچه رخ داده به‌طور مشخص دچار حذف‌ها و جرح‌وتعدیل‌های ناخواسته می‌شود. یادتان می‌آید که وقتی رئیس‌جمهور کِنِدی ترور شد، شاتل فضایی چلنجر منفجر شد یا برج‌های دوقلوی تجارت جهانی در روز ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ فرو ریخت شما با چه کسی بودید و چه کار می‌کردید؟ احساس می‌کنیم که رویدادهای این‌چنینی را که بار عاطفی زیادی داشته‌اند و تکان‌دهنده بوده‌اند، به‌وضوح به خاطر می‌آوریم، اما اگر در مورد آن روزها گفت‌وگو کنید، یا گزارشی خبری درباره‌شان بخوانید یا ببینید، می‌فهمید خاطره‌ی پر از جزئیاتی که از وقوعش اطمینان دارید پر از رخدادهایی است که درواقع هرگز تجربه‌شان نکرده‌اید.

قسمتی از کتاب به یاد دار:

حافظه‌های رویدادی مملو هستند از تحریف‌ها، اضافات، حذف‌ها، اشتباهات، تفصیل‌ها و افسانه‌پردازی‌ها. خاطرات شما از آنچه اتفاق افتاده است اساساً غلط است. درک اینکه حافظه‌ی رویدادی ما چرا و چگونه خطاپذیر است می‌تواند بی‌اندازه آرامش‌بخش باشد. در هر مرحله از فرایند پردازش حافظه -رمزگذاری، تثبیت، ذخیره و بازیابی- حافظه‌ی شما از رخدادها در معرض جرح و تعدیل و بی‌دقتی قرار دارد. برای شروع، ما فقط می‌توانیم آنچه را در وهله‌ی اول تشخیص داده‌ایم و به آن توجه کرده‌ایم وارد فرایند ایجاد حافظه کنیم. از آنجا که ما در تمام لحظات به تمام چیزهایی که پیش رویمان رخ می‌دهند توجه نداریم، فقط تکه‌های خاصی از آنچه رخ داده است را رمزگذاری می‌کنیم و بعداً به یاد می‌آوریم. این تکه‌ها فقط شامل جزئیاتی هستند که علایق و تعصبات ما را اغوا و به خود جلب کرده‌اند. بنابراین حافظه‌ی من از آنچه در کریسمس قبل روی داده است با آن چیزی که پسرم به یاد می‌آورد فرق دارد و هیچ‌کدام از حافظه‌های ما تصویر کامل -یا به اصطلاح حقیقت تمام- را در بر ندارند. حافظه‌های رویدادی ما از همان اول کامل نیستند.

پس شاید فکر کنید که دست‌کم آن جزئیاتی که متوجهشان شده و در حافظه‌تان ثبت کرده‌اید، ولو ناکامل، دقیق و درست‌اند. ابداً! حافظه‌های رویدادی خودتان را زمانی که پیش‌دبستانی بودید به یاد آورید که با نگاهی حیرت‌زده تمام و کمال به پرنسس‌های آوازخوان و موش‌های غول‌پیکر دوپا در شهربازی دنیای دیزنی باور داشتید. آن خاطرات ساده‌انگارانه و تغییرپذیر بودند. خاطرات نوپا شدیداً مستعد تأثیر و ویرایش‌های خلاقانه هستند، به‌خصوص در دوره‌ای -ساعت‌ها، روزها و حتی طولانی‌تر- وقتی که خاطرات در حال تثبیت شدن‌اند، یعنی قبل از آنکه به حافظه‌ی طولانی‌مدت سپرده شوند.

مغز شما هنگام فرآیند تثبیت یک حافظه‌ی رویدادی مثب سرآشپزی، پرشروشور و با انگشتانی کثیف عمل می‌کند. مغز در حین اینکه مواد تشکیل‌دهنده‌ی آن چیزهایی را که برای خاطره‌ای خاص متوجهشان شده است با هم ترکیب می‌کند، دستورالعمل پخت را نیز می‌تواند تغییر دهد و خیلی وقت‌ها توسط تخیل، عقیده یا فرض چیزهایی را اضافه و کم می‌کند. همچنین ممکن است این دستورالعمل با رؤیایی، یا با چیزی که خوانده یا شنیده‌اید، با فیلمی سینمایی، عکس، تداعی، حال روحی شما، خاطره‌ی کسی دیگر یا حتی تنها با یک اظهارنظر تغییر کند.

حتی پس از ذخیره‌شدن هم، آنچه رخ داده از تغییر در امان نیست. حافظه‌ای که برای مدتی طولانی به حال خودش رها شود با گذشت زمان ممکن است از بین برود. ارتباط‌های عصبی فیزیکی به معنای واقعی کلمه ممکن است عقب کشیده شوند و از بین بروند و تمام یا بخشی از آنچه روی داده است پاک شود.

به یاد دار را ماندانا فرهادیان ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۲۳۱ صفحه‌ی پالتویی با جلد نرم و قیمت ۹۸ هزار تومان چاپ و روانه‌ی کتابفروشی‌ها شده است.

خرید کتاب به یاد دار      

0
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید