برد از رختکن آغاز می‌شود/ راهنمای خلق تیمی برنده در کسب‌وکار، ورزش و زندگی

2 سال پیش زمان مطالعه 7 دقیقه

کتاب «برد از رختکن آغاز می‌شود»، نوشته‌ی مشترک جان گوردون و مایک اسمیت، به همت نشر میلکان به چاپ رسیده است. در «برد از رختکن آغاز می‌شود»، مایک اسمیت، سرمربی پرافتخار تیم آتلانتا فالکونز، و جان گوردون، نویسنده‌ی «اتوبوس انرژی» و مشاور بسیاری از تیم‌های دانشگاهی و حرفه‌ای، از تجربه‌های فوق‌العاده‌ی خود می‌گویند و به توضیح هفت اصل قدرتمند می‌پردازند که هر کسب‌وکار، مدرسه، سازمان یا تیم ورزشی می‌تواند برای بازسازی و موفقیتِ بیش از پیش خود به آن‌ها پایبند باشد.

نویسندگانِ این کتاب، برای ایجاد سازمانی کامیاب، گام‌به‌گام راهبردی ترسیم می‌کنند و به ارائه‌ی چهارچوبی عملی می‌پردازند که ابزارهای لازم برای ایجاد فرهنگی عالی، رهبری با ذهنیت درست، برقراری روابط محکم، بهبود کار گروهی و اجتناب از خطاها را در اختیار رهبران قرار می‌دهد.

فرقی نمی‌کند در تیمی مدیریتی باشید یا تیمی ورزشی، در اورژانس بیمارستان باشید یا تیمی نظامی یا مدرسه؛ رهبر موفق کسی است که همچون مربی به پیشرفت، آموزش و تشویق اعضای تیم خود می‌پردازد. اصول ساده‌ی بیان‌شده در این کتاب نه‌تنها باعث پیشرفت تیم می‌شود، بلکه عملکرد رهبران و ارتباطاتشان را در سازمان بهبود می‌بخشد.

مایک اسمیت می‌گوید: همیشه باور داشتم که فرهنگ از بالا به پایین تعریف و ساخته می‌شود، اما این فرهنگ از پایین به بالاست که جان پیدا می‌کند؛ یعنی اینکه من برای ساختنِ فرهنگمان باید با گروه رهبری، شامل مالک و مدیرکل و هیئت رئیسه، مربی‌ها و تیم فوتبال همکاری می‌کردم. به منظور تقویت فرهنگ میان گروه رهبری، این موضوع حائز اهمیت بود که باورها، ارزش‌ها و انتظارات مشترکی را که در مصاحبه‌ی قبول شغل سرمربی به شکل عمقی در موردشان صحبت کرده بودم، برای مالک، رئیس تیم و مدیر کل تکرار کنم. باید منظم گفت‌وگوهایی ترتیب می‌دادیم تا درباره‌ی تغییراتی که می‌خواستیم به وجود بیاوریم و دلیل این تغییرات، گفت‌وگو کنیم.

ما برای ایجاد فرهنگ قوی در سطح تیم، علاوه‌بر توانایی بازیکنان در فوتبال، آن‌ها را بر مبنای شخصیت و گرایش‌شان ارزیابی کردیم. تغییر وظایف صرفاً مبتنی بر توانایی بازیکنان در میدان بازی نبود. ما مسائل نامحسوسی را که هر بازیکن با خود به اتاق رختکن می‌آورد به‌دقت بررسی کردیم. می‌خواستیم اعضای تیم‌مان، هم داخل زمین و هم خارج از آن، به شکلی مثبت نماینده‌ی سازمان باشند. بازیکنان ما باید هم‌تیمی‌ها و شهروندانِ خوبی باشند.

از این موضوع مطمئن شدیم که مالک تیم‌مان، آرتور بلنک، می‌دانست چرا این اصلاحات را روی سیاهه‌ی وظایف اعمال می‌کنیم و این اصلاحات چگونه از فرهنگی که سعی می‌کردیم ایجاد کنیم پشتیبانی می‌کنند. باید مشخص می‌کردیم این تغییرات، هم افزایشی‌ها و هم کاهشی‌ها، برای به‌روزرسانیِ سیاهه‌ی وظایف‌مان، چه در بیرون و چه داخل زمین‌اند. تمام این تغییرات با فلسفه، ارزش‌ها و قواعدِ مربیگری‌ای که پیش از امضای قرارداد به‌عنوان سرمربی درباره‌ی آن‌ها صحبت کرده بودم، همسو بودند. قصد نداشتیم کسی را خارج از سازمان به آن اضافه کنیم و میزان استعداد آن افراد هم اصلاً برای ما اهمیتی نداشت. من و توماس با حمایت مالکِ تیم و رهبر سازمان، ساخت فرهنگ تیمی را از پایین‌ترین مرحله آغاز کردیم.

من و توماس در طول چند ماه نخستِ خارج از فصل، به شکل تنگاتنگی با هم همکاری کردیم. چندین ملاقات در یک روز اصلاً غیرعادی نبود. کاملاً آگاهانه تلاش کردیم در آغاز و پایانِ هر روز با هم دیدار و درباره‌ی تمام عناصر فوتبال گفت‌وگو کنیم. در جلساتی با موضوع کارکنان، همیشه‌درباره‌ی فرهنگ تیم و اینکه هر بازیکن چه احساسات و افکاری را با خود به اتاق رختکن می‌برد، حرف می‌زدیم. هر دو می‌دانستیم ساختن یک تیم، بسیار پیچیده‌تر از به‌کارگیریِ بهترین ورزشکارانِ موجود است. همیشه درباره‌ی پیشرفت کارمندان بخش پشتیبانی و همچنین پیشرفت روابط متقابل میان تیم فوتبال و سایر بخش‌های سازمان گفت‌وگو می‌کردیم.

ساختن فرهنگ تیمی کافی نبود. ما برای موفقیت مداوم، به یک فرهنگ سازمانیِ پیروز نیاز داشتیم و من می‌دانستم اگر به‌صورت تنگاتنگی با گروه رهبری برای تعریف و ایجاد این فرهنگ کار کنیم، موفق خواهیم شد. مالک و رهبران باید از این تصمیم حمایت کنند و بخشی از این فرایند باشند. سهم آن‌ها و بازیکنان باید برابر باشد. همچنین می‌دانستم که برای ساختن تیمی موفق در زمین بازی، به جز گروه رهبری، بازیکنان و کارمندان، افراد بسیار زیاد دیگری هم دخیل‌اند. همه‌ی افرادِ سازمان باید در این کار سهیم باشند.

فرهنگ متشکل از نگرش‌ها، ارزش‌ها، اهداف، تمرین‌ها، رفتارها و عاداتی است که یک تیم یا سازمان را تعریف می‌کنند. بسیاری از مربیان فقط بر فرهنگ میان بازیکنان تمرکز می‌کنند؛ اما واقعیت این است که تمام افرادِ سازمان سازنده‌ی فرهنگ‌اند. برای اینکه به موفقیت برسید، باید تمام افراد سازمانتان به صورت هماهنگ فکر کنند، باور داشته باشند، حرف بزنند و رفتار کنند.

قسمتی از کتاب برد از رختکن آغاز می‌شود:

ورای ارتباطِ رودررو، بخش بزرگی از شغل هر مربی انتقال دادن پیام، تِم و قواعد به تیم است. ما هر سال یک تِم برای فصل داشتیم که در بازه خارج از فصل آن را برای تیم طرح می‌کردیم. همچنین تِم‌های هفتگی و پیام‌هایی داشتیم که در جلساتِ تیمیِ چهارشنبه‌ها مطرح می‌شد و برای بازی پیش‌رو قابل اجرا بود. درحالی‌که شیوه‌های بسیاری وجود دارد که از طریق آن‌ها می‌توانید پیام‌های سالانه و هفتگی را منتقل کنید، ضرورت دارد مطمئن شوید در اولین‌باری که آن را منتقل می‌کنید، دیگران آن را می‌فهمند. بعد از اولین‌بار، مطمئن شوید چندین و چند‌بار تِم‌ها و پیام‌ها را تقویت کرده‌اید؛ تا جایی که تقریباً برای بازیکنان مایه‌ی اذیت شود. باید آن‌قدر برایشان تکرار کنید تا ملکه‌ی ذهنشان شود. شما می‌خواهید این تِم‌ها و پیام‌هایتان در سرتاسر فصل، در خط مقدم افکارِ تمام بازیکنان، مربی‌ها و اعضای سازمان حضور داشته باشد.

همچنین ضرورت دارد تیم رهبری‌تان، که برای من کمک‌مربی‌ها بودند، این پیام‌ها را با تیم به اشتراک بگذارند و تقویتشان کنند. این پیام‌ها نباید فقط از طرف یک نفر باشند و نباید اجازه دهید پیام‌های مختلفی از سوی رهبران مختلف مطرح شوند. تمام رهبران یک سازمان، خصوصاً پیشواها و رهبران اتاق رختکن، باید طنین‌انداز یک باور و یک پیام باشند. آن پیام باید هم در کلام و هم در عمل ثابت و نامتناقض باشد. مربی‌ها و رهبران نباید درباره‌ی این پیام فقط صحبت کنند، آن‌ها باید پیامشان را عملی نشان دهند. اگر پیامتان را زندگی نکنید، تیمتان هم چنین کاری انجام نخواهد داد؛ اما اگر در کلام و کردار به پیامتان پایبند باشید، باعث ایجاد اعتماد خواهید شد و فرهنگ و تیمتان را تقویت خواهید کرد. پیام‌رسانیِ پایدار برای به‌موفقیت‌رسیدن تیم امری ضروری است.

افراد اغلب از من می‌پرسند چطور می‌توان فهمید پیام جا افتاده است؟ پاسخ می‌دهم خیلی ساده است: وقتی می‌فهمید تیمتان پیام را پذیرفته است که بشنوید در رختکن، زمین، کافه‌تریا، اتاقِ تمرین و رسانه‌ها درباره‌ی آن صحبت می‌کنند. واقعاً عاشق وقتی‌ام که می‌شنوم بازیکنی در مصاحبه‌ای تلویزیونی، پیغامی را مطرح می‌کند که ما به‌طور مداوم و پایدار به دنبال تقویت و تشدیدش بوده‌ایم. وقتی آن پیام به چیزی تبدیل شود که دائم در رسانه‌ها از بازیکنان می‌شنوید، آن‌‌وقت می‌فهمید آن‌ها قبولش کرده‌اند و در آن سهیم شده‌اند.

برد از رختکن آغاز می‌شود را سارا پورحسنی ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۱۳۶ صفحه‌ی رقعی با جلد نرم چاپ و روانه‌ی کتابفروشی‌ها شده است.

خرید کتاب برد از رختکن آغاز می‌شود   

0
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید