عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
لنین: 2017/ یادآوری، تکرار و حلوفصل
کتاب «لنین: 2017» شامل مجموعه مقالاتی به گردآوری و مقدمهی اسلاووی ژیژک است که انتشارات نگاه آن را به چاپ رسانده. این مجلد مجموعه جستارها، یادداشتها و نامههایی است به انتخاب ژیژک و مقدمهی او از دو سال آخر زندگی فعال لنین و تلاشش برای غلبه بر مشکلاتی که دولت شوروی در پایان جنگ داخلی با آنها مواجه بود: مبارزه برای یافتن راههایی جدید با هدف سازماندهی زندگی روزمره در دولت نوپا؛ مشکلات وفادار ماندن به بینش کمونیستی و درعینحال اجتناب از دو تلهی فرصتطلبی غیر اصولی و سازشناپذیری جزمی؛ نیاز به ترکیب انضباط نظامی با دموکراسی پرولتری؛ تهدید شوونیسم روسی و...
ژیژک پیش از آنکه متن اصلی کتاب را شروع کند، در مقدمهی روشنگرش بر کتاب، انقلاب اکتبر و مسائل بعد از آن را با سه مفهوم روانکاوی فرویدی، یادآوری، تکرار و حلوفصل میکند و به خواننده، برای خواندن این اثر، بینشی خاص میدهد.
آخرینباری که لنین در غرب خبرساز شد، سال 2014 بود و قیام اوکراین که به سرنگونی یانوکوویچ رئیسجمهور طرفدار روسیه انجامید: در گزارشهای تلویزیونی دربارهی اعتراضات گسترده در کیف، بارها و بارها شاهد صحنههایی از معترضان خشمگین بودیم که مجسمههای لنین را تخریب میکردند. این حملات خشمگین تا آنجا قابل درک بود که مجسمهها نماد ستم شوروی بودند و روسیهی پوتین ادامهی سیاست اتحاد جماهیر شوروی در تحت تسلط قرار دادن ملتهای غیرروس. همچنین باید لحظهی تاریخی دقیقی را یادآور شویم که هزاران مجسمهی لنین در اتحاد جماهیر شوروی تکثیر شدند: فقط در سال 1956، پس از محکومیت استالین از سوی خروشچف در کنگرهی بیستم، مجسمههای لنین جایگزین شدند. لنین به معنای واقعی کلمه علیالبدل استالین بود، همانطور که با اتفاق عجیبی که در سال 1962 در صفحهی اول پراودا افتاد نیز مشخص شد:
لنین در سال 1945 بر سربرگ پراودا ظاهر شد (شاید بتوان حدس زد که او برای تأیید دوبارهی اقتدار استالین بر حزب در آنجا ظاهر شد؛ باتوجه به نیروی بالقوه مخلِ سربازان بازگشته از جنگ که هم مرگ و هم اروپای بورژوایی را دیده بودند، و هم در پرتو افسانههایی که دهانبهدهان میگشت مبنی بر اینکه لنین در بستر مرگ علیه استالین هشدار داده بود.) در سال 1962، (زمانیکه در بیستودومین کنگرهی حزب کمونیست، استالین علناً مورد انتقاد قرار گرفت) ناگهان دو تصویر از لنین روی سربرگ ظاهر میشود، گویی که لنین مضاعف عجیب، جای خالی آن «رهبر دیگر» مفقود را پر کرده است که درواقع هرگز آنجا نبود!
قسمتی از کتاب لنین 2017:
بدون شک، بلشویکهای اولیه از آنچه اتحاد جماهیر شوروی در دههی 1930 به آن تبدیل شده بود، شوکه میشدند (همانند بسیاری از آنها که هنوز زنده بودند، قبل از اینکه خودشان در پاکسازیهای بزرگ بیرحمانه هلاک شوند). اما تراژدی آنها این بود که نمیتوانستند در ترور استالینیستی، نتیجهی نهایی اعمال خود را ادراک کنند. چیزی که آنها نیاز داشتند، نسخهی خودشان از ta twam atsi بود (تو آن هستی). این ضربالمثل قدیمی چیزی است که بااینوجود باید مورد پرسش قرار بگیرد. در اینجا چپها باید بدیل خودشان را برای تاریخهای «چه میشد اگر» راستگرایانه ارائه دهند: پاسخ به پرسش جاودانهی چپگرایان که «اگر لنین ده سال بیشتر زنده میماند و سلامت خود را حفظ میکرد و موفق به برکناری استالین میشد، چه اتفاقی میافتاد؟» آنطور که ممکن است به نظر برسد روشن و واضح نیست (اساساً هیچ چیز؛ یا هیچ چیز ذاتاً متفاوت: همان استالینیسم، فقط بدون بدترین افراطهایش)، علیرغم استدلالهای خوب زیادی که در طرف مقابل وجود دارد (آیا خود رزا لوکزامبورگ در همان سال 1918 ظهور استالینیسم بوروکراتیک را پیشبینی نکرده بود؟).
اگرچه واضح است که چگونه استالینیسم از شرایط اولیهی انقلاب اکتبر و پیامدهای بیدرنگ آن بیرون آمد، اما نباید این احتمال را بهطور پیشینی کنار گذاشت که اگر لنین در سلامت کامل به سر میبرد و استالین را برکنار میکرد، چیزی متفاوت پدید میآمد؛ بیشک نه اتوپیای «سوسیالیسم دموکراتیک»، بااینوجود چیزی اساساً متفاوت از «سوسیالیسم در یک کشور» استالینیستی، چیزی ناشی از مجموعهی تصمیمات سیاسی و اقتصادی بسیار عملگراتر و بداههتر که کاملاً از محدودیتهای خودش آگاه است.
آخرین مبارزهی نومیدانهی لنین علیه احیای ناسیونالیسم روسی، حمایتش از ناسیونالیستهای گرجی، بینش او دربارهی فدراسیونی غیرمتمرکز و غیره، فقط مصالحههای تاکتیکی نبودند: آنها دلالت بر بینشی از دولت و جامعه داشتند که بهطورکامل با دیدگاه استالین ناسازگار بود. دو سال قبل از مرگ لنین، وقتی مشخص شد که هیچ انقلاب فوری در سراسر اروپا رخ نخواهد داد و باتوجه به اینکه ایدهی ایجاد سوسیالیسم در یک کشور مهمل بود، لنین نوشت: «شاید هم درماندگی کامل این موقعیت، با تهییج ده برابر تلاشهای کارگران و دهقانان، به ما فرصتی داد که ملزومات بنیادی تمدن را بهگونهای از کشورهای اروپای غربی ایجاد کنیم.
لنین: 2017 را روژان مظفری ترجمه کرده و کتاب حاضر در 296 صفحهی رقعی و با جلد نرم چاپ و روانهی کتابفروشیها شده است.
متن..