خلق محتوا، خلق مشتری: چند ترجمه از یک کتاب در بازار نشر؛ فرصت یا تهدید؟

14 ساعت پیش زمان مطالعه 5 دقیقه


پدیده‌ی وجود چند ترجمه از یک اثر ادبی یا علمی در بازار کتاب، از جمله موضوعاتی است که همواره بحث‌های فراوانی میان مترجمان، ناشران و خوانندگان برانگیخته است. وقتی یک رمان کلاسیک یا اثر مشهور معاصر با ترجمه‌های مختلف در قفسه‌ی کتاب‌فروشی‌ها دیده می‌شود، ذهن مخاطب با پرسش‌هایی روبه‌رو می‌شود: کدام ترجمه بهتر است؟
آیا وجود چند نسخه از یک کتاب، نشانه‌ی پویایی فرهنگی است یا آشفتگی بازار نشر؟ 
در گذشته، ترجمه‌ی یک اثر به زبان فارسی معمولاً سال‌ها طول می‌کشید تا مترجمی دیگر جرئت کند سراغ همان کتاب برود؛ اما امروزه، سرعت دسترسی به آثار جهانی و رشد ناشران باعث شده گاهی چند ترجمه از یک کتاب به‌شکل همزمان یا در فاصله‌ی کوتاهی منتشر شوند.
گسترش اینترنت، حذف انحصار اطلاعات و رشد علاقه‌مندان به زبان‌های خارجی از عوامل این روند است. همچنین، برخی ناشران برای جذب مخاطب، ترجمه‌های جدید را با شعارهایی چون «اولین ترجمه‌ی کامل و دقیق» یا «وفادار به متن اصلی» منتشر می‌کنند تا سهمی از بازار فروش داشته باشند.
در کنار این دلایل، تغییر ذائقه‌ی خوانندگان نیز نقش دارد. نسل جوان به ترجمه‌هایی روان‌تر و به‌روزتر علاقه دارد و دیگر با زبان سنگین و رسمی دهه‌های پیش ارتباط نمی‌گیرد. ازاین‌رو، آثار کلاسیکی چون «جنایت و مکافات» یا «صد سال تنهایی» بارها با ترجمه‌های تازه منتشر شده‌اند تا هم به زبان روز نزدیک‌تر شوند و هم درک امروزی‌تری از اثر ارائه دهند.

نخستین و شاید مهم‌ترین فایده‌ی وجود چند ترجمه از یک اثر، فراهم ‌شدن امکان مقایسه و انتخاب برای مخاطب است. خواننده در چنین شرایطی می‌تواند میان سبک‌های مختلف ترجمه دست به انتخاب بزند. مترجمی ممکن است به وفاداری کامل به متن اصلی پایبند باشد و دیگری ترجمه‌ای آزاد و روان‌تر ارائه دهد. در این صورت، مخاطب می‌تواند براساس سلیقه‌ی خود تصمیم بگیرد. همین تنوع باعث می‌شود خوانندگان بیشتری به سراغ کتاب بروند و دایره‌ی مخاطبان آن اثر گسترش یابد.
از سوی دیگر، تعدد ترجمه‌ها می‌تواند به رشد کیفیت ترجمه نیز منجر شود. وقتی مترجمان بدانند که کارشان در معرض مقایسه است، در انتخاب واژگان و دقت در ترجمه حساسیت بیشتری نشان می‌دهند. درواقع، رقابت سالم میان مترجمان، انگیزه‌ای برای ارتقای سطح زبان فارسی و ترجمه‌ی ادبی فراهم می‌کند. گاهی نیز ترجمه‌ی جدید می‌تواند اشتباهات یا حذف‌های ترجمه‌های پیشین را جبران کند. برای نمونه، بسیاری از ترجمه‌های قدیمی، مثلاً به‌دلیل کمبود دانش زبانی ناقص بودند و ترجمه‌های تازه امکان بازخوانی کامل‌تر اثر را مهیا کرده‌اند.
افزون‌براین، تعدد ترجمه‌ها فرصتی برای بازتاب دیدگاه‌های گوناگون نسبت به یک اثر است. هر مترجم با پیش‌زمینه‌ی فرهنگی و فکری خاص خود سراغ ترجمه می‌رود و همین امر باعث می‌شود یک رمان یا کتاب فلسفی از زوایای مختلف تفسیر شود. ترجمه درواقع نوعی بازآفرینی است و هر مترجم می‌تواند با نگاهی تازه، لایه‌ای جدید از اثر را برای خوانندگان فارسی‌زبان آشکار کند. بدین ترتیب، هر ترجمه می‌تواند به‌مثابه گفت‌وگویی میان فرهنگ‌ها باشد که در هر دوره صدای متفاوتی از متن اصلی به گوش می‌رسد. 

با وجود تمام مزایا، تعدد ترجمه‌ها می‌تواند مشکلاتی نیز برای بازار کتاب و مخاطب به وجود آورد. نخستین آسیب، سردرگمی خواننده است. وقتی پنج یا شش ترجمه از یک کتاب موجود باشد، انتخاب نسخه‌ی مناسب کار دشواری می‌شود، بسیاری از مخاطبان تخصص لازم برای تشخیص ترجمه‌ی دقیق و معتبر را ندارند و ممکن است صرفاً براساس جلد زیبا یا تبلیغات ناشر تصمیم بگیرند. در نتیجه، ترجمه‌های ضعیف هم می‌توانند فروش بالا داشته باشند و این موضوع به کیفیت ادبی لطمه بزند.
مسئله‌ی دیگر، کاهش ارزش کار مترجمان حرفه‌ای است. وقتی ترجمه‌های متعدد از یک اثر منتشر می‌شود، بازار اشباع شده و حتی ترجمه‌ی باکیفیت نیز در میان انبوه آثار مشابه گم می‌شود. این وضعیت می‌تواند انگیزه‌ی مترجمان جدی را کاهش دهد و باعث شود ترجمه به یک فعالیت کم‌درآمد و پررقابت تبدیل شود. از طرفی، ناشران سودجو گاهی بدون پرداخت حق‌الزحمه‌ی مناسب یا بدون اجازه‌ی رسمی از ناشران خارجی دست به انتشار ترجمه می‌زنند که این امر به اخلاق حرفه‌ای لطمه می‌زند. 
افزون‌برآن، تعدد ترجمه‌ها ممکن است به تحریف معنای اصلی اثر بینجامد. هر مترجم ممکن است با سلیقه‌ی خود بخش‌هایی را تغییر دهد یا ساده‌سازی کند. اگر این کار بدون آگاهی عمیق از متن انجام شود، نتیجه‌ی آن متنی خواهد بود که فاصله‌ی زیادی با روح اثر اصلی دارد. در نتیجه، خواننده‌ای که آن ترجمه را می‌خواند ممکن است تصویری نادرست از اثر پیدا کند. این اتفاق در مورد آثار فلسفی یا علمی بیشتر رخ می‌دهد، زیرا ترجمه‌ی دقیق مفاهیم تخصصی نیازمند دانش عمیق است.

برای اینکه پدیده‌ی تعدد ترجمه‌ها به جای تهدید، به فرصت تبدیل شود، نقش ناشران و منتقدان بسیار حیاتی است. ناشران باید به جای تکرار ترجمه‌های مشابه، روی کیفیت، ویرایش علمی و صداقت تبلیغاتی تمرکز کنند. گاهی انتشار ترجمه‌ی جدید واقعاً لازم است، اما باید با توجیه مشخص انجام شود؛ مثلاً ترجمه‌ی کامل‌تر، استفاده از نسخه‌ی زبان اصلی‌ در ترجمه‌ی کتاب، یا بازگردانی با زبان امروزی. ناشران معتبر معمولاً مترجمان متخصص انتخاب می‌کنند و فرآیند ویرایش دقیقی دارند، اما نظارت‌ها ضعیف است.
از سوی دیگر، نقد ادبی و مطبوعاتی نیز نقش مهمی در راهنمایی مخاطبان دارد. اگر رسانه‌ها و منتقدان ادبی به‌صورت جدی به مقایسه‌ی ترجمه‌ها بپردازند، خوانندگان آگاه‌تر می‌شوند و بازار به سمت کیفیت حرکت می‌کند. معرفی ترجمه‌های برتر، بررسی تفاوت‌ها، و توضیح نقاط قوت و ضعف هر ترجمه می‌تواند اعتماد خوانندگان را افزایش دهد. در کشورهای پیشرفته، نقد ترجمه بخشی از فعالیت‌های ادبی است، اما در ایران هنوز چنین نقدهایی محدود است.

0
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید