ثروتی که با پول نمی توان خرید (هشت عادت پنهان برای داشتن زندگی غنی تر)
«ثروتی که با پول نمیتوان خرید» با زیرعنوان هشت عادت پنهان برای داشتن زندگی غنیتر، در انتشارات ذهنآویز منتشر شد.
رابین شارما، نویسنده و مربی شناختهشده در زمینهی رشد شخصی و رهبری، با کتاب «ثروتی که با پول نمیتوان خرید» به ما یادآوری میکند که معنای واقعی ثروت بسیار فراتر از پول و داراییهای مادی است. او در این کتاب، به مخاطبان خود این پیام را میرساند که ما برای رسیدن به «زندگی غنی» و «پربار» نیازمند مجموعهای از عادات درونی و عمیقی هستیم که شادی و رضایت پایدار را برای ما به ارمغان میآورند. برخلاف بسیاری از کتابهای رشد فردی که فقط روی موفقیتهای مالی تمرکز دارند، شارما نگاه جامعتری به زندگی دارد و این موضوع را بهخوبی در کتاب خود نشان داده است.
او در این اثر، بر هشت عادت پنهانی تأکید میکند که به افراد کمک میکنند درونیترین بخشهای خود را بشناسند و از این طریق به یک زندگی رضایتبخش و کامل دست یابند. این هشت عادت شامل مواردی مانند پرورش ذهنیت مثبت، اهمیت دادن به رشد فردی، ایجاد تعادل در زندگی، و تقویت ارتباطات عمیق با دیگران است. او در هر بخش از کتاب، با استفاده از داستانها و مثالهایی الهامبخش و ملموس، این مفاهیم را توضیح میدهد و به خواننده انگیزه میدهد که این عادات را در زندگی خود به کار بگیرد.
کتاب «ثروتی که با پول نمیتوان خرید» به نوعی راهنمایی برای دستیابی به خوشبختی واقعی است. شارما معتقد است که بسیاری از افراد، بهاشتباه فکر میکنند ثروت و رفاه فقط از طریق جمعآوری داراییهای مادی به دست میآید، درحالیکه ارزشهای واقعی زندگی در مواردی چون معنا و هدف، ارتباطات عمیق و تأثیرگذاری مثبت نهفتهاند. او میگوید که ثروت واقعی زمانی محقق میشود که فرد بتواند معنای زندگی را درک کند، خود واقعیاش را بیابد و از تواناییهایش برای خدمت به دیگران استفاده کند.
یکی از مهمترین مفاهیم کتاب، تکیه بر تعادل بین زندگی کاری و شخصی است. شارما به مخاطبان خود یادآوری میکند که دستاوردهای مالی نباید به بهای از دست دادن سلامتی، روابط شخصی و آرامش ذهنی به دست بیایند. او بر اهمیت خودآگاهی و مدیتیشن بهعنوان ابزاری برای رسیدن به آرامش درونی تأکید دارد و توصیه میکند که افراد زمان بیشتری را به تمرینهای درونی، خودشناسی و یادگیری از تجربهها اختصاص دهند.
«ثروتی که با پول نمیتوان خرید» خوانندگان خود را به چالش میکشد که به جای دویدن بیپایان به دنبال موفقیتهای مالی و مادی، به دنبال مسیرهایی برای رشد معنوی و روانی باشند. شارما با زبانی ساده و تأثیرگذار، نشان میدهد که چگونه میتوان به ثروت واقعی دست یافت، ثروتی که نه در حسابهای بانکی که در احساس رضایت، شادی و آرامش درونی نهفته است. این کتاب میتواند برای افرادی که در جستوجوی معنا و خوشبختی پایدار در زندگی هستند، الهامبخش و راهگشا باشد و مسیری به سوی یک زندگی عمیقتر و غنیتر را نشان دهد.

قسمتی از کتاب «ثروتی که با پول نمیتوان خرید» اثر رابین شارما
همین چند لحظۀ پیش قبل از اینکه این پیام را در دفترچهای بنویسم که یکی از خوانندگان عزیزم بهعنوان هدیه در یک جلسۀ امضای کتاب به من داد، در دبی در مصاحبهای با رادیو ویرجین شرکت کرده بودم. مصاحبهگر فوقالعادهای که با من بسیار مهربان بود، پرسید: «رابین، آیا همهچیز با شانس اتفاق میافتد یا این کارهای ماست که شانس را میسازد؟»
پاسخ من فقط «بله» بود.
یعنی، هر دو. من بهشدت به اصل «مسئولیتپذیری کامل فردی» اعتقاد دارم. ما باید زود بیدار شویم، خودمان را قوی و شجاع کنیم، به وعدههای خود وفا کنیم. باید در شغلمان سخت تلاش کنیم (خیلیها در کارشان فقط تظاهر میکنند ولی انتظار نتایج عالی دارند: این کار جواب نمیدهد)، ارزش برتری به کسانی که به ما اعتماد دارند ارائه دهیم، خانوادهمان را تشویق کنیم، برای تفریح سالم وقت بگذاریم و نقش خود را در ایجاد تأثیر مثبت ایفا کنیم. همۀ اینها کلیدهای موفقیت دنیوی هستند.
اتفاقات خوب برای کسانی رخ میدهد که کارهای خوب انجام میدهند. بهویژه برای کسانی که با تمام وجود کارشان را انجام میدهند، انگار که واقعاً اهمیت میدهند و متعهد به ایجاد تغییر هستند ـ حتی و بهویژه زمانیکه همۀ اطرافیانشان به دنیای دیجیتال فرار کردهاند و حضور واقعی ندارند. پس میبینی، دوست من، ما واقعاً شانس نمیآوریم ـ شانس میسازیم. شما نقش بزرگی در تعیین نتیجۀ زندگی خود دارید!
با این گفته، همچنین به سرنوشت اعتقاد دارم. فکر میکنم که مجموعهای از دستهای نامرئی سفر ما را هدایت میکنند، پشت اتفاقاتِ همزمانی قرار دارند و در دوران سختی از ما محافظت میکنند. این فقط باور من است و ممکن است باور شما نباشد و برای من کاملاً پذیرفته است.
حس من این است که آسمان به کسانی کمک میکند که به خود کمک میکنند. بهترینِ خود را انجام دهید و سپس بگذارید زندگی باقی کارها را انجام دهد، این چیزی است که با عشق و احترام میخواهم به شما یادآوری کنم.
اگر چیزی درست نشد (مثل از دست دادن شغل یا پایان دادن به یک رابطه)، لطفاً در دام خودفریبی نیفتید: شکایت، سرزنش و بهانهجویی نکنید. درعوض، نگاهی صادقانه و عمیق به نقش خود در آن از دست دادن بیندازید و آنچه که نیاز به بهبود دارد را بهبود دهید تا دوباره تکرار نشود. این همان مسئولیتپذیری کامل فردی است و بخشی از انسان بودن با عملکرد بالا و واقعاً ثروتمند است.
نمیخواهید شبیه آن فردی باشید که از یک رابطه به رابطۀ دیگر میلغزد و میگوید: «چرا افراد عالی برای من وجود ندارند؟»
پس از تأکید بر اهمیت مسئولیتپذیری کامل فردی، وقتی در آینه به خود نگاه کردید و مسئولیت عمیق خود را در نتیجه پذیرفتید، رها کنید و به این اعتماد کنید که اگر قرار بود در بهترین شرایط خود باشید، آنجا بودید و اگر به جایی که امیدوار بودید نرسیدید، چیزی حتی بهتر برای شما در راه است.
خرد ذاتی خود را به کار ببرید تا درک کنید شکست فقط وقتی شکست است که بهعنوان شکست دیده شود. هر شکست بهاصطلاح یک ثروت پنهان در خود دارد، که فقط منتظر توجه شماست.
من بیشترین رشد خود را از تجربههای تلخم داشتهام. در حین تحمل آنها، آرزو میکردم که تمام شوند. حالا ـ بعد از گذشت زمان ـ میبینم که آمده بودند تا به من کمک کنند؛ کمک به حل کردن غرورم، افزایش خردم، ساختن صمیمیت با استعدادهایم و باز کردن قلبم به روی عشق بیشتر. شما را تشویق میکنم که زمانهای دشوارتان را بیهوده هدر ندهید. درواقع، همانطور که عجیب به نظر میرسد، تا جایی که ممکن است در آن بمانید؛ زیرا رشدی که میتوانید از آن بهدست آورید بیقیمت است.
و با تأمل، واقعاً سپاسگزارم که تمام چیزهایی که میخواستم را بهدست نیاوردم؛ زیرا جایی که زندگی مرا هدایت کرد بسیار روشنتر بود. همین درمورد شما هم صدق میکند.