دسته بندی : فلسفه و منطق

کتاب های آبی و قهوه ای (فارسی،انگلیسی)،(2زبانه)

مترجم: مالک حسینی
840,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 552
شابک 9786004563932
تاریخ ورود 1404/04/21
نوبت چاپ 1
سال چاپ 1404
وزن (گرم) 743
قیمت پشت جلد 840,000 تومان
کد کالا 145720
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
کتاب آبی و کتاب قهوه‌ای ـــ که هم در چاپ انگلیسى هم در چاپ آلمانى در پى هم و در یک مجلد منتشر شده‌اند ـــ پیوند ساختارى با هم ندارند و دو اثر مجزا هستند. عنوان کامل چاپ انگلیسى کتاب‌هاى آبى و قهوه‌اى این است: «مطالعات مقدماتى براى "تحقیقات فلسفى"، معروف به کتاب‌هاى آبى و قهوه‌اى». این مطلب آن‌قدر که درباره‌ی کتاب قهوه‌اى صادق است، درباره‌ی کتاب آبى صادق نیست (مگر آنکه آثار پیش از تحقیقات را عموما مطالعات مقدماتى براى این اثر تلقى کنیم). کتاب آبى اثرى در حد خود مستقل است که می‌توان آن را پس از آثار دوره‌ی به‌اصطلاح گذار (۱۹۲۹ تا ۱۹۳۳) آغاز جدّى فلسفه‌ی متأخر ویتگنشتاین دانست، بی‌آنکه اهمیت آثار دوره‌ی گذار را ـــ که دوره‌اى بسیار پربار در کار فلسفى ویتگنشتاین بوده است ـــ در شکل‌گیری فلسفه‌ی متأخر ویتگنشتاین کم‌رنگ ساخته باشیم. در واقع، اهمیت کتاب آبی به‌ویژه در این است که اگر بخواهیم میان آثار خودِ ویتگنشتاین اثری را برای ورود به تفکر متأخر او نام ببریم، این اثر همانا کتاب آبی است؛ این کتاب مناسب‌ترین «درآمد» برای آشنایی مستقیم با روش نوین فلسفه‌ورزی ویتگنشتاین است. کتاب قهوه‌ای را ویتگنشتاین مبنایی برای نوشتن یک «کتاب» قرار داد، روی حدود دوسوم آن کار کرد و به آلمانی بازنویسی‌اش نمود و آن‌وقت به این نتیجه رسید که تلاش بی‌حاصلی است (چاپ آلمانی کتاب قهوه‌ای متشکل است از همین بازنویسی به‌علاوه‌ی ترجمه‌ی بخش انتهایی متن انگلیسی که ویتگنشتاین کارنکرده رهایش ساخته بود). در واقع، کتاب قهوه‌ای را می‌توان نخستین تحریر بخش اول تحقیقات فلسفی دانست.
بخشی از کتاب
شیوۀ بیان عادی ما مانع وضوح این است. ما زمین‌گیرِ زبان عادی‌مان هستیم، به این که مجبوریم، مثلا، حسن بساوایی را به کمک الفاظ مربوط به اشیای فیزیکی از قبیل «چشم» و «انگشت» و غیره توصیف کنیم، حال‌آنکه آنچه می‌خواهیم بگوییم متضمن وجود چشم یا انگشت و غیره نیست. مجبوریم حس‌هایمان را از راه غیرمستقیم توصیف کنیم. معنایش البته این نیست که زبان عادی برای اغراض خاص ما ناکافی است؛ این است که این زبان قدری کند و دست‌وپاگیر و گاهی گمراه‌کننده است. دلیل این ویژگی زبان ما البته تقارن مدامِ برخی تجربه‌های حسی است. به‌این‌ترتیب وقتی احساس می‌کنم که بازویم در حال حرکت است، بیشتر وقت‌ها می‌توانم هم ببینم که در حال حرکت است. و اگر آن را با دستم لمس کنم، دست هم حرکت را احساس می‌کند، و غیره [...] در چنین مواردی نیاز شدیدی احساس می‌کنیم به بیانی از این قبیل: «حسی از گونۀ بساوایی‌ام راه می‌افتد به طرف چشم بساوایی‌ام».
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است