
کارهایی که نباید انجام داد/ پرهیز از دامها در مسیر موفقیت
کتاب «کارهایی که نباید انجام داد» نوشتهی رولف دوبلی را نشر مهرگان خرد به چاپ رسانده است. این کتاب، یکی از آثار مهم و کاربردی در حوزهی روانشناسی عملی، خودشناسی و مدیریت زندگی روزمره است. دوبلی که بیشتر با کتاب معروف خود «هنر شفاف اندیشیدن» شناخته میشود، در این اثر تلاش کرده است به جای پرداختن به لیست کارهایی که باید انجام دهیم، به آن دسته از کارهایی بپردازد که نباید انجام دهیم. این تغییر زاویه دید، نقطهی تمایز کتاب با بسیاری از آثار مشابه در زمینهی موفقیت فردی و بهبود کیفیت زندگی است. درحالیکه بیشتر کتابهای توسعهی فردی بر «بایدها» تمرکز دارند، دوبلی مسیر مخالف را در پیش میگیرد و به ما یادآوری میکند که اغلب اوقات، پرهیز از خطاها و حذف عادتهای بد، نتایج بهتری نسبت به تلاشهای بیوقفه برای افزودن کارهای جدید دارد.
این کتاب درواقع یک مجموعه از توصیههای کاربردی، مثالهای روشن و تحلیلهای روانشناختی است که به خواننده کمک میکند با دوری از دامهای ذهنی و اجتماعی، زندگی سالمتر، شفافتر و پربارتری را تجربه کند.
نقطهی آغاز کتاب، پرسشی ساده اما عمیق است: چرا ما همیشه بر فهرست کارهایی که باید انجام دهیم تمرکز میکنیم و کمتر به این فکر میکنیم که چه چیزهایی را باید کنار بگذاریم؟ دوبلی معتقد است که ذهن انسان ذاتاً به سمت پر کردن و افزودن تمایل دارد؛ ما دوست داریم وظایف تازه، ایدههای نو و فعالیتهای بیشتر را وارد زندگی خود کنیم. اما واقعیت این است که بسیاری از مشکلات زندگی از همین بیشازحد بودن ناشی میشود. بیشازحد کار کردن، بیشازحد مصرف کردن، بیشازحد نگرانی داشتن.
در مقابل، هنر واقعی در زندگی حذف است. وقتی یاد بگیریم چه کارهایی را نباید انجام دهیم، فضای بیشتری برای تمرکز، آرامش و موفقیت واقعی به دست میآوریم. ازاینمنظر، کتاب دوبلی نوعی فلسفه «مینیمالیسم ذهنی و رفتاری» را ترویج میدهد.
رولف دوبلی
یکی از مضامین کلیدی کتاب، خطاهای شناختی و دامهای روانی است که بارها در زندگی روزمرهی ما تکرار میشود. دوبلی با استفاده از مثالهای ساده توضیح میدهد که چگونه ذهن ما تمایل دارد درگیر فعالیتهای بیهوده شود.
برای نمونه، او به خطای عملگرایی اشاره میکند: بسیاری از افراد فقط برای اینکه احساس کنند کاری انجام میدهند، خود را مشغول کارهای کماهمیت میکنند. آنها ایمیلهای بیپایان میفرستند، جلسات بینتیجه برگزار میکنند یا مدام گوشی تلفن همراه خود را بررسی میکنند، درحالیکه هیچیک از این کارها ارزش واقعی نمیافزاید. درواقع، نبود یک «لیست نبایدها» باعث میشود که انرژی ما صرف بیهودهکاری شود.
کتاب تأکید میکند که کیفیت زندگی نتیجهی انجام دادن چند کار درست و پرهیز از بسیاری کارهای غلط است. دوبلی به نقل از وارن بافت مینویسد: «فرق افراد موفق و افراد بسیار موفق در این است که افراد بسیار موفق تقریباً به همهچیز نه میگویند.» این جمله دقیقاً جوهرهی کتاب کارهایی که نباید انجام داد را بیان میکند: هنر «نه گفتن» به اموری که ارزش واقعی ندارند.
دوبلی با ذکر نمونههای عینی نشان میدهد که بسیاری از افراد به جای تمرکز بر وظایف اصلی، وقت و انرژی خود را صرف دهها فعالیت کوچک میکنند. نتیجه آن است که همیشه احساس خستگی دارند، اما هیچ گام بزرگی در زندگیشان برداشته نمیشود.
کتابِ «کارهایی که نباید انجام داد» همانند دیگر آثار دوبلی ازجمله: «هنر شفاف اندیشیدن»، ساختاری ساده، شفاف و قابلفهم دارد. او از زبان پیچیده استفاده نمیکند و هر ایده را با مثالهای ملموس توضیح میدهد. جملات کوتاه و مستقیم، به همراه حکایتهای واقعی باعث میشود خواننده بهراحتی با متن ارتباط برقرار کند.
هر بخش از کتاب به یکی از نبایدها اختصاص دارد و نویسنده توضیح میدهد چرا و چگونه باید از آن پرهیز کنیم. این ساختار قطعهقطعه، کتاب را به اثری کاربردی و آسانخوان تبدیل کرده است؛ بهگونهایکه میتوان هر بخش را جداگانه مطالعه و همان را به زندگی روزمره وارد کرد.

کارهایی که نباید انجام داد (هنر ساده و شگفت انگیز دستیابی به موفقیت)
مهرگان خردقسمتی از کتاب کارهایی که نباید انجام داد نوشتهی رولف دوبلی:
ما در یک سوپرمارکت واقعی از گناهان زندگی میکنیم. طیف وسیعی از گناهان و کارهای اشتباه ارائه میشود؛ فقط کافی است انتخاب کنید! طیف گستردهای را در قفسهای با عنوان «رفتار شخصی» خواهید یافت. درمورد چیپسهایی که امروز سفارش دادهاید، خودتان را به دردسر بیندازید و آن سبزیجاتی که نتوانستید بپزید. اوه، و امروز هیچ ورزشی نکردهاید؟ و دهها گناه و اشتباه دیگر.
برای احساس گناه فراوان، مستقیماً به بخش روابط بینفردی بروید. سبد خرید خود را با مقدار مناسبی از عذاب وجدان برای تمام آن دروغهای مصلحتآمیز کوچکی که در زندگی روزمرهتان رخنه کرده است پر کنید و وقتی صحبت از رنجشهای بینفردی میشود، لطفاً همیشه فوراً انگشت اتهام را به سمت خودتان بگیرید.
قفسهای که با عنوان «روابط نزدیک» مشخص شده، جایی است که بهخاطر انواع تضادهای مربوط به نقش، احساس گناه میکنید. بهعنوان یک مرد، شما باید مهربان، بامزه، بااعتمادبهنفس، پرشور، خودجوش و درعینحال، دژی از آرامش باشید؛ ترکیبی از دالایی لاما، راجر فدرر، جیمز باند و ارنست همینگوی. نمیتوانید کاملاً از پس این کار برآیید؟ پس شرم بر شما! بهعنوان یک زن، ناگفته پیداست که وظیفهی شما این است که پاسخ رؤیاهای هر مردی باشید. زیبا، باهوش، ورزشکار، خونگرم، نابغهی نظم و ترتیب خانواده و هرازگاهی بهترین معشوقهای که شریک زندگیتان تابهحال داشته است. همیشه حال و حوصلهی پخت و پز، نقاشی یا فوتبال بازی کردن با بچهها را ندارید؟ شاید با یکی از فرزندانتان رابطهی خوبی دارید؟ آیا ممکن است که آن یک فرزند را کمی بیشتر از بقیه دوست داشته باشید؟ آها، بفرمایید! اگر هنوز احساس گناه نمیکنید، حداقل فقدان آشکار وجدان باید باعث عذاب وجدانتان شود.
حالا به بخش مسئولیت اجتماعی بروید، جایی که مطمئناً چیزهای زیادی برای احساس گناه پیدا میشود. درست است: کارهای خیلی بیشتری میتوانید برای محلهتان انجام دهید. مثلاً میتوانید هرازگاهی یک مهمانی خیابانی ترتیب دهید، مثل کاری که همسایههایتان هر سال انجام میدهند. درست در کنار آن بخش محیط زیست قرار دارد. آیا ماشین دارید؟ آیا برای تعطیلات به خارج از کشور پرواز میکنید؟ آیا گوشت را در بستهبندی پلاستیکی میخرید؟ آیا اصلاً گوشت میخورید؟ در زمستان سالاد میخورید؟ در تابستان پرتقال؟ در این بخش بستههای بسیار بزرگ احساس گناه پیدا خواهید کرد، اما مطلقاً هیچ رحمی وجود ندارد.
کارهایی که نباید انجام داد را فاطمه یزدانپناه ترجمه کرده و کتاب حاضر در 256 صفحهی رقعی و با جلد نرم چاپ و روانهی کتابفروشیها شده است.