
معرفی کتاب: میزها و دیوارها
«میزها و دیوارها» با زیرعنوانِ آیا دفترهای کار زنده میمانند؟ کتابی است نوشتهی شیلا لایمینگ که نشر اطراف آن را به چاپ رسانده است. این کتاب، یکی از آثار جذاب و تاملبرانگیز در حوزه مطالعات فرهنگی و اجتماعی است که به بررسی مفهوم «دفتر» به عنوان یک فضای فیزیکی و نمادین در زندگی مدرن میپردازد. این کتاب نهتنها به نقش دفتر در محیطهای کاری میپردازد، بلکه تاثیرات گستردهتر آن بر فرهنگ، جامعه و هویت فردی را نیز بررسی میکند.
لایمینگ ابتدا به ریشههای تاریخی دفتر میپردازد. او توضیح میدهد که چگونه دفترها از فضاهای کوچک و خصوصی در دوران پیشاصنعتی به فضاهای بزرگ و عمومی در دوران صنعتی و پساصنعتی تبدیل شدهاند. در گذشته، دفترها اغلب متعلق به افراد ثروتمند یا قدرتمند بودند، اما با ظهور انقلاب صنعتی و گسترش شرکتها، دفترها به مکانهایی برای کارمندان عادی تبدیل شدند. او همچنین به تحولات تکنولوژیکی اشاره میکند که بر شکل و عملکرد دفترها تاثیر گذاشتهاند، از جمله اختراع ماشین تحریر، کامپیوتر و اینترنت. این تحولات نهتنها نحوه کار در دفترها را تغییر دادهاند، بلکه روابط بین کارمندان و کارفرمایان را نیز دگرگون کردهاند.
نویسنده در ادامه به بررسی نقش دفتر به عنوان یک فضای اجتماعی میپردازد. او استدلال میکند که دفترها نهتنها مکانهایی برای انجام کار هستند، بلکه فضاهایی برای تعاملات اجتماعی، ایجاد شبکههای حرفهای و شکلگیری هویتهای فردی و جمعی نیز محسوب میشوند.
او به تاثیرات روانی دفترها بر کارمندان اشاره میکند، از جمله احساس تعلق، رقابت و گاهی اوقات انزوا. لایمینگ همچنین به نقش دفترها در ایجاد و حفظ سلسله مراتب اجتماعی و قدرتها در سازمانها میپردازد. او نشان میدهد که چگونه طراحی فیزیکی دفترها (مانند اتاقهای خصوصی در مقابل فضای باز) میتواند بر روابط بین کارمندان و مدیران تاثیر بگذارد.
نویسنده همچنین به تاریخچه حضور زنان در دفترها اشاره میکند و نشان میدهد که چگونه زنان در طول تاریخ با موانع زیادی برای ورود و پیشرفت در محیطهای کاری مواجه بودهاند. لایمینگ همچنین به بررسی نقش دفترها در شکلگیری هویتهای جنسیتی و تاثیرات آن بر زندگی شخصی و حرفهای زنان و مردان میپردازد.
لایمینگ در فصلی به بررسی آیندهی دفترها در عصر دیجیتال میپردازد. او استدلال میکند که با ادامه پیشرفتهای تکنولوژیکی و تغییرات در شیوههای کار، مفهوم دفتر به طور مداوم در حال تحول است. او همچنین به بحث دربارهی تاثیرات همهگیری کووید-19 بر محیطهای کاری میپردازد و نشان میدهد که چگونه این بحران جهانی، بسیاری از شرکتها را مجبور به تجدیدنظر در مورد نیاز به فضای فیزیکی دفتر کرده است. نویسنده پیشبینی میکند که در آینده، دفترها ممکن است بیشتر به عنوان فضاهایی برای همکاری و تعامل اجتماعی مورد استفاده قرار گیرند، درحالیکه کارهای فردی بیشتر از راه دور انجام خواهند شد.
در نهایت این کتاب، نهتنها به نقش دفترها در محیطهای کاری میپردازد، بلکه تاثیرات گستردهتر آنها بر فرهنگ، جامعه و هویت فردی را نیز بررسی میکند. نویسنده با استفاده از رویکردی میانرشتهای، تاریخچه، تکنولوژی، جنسیت، فرهنگ سازمانی و آینده کار را در قالب یک تحلیل جذاب و قابلتامل ارائه میدهد. این کتاب برای هرکسی که به مطالعات فرهنگی، جامعهشناسی کار یا روانشناسی محیطهای کاری علاقمند است، یک منبع ارزشمند محسوب میشود.
قسمتی از کتاب میزها و دیوارها نوشتهی شیلا لایمینگ:
اولین کمدهای پروندهها چوبی بودند اما در اوایل قرن بیستم کمدهای فولادی-و انواع دیگرِ اثاثیهی اداری فلزی-به بازار آمدند و محبوب هم شدند چون اسناد کاغذی را از آتش در امان نگه میداشتند. به علاوه، استفادهی فزاینده از فولاد در ساختوسازِ آسمانخراشها از این ماده نوعی بُت ساخت: مادهای که شالودهی فرهنگ مدرن شهری است. به گفتهی الکسندرا لَنگ، مورخ معماری، «وقتی ساختمانها از نردبان ماشینهای آتشنشانی بلندتر شدند، بازار اثاثیهی دفتری تمامفولادی داغ شد و این اثاثیه جای کمدهای سنگین و اشتغالپذیر چوبی را گرفتند.» چوب، مادهی یکهتازِ قرن نوزدهم، دفترهای کار محصور و دنج و خصوصی را به وجود آورد و فولاد به تقاضای زیباییشناسانهی تازهای برای گشودگی و دسترسپذیری فضا دامن زد.
به برکت فولاد، ساخت دفترهای باز و بیدیوار برای اولینبار ممکن شد؛ دفترهایی که به گفتهی شَنون ماتِرن، نظریهپرداز رسانه، «ستونهای مزاحم نداشتند و چیزی در آنها سد راه گردش آزادِ پروندهها نبود.» پس فضای بیشتری برای «خرتوپرت»هایی مثل کمد پروندهها و انواع تجهیزات و دستگاههای جدیدی که هدفشان آسانتر کردن کار برای ماشینِ انسانیِ دفتر بود، وجود داشت. بیشتر این تجهیزات جدید هم فولادی بودند و این موضوع سبب چیرگی زیباییشناختی این ماده در فضای دفتر کار شد. مثلاً یک کتابچهی راهنمای منشیگری که در سال 1949 منتشر شده، به منشیهای زن توصیه میکند ظاهرشان را همیشه مرتب و آراسته نگه دارند تا با تجهیزات فولادی دفتر هماهنگ باشند. جملهی «ماشینتحریرها خوشنما هستند، پس منشیها هم باید همینطور باشند» بیان صریح و بیپردهی همین ایده بود.
اما دفترهای باز چالشهای جدیدی در زمینهی کارایی و حرکت به وجود آوردند. جان ویلیام شولتس، متخصص مدیریت دفتر کار، در کتاب دفتر کار آمریکایی (1913) میگوید «حذف حرکت در دفتر کار تا بیشترین حد ممکن تاثیر چشمگیری در افزایش بازده کار دارد.» به نظر شولتس، برای چنین کاری باید فضای بازِ دفتر را به شکلی منطقی تقسیمبندی کرد تا «مسیر انجام هرکاری در آن معین شود.» مسیریابیِ درست یعنی اتلاف کمترِ وقت کارکنان و اتلاف کمترِ پول سازمان. اما چگونه میشود فضای دفتر باز را طوری تقسیمبندی کرد که همهی آن مزیتهای بدیعِ ملازمِ آن از دست نروند؟ کارشناسانی مثل شولتس استفاده از دیوارههای قابل جابهجایی یا همان «اتاقکهای دفتری» را راهحل این مشکل میدانستند. امروزه، خیلیها فکر میکنند که اتاقکها، بدنامترین کلیشههای معماری دفتر کار، ابتکاری متاخرند.