#
#

معرفی کتاب: مبانی هنر

5 ماه پیش زمان مطالعه 5 دقیقه


کتاب «مبانی هنر»، نوشته‌ی رابین جورج کالینگوود را نشر اختران به چاپ رسانده است. این کتاب، یکی از آثار کلاسیک و تأثیرگذار در حوزه‌ی فلسفه‌ی هنر است که برای اولین‌بار در سال 1938 منتشر شد. کالینگوود، فیلسوف و تاریخ‌دان بریتانیایی در این کتاب به بررسی ماهیت هنر، نقش آن در جامعه و رابطه‌اش با تجربه‌ی انسانی می‌پردازد. او با رویکردی فلسفی و تحلیلی، تلاش می‌کند تا تعریفی جامع از هنر ارائه دهد و آن را از سایر فعالیت‌های انسانی متمایز کند.
کالینگوود در کتابِ «مبانی هنر» به‌دنبال پاسخ به این پرسش اساسی است: هنر چیست؟ او معتقد است که برای درک هنر، باید آن را از سایر فعالیت‌های انسانی، مانند: صنعتگری، سرگرمی یا علم متمایز کرد. نویسنده استدلال می‌کند که هنر یک فعالیت ذهنی و خلاقانه است که بیانگر احساسات و تجربیات درونی هنرمند است. او همچنین به نقش هنر در جامعه و ارتباط آن با اخلاق و سیاست می‌پردازد.
کتاب مبانی هنر به سه بخش اصلی تقسیم می‌شود: 
1. هنر و غیر هنر: در این بخش، کالینگوود به تعریف هنر و تمایز آن از فعالیت‌های غیرهنری می‌پردازد.
2. نظریه‌ی بیان: این بخش قلب کتاب است و در آن کالینگوود نظریه‌ی خود درباره‌ی هنر به‌عنوان بیان احساسات را ارائه می‌دهد.
3. هنر و جامعه: در این بخش، کالینگوود به نقش هنر در جامعه و ارتباط آن با اخلاق و سیاست می‌پردازد.
نویسنده همچنین در کتابش به فرآیند خلاقیت هنری نیز می‌پردازد. او معتقد است که خلاقیت هنری یک فرآیند ذهنی است که در آن هنرمند احساسات خود را کشف و بیان می‌کند. این فرآیند شامل مراحل مختلفی است:
1. احساس مبهم: هنرمند ابتدا احساسی مبهم و نامشخص را تجربه می‌کند.
2. کشف احساس: هنرمند سپس به‌تدریج این احساس را کشف و درک می‌کند.
3. بیان احساس: درنهایت، هنرمند این احساس را به شکل یک اثر هنری بیان می‌کند.
کالینگوود معتقد است که این فرآیند خلاقیت، هنر را از سایر فعالیت‌های انسانی متمایز می‌کند.
رابین جورج کالینگوود یکی از برجسته‌ترین فیلسوفان، تاریخ‌دانان و باستان‌شناسان بریتانیایی قرن بیستم بود. او به‌دلیل آثارش در زمینه‌ی فلسفه‌ی تاریخ، زیبایی‌شناسی و فلسفه‌ی هنر شهرت دارد. کالینگوود در طول زندگی حرفه‌ای خود، تأثیر عمیقی بر حوزه‌های مختلف فلسفه و علوم انسانی گذاشت و آثارش همچنان به‌عنوان منابع مهم در مطالعات فلسفی و تاریخی استفاده می‌شوند. 

مبانی هنر

مبانی هنر

اختران
افزودن به سبد خرید 300,000 تومان

قسمتی از کتاب مبانی هنر نوشته‌ی رابین جورج کالینگوود:
هنر را به کرّات با بازی مقایسه کرده‌اند و گاهی حتی کار به جایی رسیده است که آن‌ها را یکی پنداشته‌اند؛ اما این مقایسه‌ها چندان کمکی به فهم ماهیت هنر نکرده است، چون کسانی که این مقایسه‌ها را انجام داده‌اند هیچ‌وقت به خودشان زحمت نداده‌اند که منظورشان از بازی را روشن کنند.
اگر منظور از بازی سرگرم‌ کردن خود است، که غالباً همین است، شباهت مهمی میان بازی و هنر واقعی وجود ندارد و هیچ شباهتی هم میان بازی و هنر بازنمودی در شکل جادویی آن وجود ندارد؛ ولی شباهت‌های بسیاری میان بازی و هنر سرگرم‌کننده وجود دارد. در حقیقت آن‌ها یکی هستند. اگر بازی‌ کردن به معنای بر عهده گرفتن نقشی در بازی‌های آیینی باشد، هنر واقعی شباهت کمی با آن دارد و هنر سرگرم‌کننده از آن هم کمتر؛ ولی این‌گونه بازی‌ها، نه فقط شبیه جادو، خودِ جادو هستند؛ ولی چیز دیگری هست که ما آن را بازی می‌نامیم: فعالیتی اسرارآمیز که کودکان را در بیشتر اوقاتِ بیداری‌شان به خود مشغول می‌دارد. این بازی سرگرمی نیست، هرچند شاید ما بزرگسالان با تقلید از آن خودمان را سرگرم کنیم و حتی در موقعیت‌های خودمانی نقشی هم در آن ایفا کنیم. این بازی جادو هم نیست، هرچند از بعضی جهات تقریباً شبیه آن است. شاید شباهت زیادی به هنر واقعی داشته باشد. جیامباتیستا ویکو، که هم شعر و هم کودکان را خیلی خوب می‌شناخت، می‌گفت که کودکان «شاعرانی شگرف» هستند، و شاید حق با او بوده باشد. هیچ‌کس نمی‌داند که کودکان در حین بازی مشغول چه کاری هستند، اما فهمیدن اینکه شاعران در حین نوشتن مشغول چه کاری هستند، سخت اما به مراتب از آن آسان‌تر است و حتی اگر هنر واقعی و بازی کودکان یک چیز باشند، گفتن این موضوع برای بیشتر ما هیچ کمکی به فهم هنر واقعی نمی‌کند.
نظریه‌ای لذت‌گرایانه درباره‌ی هنر وجود دارد که مثل همه‌ی انواع لذت‌گرایی، این ایراد بر آن وارد است که حتی اگر کارکرد هنر (آن‌گونه که بسیاری از هنرمندان بزرگ گفته‌اند) ایجاد خوشی باشد، این خوشی لذت به‌طور عام نیست، بلکه نوع خاصی از لذت است. اگر به این ایراد پاسخ داده شود، این نظریه تبیین نسبتاً خوبی از هنر سرگرم‌کننده خواهد بود. هنرمند در مقام سرگرمی‌ساز این را وظیفه‌ی خود می‌داند که عواطفی خاص را در مخاطبش برانگیزد و موقعیتی خیالی را برای او فراهم کند تا این عواطف به نحوی بی‌ضرر در آن تخلیه شوند و به‌این‌ترتیب مخاطبانش را خشنود و حالشان را خوش کند.    
  

0
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید
کالاهای مرتبط