
معرفی کتاب: رویای زلاتان
کتاب «رؤیای زلاتان» نوشتهی مت و تام اولدفیلد یکی از جلدهای مجموعهی قهرمانان نهایی فوتبال است که به زندگی و مسیر فوتبالی زلاتان ابراهیموویچ، یکی از کاریزماتیکترین، بحثبرانگیزترین و درعینحال موفقترین فوتبالیستهای معاصر میپردازد. این کتاب با لحنی داستانی و آموزنده، زندگی این ستارهی سوئدی را از دوران کودکیاش در مناطق فقیرنشین مالمو تا رسیدنش به باشگاههای بزرگی چون یوونتوس، اینتر، بارسلونا، میلان، پاریسنژرمن، منچستریونایتد و لسآنجلس گلکسی روایت میکند.
زلاتان ابراهیموویچ یکی از چهرههای شاخص دنیای فوتبال، نه فقط بهدلیل تواناییهای فنیاش، بلکه بیشتر به واسطهی شخصیت ویژه، اعتمادبهنفس بیحدومرزش و روایات گاه افسانهای زندگیاش شناخته میشود. این کتاب سعی دارد این شخصیت پررنگ را به زبان ساده و مناسب برای نوجوانان بازسازی کند، اما فراتر از گروه سنی هدف، این کتاب بهدلیل ساختار داستانی، لحن مهیج و تمرکز روی گرههای کلیدی زندگی زلاتان، برای هر خوانندهای که به ورزش و سرگذشت افراد موفق علاقه دارد، جذاب است.
مت اولدفیلد با تکیه بر منابع معتبر و بازسازی لحظات مهم زندگی زلاتان، داستانی نفسگیر میسازد؛ از کوچههای پرآشوب مالمو تا سکوهای افتخار فوتبال اروپا. در کنار روایت زندگی ورزشی، او همچنین به جنبههای روانی، خانوادگی و شخصیتی زلاتان نیز توجه میکند و همین باعث میشود که اثر از یک روایت صرفاً ورزشی فراتر رود و به پرترهای کامل از یک شخصیت چندلایه تبدیل شود.
نویسنده بهخوبی موفق میشود وجه رهاییبخش فوتبال را برای زلاتان به تصویر بکشد. خواننده درمییابد که فوتبال برای او فقط یک بازی نبود، بلکه راه فرار بود؛ راه نجات از محیطی که فرصتها در آن محدود بودند. زلاتان بهسرعت در تیمهای محلی مالمو درخشید و در نوجوانی به باشگاه مالمو اف. اف. راه یافت؛ جایی که استعداد خارقالعادهاش بیشتر آشکار شد. حرکات فنی، خلاقیت، قدرت بدنی و اعتمادبهنفس زلاتان او را از سایر همتیمیهایش متمایز میکرد؛ اما این وجه خودباوری گاهی به خودخواهی تعبیر میشد؛ چیزی که در تمام طول حرفهاش با او همراه بود.
اولد فیلد در روایت مسیر حرفهای زلاتان از مالمو تا آژاکس آمستردام، نگاهی هم به تفاوت فرهنگی فوتبال در سوئد و هلند میاندازد. درحالیکه فوتبال سوئدی ساختاری محافظهکار و سیستممحور دارد، فوتبال هلندی فضایی بازتر برای خلاقیت فراهم میکند. زلاتان در آژاکس، زیر نظر مربیانی مثل رونالد کومانبه عنوان یک ستاره نوظهور شناخته شد. گلهای خارقالعاده، پاسهای هوشمندانه و رفتارهای گاه عجیب و غیرقابل پیشبینیاش، رسانهها و هواداران را به خود جذب کرد؛ اما در کنار اینها، درگیریهایش با همتیمیها و جدلهای رسانهای نیز آغاز شدند.
اولدفیلد تلاش میکند تعادلی میان تحسین و نقد در روایت زلاتان حفظ کند. او نه صرفاً یک قهرمان بیعیب و نه یک شخصیت خودشیفتهی سمی ترسیم میشود، بلکه انسانی با تضادهای درونی، که از زخمهای کودکیاش برای ساختن یک خودِ قدرتمند بهره میگیرد. زلاتان برای زنده ماندن در دنیایی پر از طرد شدن، چهرهای شکستناپذیر ساخته بود.
در ادامهی داستان، کتاب مسیر زلاتان را در باشگاههای بزرگ اروپا دنبال میکند. انتقال به یوونتوس، جایی که با بازیکنانی چون بوفون و دلپیرو همبازی شد، گامی دیگر به سوی ستاره شدن بود. او حالا در لیگ سطح بالایی مثل سری آ بازی میکرد، و دربرابر مدافعانی سرسخت قد علم میکرد؛ اما تجربهی بازی در ایتالیا صرفاً ورزشی نبود، بلکه زلاتان با سبکی از زندگی و فرهنگی روبهرو شد که تفاوت زیادی با شمال اروپا داشت. کتاب، جزئیات قابلتوجهی دربارهی تطابق او با فرهنگ ایتالیا ارائه میدهد؛ از تمرینات تاکتیکی گرفته تا روابط پیچیده در رختکن.
اما شاید یکی از مهمترین بخشهای کتاب، فصل مربوط به حضور زلاتان در بارسلونا باشد؛ جایی که همکاری او با پپ گواردیولا بهطرز عجیبی به شکاف کشیده شد. اولدفیلد از زاویهای انسانی به این اختلاف نگاه میکند: دو شخصیت کاملاً متفاوت، یکی ساختارگرا و تابع نظم (پپ) و دیگری انفجاری، آزاد و یاغی (زلاتان). تضاد میان این دو به یکی از جنجالیترین انتقالهای تاریخ شد. زلاتان با وجود عملکرد نسبتاً خوبش در بارسلونا، خود را طردشده و نادیدهگرفته میدید. این تجربه، بر شخصیت او تأثیر عمیقی گذاشت و او را بیشازپیش نسبت به استقلال و خودمختاری حساس کرد.
درنهایت، «رؤیای زلاتان» نوشتهی مت اولدفیلد صرفاً یک زندگینامهی ورزشی نیست. این کتاب، روایتی است از پسری که با وجود فقر، طردشدن، سوءتفاهمها و کشمکشهای شخصی، توانست صدایش را در دنیای بزرگ فوتبال به گوش همه برساند. زلاتان نماد مبارزه و خودباوری است، حتی اگر گاه در لبهی اغراق و خودشیفتگی حرکت کند. این کتاب نهتنها برای علاقهمندان فوتبال، بلکه برای هر کسی که به روایت زندگیهای پرتلاطم اما الهامبخش علاقه دارد، اثری خواندنی است.
قسمتی از کتاب رؤیای زلاتان:
زلاتان وقتی مأمور استعدادیابی باشگاه آژاکس را در مجموعه تمرینی دید فریاد زد: «جان، بیا و سوار ماشین جدیدم شو!» مرسدس بنز جدید او در زیر نور آفتاب میدرخشید. او در منزل خود، یک تختخواب بسیار بزرگ، یک تلویزیون بسیار بزرگ و یک دستگاه پلی استیشن داشت. زلاتان احساس میکرد باحالترین آدم در اروپاست.
وقتی بهتنهایی به آمستردام رسید، باشگاه او را با یکی از همتیمیهای جدیدش آشنا کرد.
او درحالیکه با زلاتان دست میداد گفت: «سلام، من مکسول هستم، از کشور برزیل به اینجا آمدهام.»
زلاتان از او پرسید: «آیا تو با رونالدو هم آشنا هستی؟»
مکسول خندید و گفت: «چرا همه اول این سؤال را از من میپرسند؟»
آنها با یکدیگر رفیق شدند و زلاتان معمولاً به جای اینکه به خانه خودش برود به خانه مکسول میرفت و آنجا میماند. زلاتان یک ماشین و تلویزیون خوب داشت ولی هیچ پولی نداشت. درست مانند زمانیکه با پدرش زندگی میکرد، هیچ چیزی در یخچال برای خوردن نبود و او واقعاً احساس گرسنگی میکرد.
مکسول به او گفت: «بیا به خانه من برویم تا برایت غذا درست کنم.» او آدم بسیار مهربانی بود و به زلاتان کمک کرد تا با محیط جدیدش خو بگیرد.