فلسفه‌ای برای همه‌ی روزها: چگونه کتاب‌های فلسفه‌ی کاربردی به زندگی معنا می‌بخشند؟

1 ماه پیش زمان مطالعه 5 دقیقه


فلسفه در تصور بسیاری، دانشی انتزاعی، پر از مفاهیم پیچیده و مباحثی است که فقط در دانشگاه‌ها و میان اساتید متخصص قابل بحث است؛ اما طی چند دهه‌ی اخیر، نوعی از فلسفه پا به میدان نهاده که با زندگی روزمره‌ی افراد گره خورده است: فلسفه‌ی کاربردی. این شاخه از فلسفه به جای پرداختن به مسائل صرفاً نظری، سعی دارد به سؤالات بنیادینی پاسخ دهد که هر انسانی ممکن است در طول زندگی‌اش با آن‌ها روبه‌رو شود. اینکه چگونه باید زندگی کرد، چگونه باید با رنج، شکست، عشق، مرگ یا انتخاب‌های اخلاقی کنار آمد، پرسش‌هایی‌اند که فلسفه‌ی کاربردی در پی پاسخ‌ دادن به آن‌هاست.
یکی از نخستین اهداف کتاب‌های فلسفه‌ی کاربردی، پرورش توانایی تفکر انتقادی است. برخلاف فضای عمومی که افراد را به پذیرش بی‌چون‌وچرای اطلاعات و هنجارها دعوت می‌کند، فلسفه‌ی کاربردی از خواننده می‌خواهد هر چیزی را زیر سؤال ببرد. این کتاب‌ها ما را وادار می‌کنند که درخصوص باورهایمان، تصمیم‌هایمان و حتی احساساتمان بیندیشیم.
تفکر انتقادی یعنی رهایی از تفکر قالبی، کلیشه‌ای و تقلیدی. وقتی کسی در زندگی روزمره‌اش می‌آموزد که تصمیم‌هایش را براساس پرسشگری، تعمق و سنجش بگیرد، عملاً به انسانی آگاه‌تر و مستقل‌تر تبدیل می‌شود. کتاب‌هایی چون «چگونه باید زندگی کرد؟» نوشته‌ی ايلبر اورتايلي یا «فلسفه برای زندگی» اثر جولز اونز نمونه‌هایی هستند که با بازخوانی فلسفه‌ورزی رواقیون یا اپیکوری‌ها، ابزارهایی کاربردی برای مواجهه با مشکلات روزمره ارائه می‌دهند. 

 


کتاب‌های فلسفه‌ی کاربردی به انسان امروز کمک می‌کنند تا در جهانی آشفته و متغیر، معنا بیابد. در دنیایی که اخبار بد، فشار اقتصادی، عدم اطمینان و اضطراب، زندگی را احاطه کرده‌اند، بسیاری از افراد دچار بحران معنا هستند. در این شرایط، فلسفه به‌عنوان ابزاری برای معناجویی وارد می‌شود.
نویسندگانی مانند ویکتور فرانکل در کتاب «انسان در جست‌وجوی معنا» نشان می‌دهند که چگونه حتی در شرایطی چون اردوگاه مرگ نیز می‌توان به زندگی معنا بخشید. یا آلن دوباتن، فیلسوف و نویسنده‌ی نامدار معاصر، با آثاری مانند تسلی‌بخشی‌های فلسفه تلاش دارد اندیشه‌های فیلسوفانی چون سِنِکا، شوپنهاور و اپیکتتوس را در قالبی ساده و کاربردی به مخاطب منتقل کند تا از آن‌ها برای درک زندگی، درد و امید استفاده کند.
فلسفه‌ی کاربردی همچنین بر زیست اخلاقی در سطح فردی و اجتماعی تمرکز دارد. کتاب‌های این حوزه به مخاطب کمک می‌کنند تا در موقعیت‌های اخلاقی گوناگون، از قدرت تشخیص و انتخاب مسئولانه برخوردار شود.
به جای ارائه‌ی فهرستی از بایدها و نبایدها، فلسفه‌ی کاربردی خواننده را دعوت به تأمل در انتخاب‌هایش می‌کند: آیا راست گفتن همیشه بهتر از دروغ گفتن است؟ آیا خیانت همیشه شر مطلق است؟ مسئولیت ما در قبال دیگران چیست؟
همچنین فلسفه‌ی کاربردی اغلب با روان‌شناسی هم مرز می‌شود؛ زیرا یکی از اهداف مهم آن درک و مدیریت احساسات و هیجانات انسانی است. رواقیون در یونان باستان، ازجمله سنکا و مارکوس اورلیوس، معتقد بودند که فقط از طریق تمرین ذهنی و فلسفی است که می‌توان بر خشم، ترس، حسد و اندوه چیره شد.
کتاب‌هایی مانند تفکر رواقی در زندگی مدرن یا خوشبختی از نگاه اپیکور، با استناد به همین دیدگاه‌ها به مخاطب یاد می‌دهند چگونه با عقلانیت و بینش فلسفی، از توفان‌های روانی عبور کند. چنین نگرشی می‌تواند مکمل روان‌درمانی باشد، به‌ویژه برای افرادی که به‌دنبال ریشه‌ای عقلانی‌تر برای حل مسائل روانی خود هستند.
در دنیایی که افراد بیشتر از همیشه درگیر تصویرهای بیرونی، شبکه‌های اجتماعی، موفقیت‌های نمایشی و هویت‌های برساخته‌اند، کتاب‌های فلسفه کاربردی ابزاری برای بازگشت به خویشتن اصیل محسوب می‌شوند.

 


افلاطون با مفهوم خودشناسی آغازگر جریانی بود که در سراسر تاریخ فلسفه امتداد یافته است. کتاب‌های امروزی چون در ستایش آهستگی یا فلسفه‌ی زندگی روزمره مخاطب را تشویق می‌کنند تا به جای زندگی براساس میل دیگران، به درون خود بنگرند و از دل تجربه‌های شخصی به شناختی عمیق از خود برسند. این کتاب‌ها با طرح پرسش‌های بنیادین مانند «من که هستم؟»، «چه می‌خواهم؟» یا «چه چیز برایم ارزشمند است؟» به فرد کمک می‌کنند خود را بهتر بشناسد و با خویشتن آشتی کند.
یکی از بزرگ‌ترین مزایای کتاب‌های فلسفه‌ی کاربردی، ساده‌سازی مفاهیم فلسفی برای همه‌ی مردم است. این کتاب‌ها از زبان خشک و پیچیده‌ی آکادمیک فاصله می‌گیرند و به زبانی گویا، روایی و داستانی مسائل را مطرح می‌کنند. این سبک نگارش باعث می‌شود تا حتی کسانی که هیچ پیش‌زمینه‌ای از فلسفه ندارند نیز بتوانند با مفاهیم آن ارتباط برقرار کنند.
برای مثال، کتابِ «دنیای سوفی» نوشته‌ی یوستین گوردر فلسفه را در قالب داستانی ماجراجویانه به نوجوانان معرفی می‌کند، یا فلسفه برای زندگی جولز اِوِنز، فلسفه‌ی رواقی را در قالب تمرین‌های عملی بیان می‌کند. این رویکرد، فلسفه را از برج عاج پایین آورده و به زندگی واقعی نزدیک کرده است.
درنهایت، کتاب‌های فلسفه‌ کاربردی، به‌راستی آمده‌اند تا فلسفه را از قالب آکادمیک خارج کرده و به ساحت زیست واقعی انسان وارد کنند. آن‌ها نشان می‌دهند که فلسفه فقط برای فیلسوفان نیست، بلکه برای هر کسی است که دغدغه‌ی بهتر زیستن، معنا یافتن و انسانی‌تر بودن دارد. 
در جهانی پرشتاب، بی‌ثبات و پر از بحران، این کتاب‌ها همچون فانوس‌هایی‌اند که مسیر را روشن می‌کنند. خواندن آن‌ها نه‌فقط نوعی سرگرمی فکری، بلکه تمرینی برای زیستن آگاهانه، اخلاقی و اصیل است. فلسفه‌ی کاربردی به ما نمی‌گوید چه چیزی را باور داشته باشیم، بلکه می‌آموزد چگونه فکر کنیم، چگونه زندگی کنیم و چگونه با خود و جهان پیرامونمان مواجه شویم.   

0
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید