
شینتو/ جشنِ زندگی
کتاب «شینتو» نوشتهی آیدان رانگین به همت نشر ثالث به چاپ رسیده است. این کتاب یک بررسی عمیق و جذاب از آیین شینتو، دین باستانی ژاپن، ارائه میدهد و هم به جنبههای تاریخی و مذهبی شینتو میپردازد و هم آن را بهعنوان یک فلسفه زندگی معرفی میکند که بر هماهنگی با طبیعت، احترام به اجداد و جشن گرفتن زندگی تأکید دارد. رانگین در این اثر نشان میدهد که چگونه شینتو میتواند در دنیای مدرن الهامبخش باشد و به انسانها کمک کند تا در میان پیچیدگیهای تمدن امروزی، تعادل و آرامش درونی پیدا کنند.
رانگین شیمتو را بهعنوان یک دین فاقد بنیانگذار، متون مقدس واحد یا اصول دگماتیک معرفی میکند. برخلاف ادیان ابراهیمی، شینتو بیشتر یک شیوهی زندگی است که بر طبیعت، خلوص و تقدس هستی تمرکز دارد. مفهوم کامی که به روحهای مقدس موجود در همهی پدیدههای طبیعی اشاره دارد، هستهی مرکزی این آیین است. کامی میتواند در کوهها، رودخانهها، درختان و حتی انسانها وجود داشته باشد.
ویژگیهای کلیدی شینتو عبارتاند از:
ـ تقدس طبیعت: شینتو به انسان میآموزد که بخشی از طبیعت است، نه حاکم بر آن.
ـ انعطافپذیری: این آیین به جای قوانین سختگیرانه، بر تجربهی فردی و شهود تکیه دارد.
ـ تأکید بر خلوص: آیینهای تطهیر (مثل میسوگی) برای زدودن ناپاکیهای روحی و جسمی انجام میشوند.
شینتو ریشه در تاریخ کهن ژاپن دارد و با اساطیر این کشور، مانند کوجیکی و نیهونشوکی، گره خورده است. رانگین توضیح میدهد که چگونه شینتو در طول تاریخ با بودیسم و کنفوسیانیسم درآمیخته، اما هویت مستقل خود را حفظ کرده است. در قرن نوزدهم، شینتو بهعنوان دین ملی تقویت شد تا هویت ژاپنیها در مقابل نفوذ غرب حفظ شود. همچنین پس از جنگ جهانی دوم، شینتو از دولت جدا شد و بهعنوان یک دین غیرمتمرکز و چندوجهی باقی ماند.
در شینتو آیینهای روزمرهای وجود دارد؛ برای مثال:
تمیزی و نظم: بسیاری از ژاپنیها هر روز خانههای خود را تمیز میکنند، نه فقط برای پاکیزگی فیزیکی، بلکه برای پاکسازی روحی.
تقدیم غذا و نوشیدنی: بهعنوان نمادی از قدردانی از کامی.
یکی از جذابترین بخشهای کتاب، بررسی نقش شینتو در جامعهی امروزی ژاپن و جهان است. رانگین استدلال میکند که شینتو با تأکید بر تکثرگرایی، احترام به محیط زیست و تعادل روحی، میتواند پاسخگوی بسیاری از بحرانهای دنیای معاصر باشد.
مثالهای کاربردی:
اکولوژی: شینتو به انسان یادآوری میکند که طبیعت را نه برای سودجویی، بلکه بهعنوان یک موجود زندهی مقدس ببیند.
فناوری و سنت: در ژاپن مدرن، بسیاری از شرکتها (مثل تویوتا) مراسم شینتو را برای موفقیت کسبوکار انجام میدهند.
روانشناسی: تمرینهای شینتو، مانند مدیتیشن در طبیعت، میتوانند استرس زندگی شهری را کاهش دهند.
همچنین نویسنده در بخشی به رابطهی شینتو با بودیسم، هندوئیسم و حتی مسیحیت میپردازد. او نشان میدهد که چگونه شینتو میتواند در گفتوگوی بین ادیان نقش ایفا کند، زیرا به جای انحصارگرایی، بر همزیستی مسالمتآمیز تأکید دارد.
رانگین در پایان کتاب استدلال میکند که شینتو بیش از یک دین، یک فلسفهی زندگی است که میتواند به مردم در هر جای جهان کمک کند تا:
ـ ارتباط عمیقتری با طبیعت برقرار کنند.
ـ احترام به گذشته و سنتها را حفظ کنند.
ـ زندگی را بهعنوان یک موهبت مقدس جشن بگیرند.
درنهایت، «شینتو» کتابی است که با نثری روان و تحلیلی عمیق، خواننده را با دنیای شینتو آشنا میکند. آیدان رانگین موفق میشود نشان دهد که این آیین باستانی چگونه میتواند در عصر فناوری و اضطراب، الهامبخش زندگیهای معنویتر و متعادلتری باشد.
قسمتی از کتاب شینتو نوشتهی آیدان رانگین:
جنبش رمانتیک اگرچه بهشدت در برابر تأکید بر عقل محض واکنش نشان میداد اما در همان دوران روشنگری رشد کرد. رمانتیسم طبیعت را در هنرها گنجانده و حس هیبت و شگفتی را بازگردانده است، و این عقیده را که «انسان معیار همهچیز است» مقابل این جملهی مفهومی بلز پاسکال قرار داده که «قلب دلایلی دارد که عقل آنها را نمیفهمد». و وضعیت اصیل و بدوی را به ساختهشده و برنامهریزیشده ترجیح میدهد. رمانتیکها به شهود اعتقاد داشتند و میگفتند: «زیبایی حقیقت است، حقیقت زیبایی است و این همهچیز است.» این عقیده عملاً با آگاهی شینتو از کانناگارا یکسان است و امروزه همچنان بر تخیل غربی تأثیر قدرتمندی دارد.
میتوان گفت که هیچ تقسیم شرقی ـ غربی ضروریای و هیچ ناسازگاریای بین آگاهی طبیعت (کان ناگارا) و فرایندهای فکری غربی وجود ندارد. شواهد زیادی هست که نشان دهد ما در غرب در حال حرکت به سوی نسخهی خودمان از کان ناگارا هستیم. علاوهبر محیطگرایی، این امر از طریق جنبشهایی مانند معنویت آفرینش در کلیساهای مسیحی ـ و احیای علاقه به کابالا در یهودیت و تصوف در اسلام بیان میشود. این امر از طریق تلاش برای بازسازی مسیرهای باستانی پاگان از قطعات پراکندهشده در طول تاریخ بیان میشود. علم ما را به آگاهی اولیه از تداوم خود با طبیعت بازمیگرداند و ایدهای جامع از حقوق شروع به محافظت از سایر گونهها و اکوسیستمهایی میکند که بقای ما را تعیین میکنند. به همین دلیل است که علم با شینتو بسیار مرتبط است. علم بدون التماس، سخنرانی یا مطالبه به ما نشان میدهد که میتوانیم مدرنیتهی خود را با پیروی از مسیر طبیعت بزرگ و از طریق تغییر نگرش به جای رها کردن آنچه میدانیم، آشتی دهیم. مثال شینتو میتواند ما را سمت کانناگارای غربی هدایت کند.