#
#

شفاف اندیشیدن/ خودآموز تفکر نقادانه با تمرین و پاسخ تمرین

4 ماه پیش زمان مطالعه 5 دقیقه


کتاب «شفاف اندیشیدن» نوشته‌ی ژیل لوبلان را نشر کرگدن به چاپ رسانده است. در جهانی که پیچیدگی‌های فکری، اطلاعات متناقض و تنوع دیدگاه‌ها روزبه‌روز بیشتر می‌شود، نیاز به تفکر روشن و دقیق بیش از هر زمان دیگری احساس می‌گردد. کتاب «شفاف اندیشیدن»، اثری متمایز و کاربردی در حوزه‌ی تفکر انتقادی است که تلاش دارد با زبانی ساده و مثال‌هایی ملموس، مهارت تفکر منطقی و تحلیلی را در خواننده تقویت کند. این کتاب صرفاً اثری نظری در باب منطق یا فلسفه نیست، بلکه راهنمایی عملی برای پرورش ذهنی شفاف، منظم و مقاوم دربرابر خطاهای شناختی و مغالطات رایج است.
هدف اصلی کتاب «شفاف اندیشیدن»، ارائه‌ی ابزاری برای تقویت قدرت استدلال، تحلیل منطقی و مقابله با گمراهی‌ها در روند تفکر است. ژیل لوبلان با سابقه‌ای درخشان در حوزه‌ی فلسفه و آموزش تفکر انتقادی، بر آن است تا مخاطب را با فرایندها و تکنیک‌هایی آشنا کند که در مواجهه با اطلاعات، نظرات و باورها، بتواند داوری‌های روشن‌تری داشته باشد. نویسنده با نگاهی کاربردی به موضوع پرداخته و برخلاف بسیاری از متون خشک و آکادمیک، تلاش دارد که محتوای اثر را برای طیف وسعی از مخاطبان ـ از دانشجویان فلسفه تا عموم علاقه‌مندان به رشد فکری ـ قابل فهم و مفید سازد.
این کتاب در دوران معاصر، جایی که اخبار نادرست، تبلیغات فریبنده و استدلال‌های مغشوش به‌وفور در فضای عمومی دیده می‌شود، همچون چراغی برای هدایت ذهن در تاریکی اطلاعات ناصحیح عمل می‌کند. لوبلان با تأکید بر اهمیت تفکر روشن، گامی اساسی در جهت پرورش مهارت‌هایی برمی‌دارد که لازمه‌ی مشارکت آگاهانه در مباحثات اجتماعی، سیاسی و علمی هستند.
یکی از نقاط قوت کتاب، زبان روشن، غیرتخصصی و آموزنده‌ی آن است. برخلاف کتاب‌های سنگین در حوزه‌ی منطق یا فلسفه‌ی تحلیلی، «شفاف اندیشیدن» با مثال‌هایی روزمره و جذاب، مفاهیم دشوار را برای خواننده ساده می‌سازد. نویسنده در نگارش متن از زبان محاوره‌ای نسبی بهره گرفته است، به طوری که مخاطب احساس نمی‌کند در حال مطالعه‌ی یک متن دانشگاهی خشک است، بلکه بیشتر با راهنمایی گفت‌وگومحور مواجه است.
لوبلان از خواننده دعوت می‌کند به جای آنکه صرفاً فهرستی از قواعد و اصول منطقی ارائه دهد، وارد فرآیند کشف شود؛ یعنی خود بیندیشد، سؤال بپرسد، شک کند و به بررسی استدلال‌ها بپردازد. این نوع آموزش مبتنی بر کاوش، نه‌تنها باعث ماندگاری بیشتر مفاهیم در ذهن خواننده می‌شود، بلکه موجب پرورش واقعی توانایی فکری او خواهد شد.
همچنین از بخش‌های برجسته و کاربردی کتاب، تحلیل خطاهای شناختی و مغالطه‌های رایج در تفکر روزمره است. لوبلان توضیح می‌دهد که ذهن انسان مستعد انواع اشتباهات در تفسیر داده‌ها، استنتاج و قضاوت است؛ برای مثال، تمایلات تأییدی، نتیجه‌گیری عجولانه، استدلال براساس احساسات یا شهود بی‌پایه، همه از جمله دام‌هایی هستند که تفکر روشن را تهدید می‌کنند.
نویسنده با ارائه‌ی مثال‌هایی از گفت‌وگوهای واقعی، رسانه‌ها و سیاستمداران، نشان می‌دهد که چگونه این خطاها در عملکرد ذهنی ما نفوذ می‌کنند و چگونه می‌توان آن‌ها را تشخیص داد و تصحیح کرد. به‌ویژه تأکید او بر اهمیت بازبینی باورها و آمادگی برای تغییر دیدگاه‌ها در مواجهه با شواهد جدید، نمایانگر رویکرد فلسفی عمیق او به مسأله‌ی تفکر است.

شفاف اندیشیدن (خودآموز تفکر نقادانه،با تمرین و پاسخ تمرین)

شفاف اندیشیدن (خودآموز تفکر نقادانه،با تمرین و پاسخ تمرین)

کرگدن،نایش
افزودن به سبد خرید 740,000 تومان


قسمتی از کتاب شفاف اندیشیدن نوشته‌ی ژیل لوبلان:
استدلال تمثیلی از اصلی بهره می‌گیرد که می‌توان این‌گونه بیانش کرد: «این دو مورد شبیه‌اند. پس اگر بگویید که گزاره‌ی الف درباره‌ی یکی از آن‌ها صادق است، باید بگویید که الف درباره‌ی مورد دیگری نیز صادق است.»
در امور حقیقی، گاه یک پرونده را تعیین‌کننده‌ی رویه برای پرونده‌ی دیگر می‌دانند. وکیل‌هایی که مسئولیت پرونده‌ای را قبول می‌کنند سعی می‌کنند قبل از دادگاه، به پرونده‌های قبلی که شبیه یا مثل پرونده‌ی خودشان هستند دست پیدا کرده و درباره‌ی آن‌ها تحقیق کنند. (البته، پرونده‌هایی که درباره‌شان تحقیق می‌کنند باید «از جهت‌های ربط‌دار» ـ یعنی جهت‌هایی که بر سرنوشت دادگاه تأثیر می‌گذارند ـ به پرونده‌ی خودشان شبیه باشند). وکیل می‌تواند براساس شباهت‌ها به نحو تمثیلی چنین استدلال کند: از آنجا که این پرونده‌ها شبیه‌اند، باید با آن‌ها به نحو مشابه برخورد کرد؛ دادگاه باید در این پرونده نیز به همان حکمی برسد که در پرونده‌ی قبلی رسیده بود.
هنگام دسته‌بندی امور نیز پای استدلال‌های تمثیلی به میان کشیده می‌شود. بعضی وقت‌ها درباره‌ی اینکه فلان چیز باید در کدام دسته قرار بگیرد استدلال می‌کنیم و اینکه آن چیز در کدام دسته قرار می‌گیرد گاه شیوه‌ی برخورد ما با آن را تعیین می‌کند. برای مثال، فرض کنید یک گروه موسیقی می‌خواهد کنسرتی اجرا کند اما مسئولان شهر اجازه‌ی اجرای آن کنسرت را نمی‌دهند و می‌گویند که آن کنسرت مبتذل است. حال، اگر آن گروه موسیقی از مسئولان شهر شکایت کند و کار به دادگاه بکشد، بیشتر استدلال‌هایی که دو طرف در دادگاه مطرح خواهند کرد درباره‌ی این موضوع خواهد بود که آیا آن کنسرت مبتذل هست یا نه. (البته این امکان نیز وجود دارد که نمایندگان آن گروه موسیقی مدعی شوند که حتی اگر کنسرتشان مبتذل باشد مسئولان شهر حق ندارند از اجرای آن جلوگیری کنند.) در دادگاه، مسئولان شهر احتمالاً مدعی می‌شوند که نقطه‌های اشتراک آن کنسرت با موسیقی‌های مبتذل بیشتر است تا با موسیقی‌های به اصطلاح فاخر. از سوی دیگر، برگزارکنندگان کنسرت احتمالاً مدعی شوند که نقطه‌های اشتراک آن کنسرت با موسیقی‌های فاخر بیشتر است تا با موسیقی‌های مبتذل.

0
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید
کالاهای مرتبط