
ببخشید، ولی نه!/ قدرت سرپیچی در دنیایی که از ما پیروی میخواهد
کتاب «ببخشید، ولی نه!» نوشتهی سونیتا سا را نشر نوین به چاپ رسانده است. نسخهی اصلی این کتاب در ژانویهی 2025 منتشر شد و بهسرعت به یکی از آثار برجسته در حوزهی روانشناسی اجتماعی و اخلاق کاربردی تبدیل شد. کتاب با بررسی علمی و تجربی فشارهای اجتماعی بر فرد و اهمیت «نه» بهموقع، به خوانندگان ابزارهایی برای ایستادگی دربرابر فشارهای اجتماعی و تصمیمگیری براساس ارزشهای شخصی ارائه میدهد.
ساختار کتاب به سه بخش اصلی تقسیم میشود:
1. بله واقعی (True Yes): در این بخش، نویسنده به بررسی مفهوم بلهی واقعی میپردازد و ویژگیهای آن را توضیح میدهد. او تأکید میکند که برای گفتن «نه» مؤثر، ابتدا باید بدانیم چه زمانی و چرا باید بله بگوییم.
2. نه واقعی (True No): در این قسمت، مفهوم «نه» واقعی بررسی میشود. نویسنده پنج ویژگی ضروری برای گفتن «نه» مؤثر را معرفی میکند که شامل وضوح، صداقت، همدلی، شجاعت و مسئولیتپذیری است.
3. تبدیل شدن به یک نافرمانِ اخلاقی (Moral Maverick): در این بخش، نویسنده به بررسی چگونگی تبدیل شدن به فردی میپردازد که قادر است در موقعیتهای دشوار، تصمیمات اخلاقی بگیرد و دربرابر فشارهای اجتماعی ایستادگی کند.
سونیتا سا
سا در کتاب خود به نتایج تحقیقات روانشناسی و تجربیات واقعی اشاره میکند که نشان میدهند چگونه فشارهای اجتماعی میتوانند بر تصمیمگیریهای فردی تأثیر بگذارند. او با استفاده از مطالعات موردی و آزمایشهای روانشناختی، نشان میدهد که چرا بسیاری از افراد در موقعیتهای بحرانی از بیان مخالفت خودداری میکنند و چگونه میتوان این الگوی رفتاری را تغییر داد.
در جهانی که فشارهای اجتماعی و فرهنگی بر فرد غالب است، توانایی گفتن «نه» بهموقع میتواند همچون ابزاری برای حفظ سلامت روانی، ارتقای روابط بینفردی و ایجاد تغییرات مثبت در جامعه عمل کند. «ببخشید، ولی نه» به خوانندگان نشان میدهد که چگونه میتوانند با شجاعت و صداقت دربرابر فشارهای اجتماعی ایستادگی کنند و براساس ارزشهای شخصی خود تصمیمگیری کنند.
کتاب با استقبال گستردهای از سوی منتقدان روبهرو شد و منتقدان از ترکیب تحقیقات علمی با داستانهای واقعی و ارائهی راهکارهای عملی برای مواجهه با فشارهای اجتماعی تمجید کردند. همچنین برخی منتقدان نیز اشاره کردند که کتاب میتواند برای افرادی که در موقعیتهای اجتماعی دشوار قرار دارند، منبعی ارزشمند باشد.

ببخشید،ولی نه! (قدرت سرپیچی در دنیایی که از ما پیروی می خواهد)
نوین توسعه،نوینقسمتی از کتاب ببخشید، ولی نه! نوشتهی سونیتا سا:
«دیوارِ آبیِ سکوت» اصطلاحی است که به خودداری افسران پلیس از گفتن حقیقت اشاره میکند؛ حقیقتی که همکارشان را در تخلفی دخیل کند یا به شهرت پلیس لطمه بزند. این پدیده فراگیر است و افسران درستکار را به این سوق میدهد که برای در اَمان ماندن از رفتار ناپسند سایر افسران، سکوت اختیار کنند. طبق یک نظرسنجی در سال 2000 که در کنفرانس سالانهی «انجمن بینالمللی رؤسای پلیس» ارائه شد، تقریباً 46درصد از پاسخدهندگان اعتراف کردند که شاهد تخلف همکارانشان بودهاند، اما آن را پنهان کردهاند. دلایل آنها متفاوت بود، اما اغلب به حفظ شغل و امنیت شخصی برمیگشت. افسران برای بقا به یکدیگر متکیاند. آنها همچنین بر این باور بودند که اگر گزارش دهند، طرد میشوند، اخراج میشوند، اسمشان در لیست سیاه قرار میگیرد یا گزارششان تغییری ایجاد نمیکند.
مایکا کوئین، کهنهکارِ اجرای قانون، در کتابش با عنوان راهرفتن با شیطان: قانون نانوشتهی سکوت پلیس، توضیح میدهد که این دیوار آبی سکوت چگونه پلیسهای صادق را فاسد میکند. این پدیده دست افسران پلیس را باز میگذارد تا بهراحتی قانون را زیر پا بگذارند؛ چراکه میدانند همکارانشان آنها را «لو» نخواهند داد. بهعلاوه، افسران درستکار اغلب کسی را ندارند که این تخلفات را به او گزارش کنند؛ زیرا حتی افسرانِ ردهبالا نیز در اعمال خلاف قانون دست دارند. قانون نانوشتهی سکوت ناگزیر به رفتارهای غیراخلاقی و مجرمانه در میان برخی از افسران منجر میشود و چنان که کوئین مینویسد، شعارِ پلیس یعنی «محافظت و خدمت» را به «محکوم کردن و زندانی کردن» تغییر میدهد.