
اثر انتظار/ ذهنیت چگونه زندگی را دگرگون میکند؟
کتاب «اثر انتظار» نوشتهی دیوید رابسن به همت نشر مون به چاپ رسیده است. دیوید رابسن، نویسنده و روزنامهنگار در این کتاب به بررسی قدرت انتظارات و باورهای ذهنی بر زندگی انسان میپردازد. نویسنده با استناد به تحقیقات علمی در زمینهی روانشناسی، عصبشناسی و علوم رفتاری، نشان میدهد که چگونه انتظارات ما میتوانند بر سلامت، عملکرد، روابط و حتی طول عمر ما تأثیر بگذارند.
این کتاب به ما یادآوری میکند که ذهنیت ما فقط یک طرز فکر ساده نیست، بلکه یک نیروی قدرتمند است که میتواند واقعیت فیزیکی و روانی ما را شکل دهد.
رابسن با مثالهای متقاعدکنندهای مانند اثر دارونما و اثر نوسبو نشان میدهد که ذهن چقدر قدرتمند است. دارونماها میتوانند درد را کاهش دهند، فقط به این دلیل که بیمار باور دارد دارو مؤثر است. در مقابل، نوسبوها میتوانند عوارض جانبی واقعی ایجاد کنند، حتی اگر ماده بیضرر باشد.
تحقیقات نشان دادهاند که این اثرات فقط روانی نیستند، بلکه تغییرات فیزیولوژیکی در بدن ایجاد میکنند؛ مانند ترشح اندورفین برای کاهش درد یا افزایش استرس بهدلیل ترس از عوارض.
براساس مطالعات افرادی که خوشبینتر هستند، سیستم ایمنی قویتری دارند و سریعتر بهبود مییابند. اگر فردی باور داشته باشد که استرس برایش مضر است، واقعاً تأثیر منفی آن بیشتر میشود. در مقابل، کسانی که استرس را طبیعی و انگیزهبخش میدانند، عملکرد بهتری دارند. تحقیقات نشان میدهند افرادی که نگرش مثبتی به پیری دارند، بهطور میانگین 5/7 سال بیشتر عمر میکنند.
وقتی معلمان یا مدیران انتظارات بالایی از دانشآموزان یا کارمندان دارند، عملکرد آنها واقعاً بهبود مییابد. اگر فردی فکر کند «من در ریاضی ضعیفم»، این باور مانع پیشرفت او میشود، حتی اگر استعداد داشته باشد. آزمایشها نشان دادهاند افرادی که باور دارند ورزش برایشان مفید است (حتی اگر کمتحرک باشند)، بهبودهای سلامتی بیشتری نسبت به دیگران نشان میدهند. اگر فردی با این ذهنیت وارد یک گفتوگو شود که طرف مقابل من را دوست ندارد، ناخودآگاه رفتارهای دفاعی نشان میدهد و رابطه خراب میشود. همچنین زوجهایی که باور دارند مشکلاتشان موقتی است (نه دائمی)، احتمال موفقیتشان در رابطه بسیار بیشتر است.
رابسن راهکارهای عملی برای تغییر باورهای محدودکننده ارائه میدهد:
بازنویسی روایتهای ذهنی: به جای گفتن «من استرس دارم»، بگویید «این هیجان به من کمک میکند بهتر عمل کنم.»
استفاده از مدلسازی ذهنی: تجسم موفقیت (مانند ورزشکاران حرفهای) میتواند عملکرد را بهبود بخشد.
محیطسازی: قرار گرفتن در معرض پیامهای مثبت (مثل کتابها، پادکستها یا افراد الهامبخش) انتظارات ما را تغییر میدهد.
آزمایشهای کوچک: امتحان کردن رفتارهای جدید (مثل صحبت در جمع) بهتدریج باور «من میتوانم» را تقویت میکند.
اثر انتظار ترکیبی جذاب از علم روانشناسی و داستانهای واقعی است که نشان میدهد باورهای ما سرنوشت ما را میسازند. رابسن نهتنها توضیح میدهد که چرا انتظارات چنین تأثیر عمیقی دارند، بلکه راهکارهای عملی برای بازسازی ذهنیت ارائه میدهد.
اگر میخواهید:
سلامت جسمی و روانی بهتری داشته باشید، عملکرد خود در کار و تحصیل را بهبود بخشید، روابط موفقتری بسازید و بهطورکلی زندگی شادتر و پربارتری تجربه کنید.
این کتاب به شما کمک میکند قدرت پنهان انتظاراتتان را کشف کنید و از آن برای تغییر زندگی استفاده کنید.
قسمتی از کتاب اثر انتظار نوشتهی دیوید رابسن:
مقایسهی سیزده کشور نشان داد که دسترسی به پوشش مطلبهای منفی در فضای آنلاین، ارتباط مستقیمی با درصد بیماران مبتلا به اثرهای جانبی دارو در آن منطقه دارد. در ایالات متحده و بریتانیا ـ که بیش از دیگر نقطهها میتوان با روایتهای منفی درخصوص مصرف استاتینها مواجه شد ـ نسبت بیماران با دردهای عضلانی در حدود 12 تا 21 درصد و همزمان در سوئد یا ژاپن فقط در حدود 2 درصد بود که بسیار نزدیک به مقدار پیشبینیشده در کارآزماییهای با استفاده از دارونماست.
شاید افزایش حساسیتهای غذایی در اروپا و ایالات متحده، رایجترین اثر انتظارها به شمار میرود. مثلاً میتوان به برخی دشواریها در هضم گلوتن اشاره کرد. تصور میشود حدود یکدرصد از انسانها به بیماری سلیاک مبتلایند. در این بیماری، دستگاه ایمنی بدن واکنشی بیشازحد نشان میدهد و گلوتنِ غذایی را با نوعی مادهی بیماریزای خطرناک اشتباه میگیرد. آسیب وارده به شکم افراد، در جذب مواد مغذی اختلال ایجاد میکند و به کمخونی و نقصهای دیگر منجر میشود. همچنین یکدرصد از بزرگسالان ممکن است به حساسیت در برابر گندم مبتلا باشند که در آن، پروتئینهای موجود در گندم ـ غیر از گلوتن ـ میتوانند باعث واکنشدهی اغراقآمیز سیستم ایمنی شوند و نشانههایی را ـ مثل استفراغ و خارش ـ ایجاد کنند.
باوجوداین، در گروه سوم، نوعی «حساسیت به گلوتن» مشاهده میشود که نمیتوان آن را بهآسانی توصیف کرد. در افراد مبتلا به این مشکل، آسیبی به شکم وارد شده است که در بیماری سلیاک شرح داده شده است. آزاد شدن آنتیبادیها مخصوص حساسیت به گندم است و در اینجا مشاهده نمیشود، اما بیماران ابتلای خود را به دردهای شکمی، نفخ، اسهال و سردرد گزارش میدهند. تازهترین تحقیقها نشان میدهند انتظارهای افراد اغلب میتوانند مسئول بروز این ناراحتیها باشند؛ مثلاً در کارآزماییهای کور، گلوتن برای چند هفته از رژیم غذایی شرکتکنندگان حذف میشود و پس از آن، از این افراد خواسته میشود نان یا کیکهایی را مصرف کنند که ممکن است این پروتئین را داشته باشد یا نداشته باشد. در فراتحلیلی جدید، نتیجهی ده مطالعهی متفاوت بررسی شده و در آن مشخص شده است که 16درصد از انسانهای حساس به گلوتن، هیچ واکنشی به دارونما نداشتهاند. در مقابل، درصد بیشتری (بیش از 40درصد) واکنشهای مشابهی را به هر دو گروه مواد غذایی نشان دادند و این یعنی انتظارها نقش زیادی در بروز نشانههای آنها داشتهاند. نکتهی مهم آن است که در بسیاری از این مطالعهها، غذاهای دارونمایی حذف شده بودند که ممکن بود کربوهیدراتهای فادمپ داشته باشند؛ موادی که گفته میشود جزء عاملهای مؤثر در بروز علامتهایند.