کوره‌راه لانه‌های عنکبوت/ ایتالو کالوینو و نخستین رمانش

4 سال پیش زمان مطالعه 4 دقیقه
کتاب «کوره‌راه لانه‌های عنکبوت»، نوشته‌ی ایتالو کالوینو، به همت نشر نون به چاپ رسیده است. کالوینو نویسنده‌ی نامدار ایتالیایی و خالق شاهکارهایی چون: «اگر شبی از شب‌های زمستان مسافری»، «شهرهای نامرئی» و «بارون درخت‌نشین» است. خود کالوینو در مقدمه‌ی کتاب می‌نویسد: «اولین کتابت، وقتی هنوز برای اینکه تعریف بشوی خیلی زود است، تو را تعریف می‌کند و پس از آن این تعریف تا آخر عمر با تو می‌ماند و تلاش می‌کنی مسجلش کنی یا گسترشش دهی یا بهبودش بخشی و یا حتی تکذیبش کنی، اما هرگز از دستش خلاصی نداری.» شگفت اینکه این اولین رمان هم جزء بهترین آثار کارنامه‌ی ایتالو کالوینو و تاریخ ادبیات است و در بسیاری از فهرست‌های معتبر، جزء کتب داستانی برتر دنیا قرار گرفته است. «کوره‌راه لانه‌های عنکبوت» را می‌توان متفاوت‌ترین اثر کالوینو دانست، کاری رئالیستی و آرمان‌گرایانه که از باورهای جوانی نویسنده متأثر است و همچنان، همچون همه‌ی آثار بعدی نویسنده‌اش اما به شیوه‌ای متفاوت، خواننده را مجذوب روایت دقیق و کنجکاوی‌برانگیزش می‌کند. این رمان در ۱۹۴۷ منتشر شد و وقایع آن در پس‌زمینه‌ی جنگ جهانی دوم اتفاق می‌افتد. سرقت یک تپانچه از یک ملوان نازی گره مهم حوادث رمان را ایجاد می‌کند و با تعلیقی نفس‌گیر وقایع به پیش می‌روند. کالوینو در اینجا شروع درخشان خود در ادبیات را نوید می‌دهد.

قسمتی از کتاب کوره‌راه لانه‌های عنکبوت:

بیدار که می‌شود پهنه‌ی روشن آسمان را از لابه‌لای شاخه‌های درختان جنگل می‌بیند، نور چشم‌هایش را می‌زند. روز آمده، روزی روشن و آزاد، با آواز پرندگان. مرد درشت‌هیکل کنار پین ایستاده و دارد بالاپوشش را که از روی پین برداشته لوله می‌کند. «عجله کن، باید راه بیفتیم، صبح شده.» تقریباً تمام شب را راه رفته بودند، از میان درختستان زیتون بالا خزیده بودند، از میان زمینی بایر گذاشته بودند، و آخر سر هم وارد جنگل کاج شده بودند . جغدها را هم دیده بودند؛ اما پین اصلاً نترسیده بود، چون تمام مدت مرد درشت هیکلِ کلاه‌پشمی به سر دستش را گرفته بود. مرد درشت‌هیکل همین‌طور که  با خود می‌کشیدش گفته بود: «داری از خواب غش می‌کنی پسرم، نمی‌خواهی که کولت کنم، می‌خواهی؟» در واقع، پین چشم‌هایش را به روز باز نگه داشته بود و با خوشحالی در میان انبوهی از سرخش فرو رفته بود که از قدش بلندتر بودند. دیگر تقریباً صبح شده بود که به فضایی باز نزدیک یک کلبه‌ی زغال‌سازی رسیده بودند و مرد درشت‌هیکل گفته بود: «می‌توانیم اینجا استراحت کنیم.» پین روی زمین سیاه از زغال دراز کشیده بود و گویی در رؤیا دیده بود که مرد درشت‌هیکل بالاپوشش را روی او کشیده بود و این‌طرف و آن‌طرف رفته بود و چوب جمع کرده بود، چوب‌ها را خرد کرده بود، و آتش روشن کرده بود. حالا روز است. پین هم بلند می‌شود و کنار مرد درشت‌هیکل می‌ایستد. به چهره‌ی مرد درشت‌هیکل نگاه می‌کند؛ هنوز درست و حسابی او را در روشنایی ندیده. جنگل که روشن‌تر می‌شود و چشم‌های پف کرده و خواب‌آلود پین بهتر می‌بیند، به کندوکاو در چهره‌ی او ادامه می‌دهد. جوان‌‌تر از چیزی است که به نظر می‌رسید و تناسب چهره‌اش معمولی‌تر؛ سبیلش به سرخی می‌زند و چشم‌هایش آبی است، صورتش به خاطر فاصله‌ای که بین دندان‌هایش است و بینی تخت و پت‌وپهنش شبیه ماسک‌های گروتسک است. کوره‌راه‌ لانه‌های عنکبوت را آهنگ حقانی ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۲۱۹ صفحه رقعی با جلد نرم و قیمت ۶۵ هزار تومان چاپ و روانه‌ی کتابفروشی‌ها شده است.
0
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید