خوشا اتلاف وقت!/ راهی برای نجات از باتلاقی که در حال غرق شدن در آن هستیم
کتاب «خوشا اتلاف وقت» نوشتهی پروفسور آلن لایتمن به همت انتشارات کتابستان معرفت به چاپ رسیده است. لایتمن در این کتاب کاربردی و مهم که برداشتی تازه از مشکلات زندگی مدرن امروزی ارائه میدهد، خلاقیتی را که محصول اجازه دادن به ذهن برای پرسه زدن آزادانه، تلاش برای انجام هیچ کاری و بدون هیچگونه وظایف محولشده ناشی میشود، بررسی میکند.
همهی ما نگران اتلاف وقت هستیم، بهویژه در غرب که سبک زندگی دیوانهواری ایجاد شده که در آن بیست و چهار ساعت به واحدهای کوچکتری تقسیم شده و برای هر کدام به شکل مرتب بازدهی تعریف میشود. ما در تعطیلات گوشی هوشمند و لپتاپ خود را با خود میبریم. هنگام قدم زدن در پارک یا هنگامیکه در رستوران هستیم ایمیلها و حسابهای خود را چک میکنیم. برنامههای درسی دانشگاه بهقدری فشرده است که جوانان وقت ندارند دربارهی مطالبی که قرار است یاد بگیرند فکر کنند. بااینحال، در مواجهه با وجودِ زمانمحور ما، شواهد زیادی نشان میدهد که «اتلاف وقت» ارزش زیادی دارد. آزاد گذاشتن ذهن برای مدتی، اجازه دادن به دقایق و حتی ساعتها بدون فعالیتهای برنامهریزیشده در ذات خود ارزشهای پنهان بسیاری دارد.
گوستاو مالر بهطور معمول پس از ناهار، سه یا چهار ساعت پیادهروی میکرد و برای یادداشت کردن ایدهها در دفترچهی خود توقف میکرد. کارل گوستاو یونگ هنگام بازدید از خانهی روستایی خود، خلاقانهترین تفکر و شیوهی نوشتن را در خود شکوفا میدید. آلبرت اینشتین در زندگینامهی خود در سال ۱۹۴۹، توضیح داد که چگونه در بسیاری اوقات ذهنش را رها میکرد و پرسه میزد و بدین ترتیب ارتباطاتی بین مفاهیمی که قبلاً بیارتباط بودند پیدا میکرد.
آلن لایتمن در کتاب خوشا اتلاف وقت، عجله و هجوم دنیای مدرن را زیر ذرهبین میبرد. خاستگاههای تکنولوژیکی مبتنی بر زمان را بررسی میکند و ارزشهای فراوان اتلاف وقت را مورد بررسی قرار میدهد. لایتمن به شما کمک میکند تا از این ایده که نباید حتی یک ثانیه را هدر دهیم رها شوید و کشف کنید که گاهی اوقات بهترین کار این است که اصلاً هیچ کاری انجام ندهیم.
قسمتی از کتاب خوشا اتلاف وقت:
براساس تحقیق مهمی که در دانشگاه هرتفورد شایر و با همکاری بریتیش کانسیل انجام شد، سرعت راه رفتن عابران پیاده در ۳۲ شهر در سراسر جهان، در بازه ۱۰ سالهی ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۵، ۱۰ درصد افزایش یافته است.
چگونه به این نقطه از تاریخ جهان رسیدیم؟
اولین موضوعِ پیشرو کسبوکار است. تحرک زندگی همیشه تابع سرعت کسبوکار بوده است و سرعت کسبوکار تابع سرعت ارتباطات.
جورج برد در کتابی به نام تشویش امریکایی؛ دلایل و عواقب آن، که در سال ۱۸۸۱ منتشر شد، به افزایش میزان تشویش عمومی اشاره میکند، که دلیلش فناوریهای ارتباطی نوین دنیای امروز است: راهآهن و تلگراف. امروز، این فناوری اینترنت نام دارد. وقتی تلگراف در قرن نوزدهم اختراع شد، اطلاعات با سرعتی در حدود چهار بیت بر ثانیه منتقل میشدند. در سال ۱۹۸۵، در شرف پیدایش اینترنت عمومی، سرعت انتقال حدود هزار بیت در ثانیه بود. امروزه، سرعت انتقال حدود هزار میلیون بیت بر ثانیه است. یکی از دوستانم که سی سال سابقهی وکالت دارد، نامهای برایم نوشته و گفته بود: تکنولوژی از قدرت روحی و فکری انسان برای دریافت و تحلیل یک پروندهی حقوقی، پیش گرفته است. او گفته بود با ظهور ایمیل، موکلانش حتی در موارد پیچیده پاسخ فوری میخواهند و حرفهی وکالت برای همیشه از علمی استدلالمحور به یک ماراتن تغییر یافته است. دوست دیگری که در یک شرکت بزرگ نرمافزار کار میکند ، فرایند مؤثر مصاحبهی شغلی در شرکت را برایم شرح داده است: یک متقاضی به صورت جداگانه و توسط افرادی که همگی عضو گروه گزینشکنندگان هستند، مصاحبه میشود و پس از آن دیگر هیچ جلسهی حضوری برای بحث و تبادلنظر دربارهی متقاضی برگزار نمیشود، بلکه هر مصاحبهکننده باید نظرش را دربارهی متقاضی در همان بیست دقیقهی جلسه برای اعضای دیگر بنویسد و ایمیل کند. اگر نامهی ارزیابی در بازهی زمانی تعریفشده منتقل نشود، آن مصاحبهکننده از جزئیات جلسه بیخبر میماند و بقیهی اعضا با سرعت به کارشان ادامه میدهند.
بخش درخورتوجهی از عجله و اضطراب محیط شغلی، که سرانجام به ابعاد دیگر زندگی نیز سرایت خواهد کرد، نتیجهی رابطهی میان پول و زمان است. از زمان انقلاب صنعتی و بهکارگیری زمان بهعنوان مبنای کار، دنیای پیشرفته با کمال میل عبارت «زمان یعنی پول» را پذیرفت. پنجاه سال پیش بود که اقتصاددانی به نام گری بکر، با ایجاد تقابل میان زمان کار و زمان فراغت، قیمت زمان در خانوادهها را بهصورت شفاف تحلیل کرد. موضوع این است که تمام اوقات فراغت، وقتی با کارهایی مقایسه شدند که در ازای انجام آنها پول پرداخت میشود، ارزشمند شدند. یکی از نتایج آشکاری که از کار بکر به دست آمد، این بود که وقتی درآمد افراد افزایش مییابد، آنها تمایل کمتری به اختصاص دادن زمان به فراغت و آسودگی نشان میدهند و پر واضح است که با پیشرفت فناوری، ساعتهای کاری سودآورتر هم شدهاند. بازده ما هر روز بیشتر میشود. در دنیای امروز، بهطور متوسط، تولید کالا در هر ساعت از کار، از چیزی که در گذشته اتفاق میافتاد بیشتر است. براساس آماری که از مؤسسهی آماری کار منتشر شده، میزان بهرهوری از سال ۱۹۵۰ بیش از چهار برابر شده است.