انعطاف‌پذیری هیجانی/ رهایی از قیدوبندها و قدرت پذیرش تغییر

2 سال پیش زمان مطالعه 6 دقیقه

کتاب «انعطاف‌پذیری هیجانی»، نوشته‌ی سوزان دیوید، به همت نشر میلکان به چاپ رسیده است. در طول سفر زندگی، دانستن اینکه چه مسیری را برگزینیم یا چه چیزی در پیش داریم برای ما انسان‌ها چندان آسان نیست. ما فانوس دریایی نداریم که از روابط ناپایدار دور نگهمان دارد. دیده‌بانی بر عرشه یا راداری روی برج نداریم تا مواظب تهدیدهای مخفی‌ای باشند که ممکن است برنامه‌های شغلی‌مان را غرق کنند. به جای این‌ها، ما هیجان‌هایمان را داریم -احساساتی مانند ترس، اضطراب، شادی و شعف-سیستمی عصبی‌شیمیایی که برای کمک به ما در هدایت جریان‌های پیچیده‌ی زندگی تکامل یافته است.

هیجان‌ها -از خشم مهارنشدنی گرفته تا عشق خام- واکنش‌های فیزیکی فوری بدن به نشانه‌های مهم دنیای خارج‌اند. وقتی حواسمان اطلاعاتی دریافت می‌کنند -نشانه‌هایی از خطر، علاقه‌ی رؤیایی، پذیرفته‌شدن یا طردشدن از طرف همسالان- بدن ما خودش را با این پیام‌های ورودی تطبیق می‌دهد؛ قلبمان تندتر یا کندتر می‌زند، عضلاتمان منقبض یا منبسط می‌شود، تمرکز ذهنی ما به آن تهدید معطوف می‌شود یا در گرمای ارتباطی مطمئن آرام می‌گیرد.

این واکنش‌های «نمودیافته»ی جسمانی وضعیت درونی و رفتار ظاهری ما را با شرایط موجود هماهنگ می‌کنند و نه‌تنها کمکمان می‌کنند زنده بمانیم، بلکه سبب رشد و پیشرفت ما می‌شوند. مانند فانوس دریایی دریانورد اورایلی، سیستم طبیعی هدایتگر ما، که طی میلیون‌ها سال آزمایش و خطای تدریجی تکامل یافته است، وقتی درصدد مبارزه با آن نباشیم، بسیار مفیدتر است.

اما این کار همیشه آسان نیست؛ زیرا نمی‌شود همیشه به هیجان‌هایمان اعتماد کنیم. هیجان‌ها در برخی شرایط به ما کمک می‌کنند تا از ظاهرسازی‌ها و رفتارهای تصنعی آگاه شویم، مانند نوعی رادار درونی کار می‌کنند تا دقیق‌ترین و بصیرتمندانه‌ترین تعبیر را از واقعیتِ وضعیت موجود به ما بدهند. چه کسی از این دست احساسات درونی که به ما می‌گویند «این یارو داره دروغ می‌گه» یا «هر چند دوستم می‌گه حالش خوبه، یه چیزی داره اذیتش می‌کنه.» را تجربه نکرده است؟

اما در برخی شرایط دیگر، هیجان‌ها مسائل قدیمی را دوباره پیش می‌کشند و با تجربه‌های دردناک گذشته، درک ما را از وضعیت فعلی مخدوش می‌کنند. این حس‌های قوی ممکن است کاملاً بر ما چیره شوند، بر قضاوت ما سایه بیفکنند و ما را مستقیم به سمت صخره‌ها هدایت کنند. در این موارد، شما ممکن است «کنترلتان را از دست بدهید» و مثلاً یک لیوان نوشیدنی به صورت فرد دروغگو بپاشید!

نویسنده می‌گوید: «هدفم از این کتاب این است که به شما کمک کنم درباره‌ی هیجان‌هایتان بیشتر آگاه شوید، یاد بگیرید آن‌ها را بپذیرید و با آن‌ها مصالحه کنید و بعد، با افزایش انعطاف‌پذیری هیجانی، رشد و پیشرفت کنید. با ابزارها و روش‌هایی که آورده‌ام شما انسانی کامل نمی‌شوید که هیچ‌وقت حرف اشتباهی نمی‌زند یا هرگز گرفتار احساساتی مانند شرم، گناه، خشم، اضطراب یا ناامنی نمی‌شود. تلاش برای کامل بودن -یا همیشه تمام‌وکمال شادبودن- فقط به سرخوردگی و شکست منجر می‌شود. در عوض، امیدوارم کمک کنم با دشوارترین هیجان‌های خود کنار بیایید، توانایی لذت‌بردن از روابطتان را افزایش دهید، به اهدافتان برسید و زندگی‌تان را به کامل‌ترین شکل ممکن سپری کنید.

اما این فقط بخش «هیجانِ» انعطاف‌پذیری هیجانی است. بخش «انعطاف‌‌پذیری» هم به فرایندهای فکری و رفتاری شما مربوط می‌شود -آن عادت‌های ذهن و بدن که از شکوفایی شما جلوگیری می‌کنند، به‌خصوص زمانی که مانند ناخدای کشتی جنگی دیفاییِنت، به همان روش قدیمی نامنعطف به شرایط جدید یا متفاوت واکنش نشان می‌دهید.

سوزان دیوید عضو هیئت علمی گروه روان‌شناسی دانشکده‌ی پزشکی هاروارد است. خانم سوزان دیوید سخنران و مشاوری محبوب است که با مدیران ارشد صدها سازمان بزرگ، ازجمله سازمان ملل، ارنست اند یانگ و مجمع جهانی اقتصاد کار کرده. کارهایش در نشریه‌های متعددی، از جمله هاروارد بیزنس، تایم، فست کمپانی و وال استریت جورنال چاپ شده است. او که اصالتاً اهل افریقای جنوبی است، با خانواده‌اش در بوستون زندگی می‌کند.

قسمتی از کتاب انعطاف‌پذیری هیجانی:

ما می‌خواهیم زندگی تا جایی که ممکن است زیبا و بی‌دردسر باشد. از طرفی، زندگی ما را پایین می‌کشد و دل‌شکستگی بخشی از قراردادش با دنیاست. ما جوانیم و بعد پیر می‌شویم. سالم هستیم و بعد مریض می‌شویم. با کسانی هستیم که دوستشان داریم و بعد آن‌ها را از دست می‌دهیم. زیبایی زندگی از شکنندگی آن جدا نیست.

یکی از بزرگ‌ترین پیروزی‌های انسان این است که تصمیم بگیرید در قلبش جایی، هم برای شادی و هم برای درد، داشته باشد و با ناراحت ‌بودن راحت باشد. این یعنی احساساتمان را نه خوب یا بد بلکه فقط آن‌چنان که هستند ببینیم. بله، این تصور نادرست در فرهنگ ما وجود دارد که وقتی در درونمان آشوب است باید کاری انجام دهیم؛ باید با آن بجنگیم، اصلاحش کنیم، کنترلش کنیم، اراده‌ی قوی‌مان را بر آن غالب کنیم، مثبت‌اندیش بمانیم؛ اما کاری که واقعاً باید انجام دهیم از همه ساده‌تر و واضح‌تر است: هیچ‌کاری. این یعنی تجربه‌ی درونی را بپذیریم، در برابرش صبور باشیم و بدون تلاش برای یافتن راه خروج از آن‌ها شناخت پیدا کنیم.

اگر به‌شدت تلاش می‌کردید سیگار را ترک کنید، تا مدتی هوس سیگار می‌کردید. این هوس‌ کردن، طبیعی و فیزیولوژیکی است -پس چرا باید آن را نکوهش کنیم؟ درواقع، احساس نیاز به کنترل نوعی هوس است که می‌تواند این هوس را به نیرویی مقاومت‌ناپذیر تبدیل کند. به همین دلیل است که پذیرش -پایان ‌دادن به مسابقه‌ی طناب‌کشی با رهاکردن طناب- بهترین راه است.

شما نمی‌توانید خواسته‌های خود را انتخاب یا کنترل کنید. می‌توانید انتخاب کنید سیگار را روشن کنید، دومرتبه دسر بخورید، یا کسی را که تازه در کافه با او آشنا شده‌اید به خانه دعوت کنید. وقتی انعطاف‌پذیری هیجانی داشته باشید، برای جنگیدن با هوس‌ها انرژی‌تان را هدر نمی‌دهید. فقط تصمیم‌هایی می‌گیرید که با ارزش‌هایتان همسو هستند.

انعطاف‌پذیری هیجانی را سوما فتحی ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۲۷۱ صفحه‌ی رقعی و با جلد نرم چاپ و روانه‌ی کتابفروشی‌ها شده است.  

خرید کتاب انعطاف‌پذیری هیجانی    

0
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید