
آنگلا مرکل؛ تأثیرگذارترین رهبر اروپا/ از اعلامیهپخش کردن تا رسیدن به مقام صدراعظمی
کتاب «آنگلا مرکل، تأثیرگذارترین رهبر اروپا»، نوشتهی متیو کوُرتراپ، به همت نشر جمهوری به چاپ رسیده است. آنگلا مرکل در حکومت کمونیستی آلمان شرقی بزرگ شد، پلیس مخفی سعی کرد برای جاسوسی استخدامش کند، مدتی در برلین در خانهای غصبی زندگی میکرد و در کمتر از یک سال در دولت هلموت کهل از اعلامیهپخش کردن به نشستن پشت میز کابینه رسید. در این کتاب میبینیم چطور مرکل و کارکنانش، که بیشترشان زن بودند، بارها از سیاستمداران محافظهکار آلمان پیشی گرفتند و آلمان را به کشوری آزادتر و مرفهتر تبدیل کردند. هرکس که به دوران معاصر و سیاستش علاقهمند است، یا مایل است سرگذشت زنی فوقالعاده را بخواند، حتماً از این روایت پرشور لذت میبرد؛ داستان زنی که با مدرک دکترای فیزیک کوانتوم به ملکهی بلامنازع اروپا تبدیل شد: تأثیرگذارترین رهبر اروپا.
این کتاب ترکیبی است از روایت زندگی مرکل و شرح روشنی از تاریخ آلمان بعد از جنگ جهانی دوم. متیو کوُرتراپ نویسندهی کتاب، بیش از یک دهه به روزنامهنگاری و فعالیت دانشگاهی مشغول بوده است و در داستانگویی و پرداخت جذاب روایت چیزی از رماننویسها کم ندارد.
این کتاب، داستان رهبری حرفهای و متمرکز را بازگو میکند که گاهی «ریاضیدان قدرت» نامیده میشود و همچنین شخصیت، علایق و گذشتهی فیزیکدان کوانتوم معمولی و فروتنی را فاش میکند که فقط در عرض چند ماه از گمنامی در دنیای سیاست به اوج قدرت رسید.
این کتاب زندگی و دوران زنی را دنبال میکند که اصالت لهستانی دارد، در حکومت دیکتاتوری کمونیستی بزرگ شده، زمانی پیشخدمتِ بار و متصرف بوده و بعد صدراعظم آلمان شده است. این داستانی نیست که بارها تعریف شده باشد و قطعاً کسی آن را به انگلیسی تعریف نکرده است. مرکل در مصاحبهای با مجلهی اشترن، در ۱۸ نوامبر ۲۰۰۴، گفت: «مردم دربارهی ۳۵ سال از زندگی من عملاً هیچچیز نمیدانند.» بعد از گذشت سالها نیز این مسئله تا حد زیادی همچنان واقعیت دارد. افراد بسیاری میدانند او در آلمان شرقی بزرگ شده، علوم طبیعی خوانده و اولین صدراعظم زن آلمان است؛ اما بخشهای دیگر زندگیاش کمتر شناخته شده است. ممکن است اینکه او شوخطبعی فوقالعاده و استعداد تقلید صدا -از جمله صدای پاپ- را دارد موجب تعجب افراد بسیاری شود. برخی هم ممکن است تعجب کنند که او با تربیتی مسیحی بزرگ شده است. اینها و موارد بسیار دیگری در این کتاب فاش میشوند.

قسمتی از کتاب آنگلا مرکل، تأثیرگذارترین رهبر اروپا:
معمولاً زندگی خصوصی شخصیتهای سیاسی منبع جذابیت بیپایان است اما اینکه این مسئله در مورد شوهر مرکل، یواخیم زوار هم صدق میکند یا نه جای بحث دارد. ممکن است سادهانگاری باشد اما همسران شخصیتهای قدرتمند معمولاً یا نقش زن عاشقپیشه را بازی میکنند یا شخصیتهای سمجی هستند که مثل لیدی مکبث در حمایت از همسرانشان جاهطلبیهایی در خودشان پرورش میدهند؛ البته بهندرت با عزم کشندهی شخصیت منفی کتاب شکسپیر. جادادن پروفسور زاور در این نظام دشوار است. همسر مرکل همسطح خودش است و به نوبهی خودش فرد قابلتوجهی است. اینکه مرکل به مردی علاقهمند شده که از نظر فکری همسطح خودش است اعتمادبهنفس مرکل را نشان میدهد؛ اما مشکلاتی هم وجود دارد؛ بهخصوص برای زاور. زاور شیمیدانی مشهور و برندهی جایزهی معتبر فریدریش وُهلر است که در دانشگاه هومبولت در رشتهی شیمی معدنی کرسی استادی دارد. او را اینطور توصیف کردهاند: «یکی از ۳۰ شیمیدان نظری برتر جهان اما کمی پایینتر از سطح کسانی که قصد دارند جایزهی نوبل را ببرند.» شاید جای تعجب نباشد که مردی با این ارزش و اعتبار معمولاً از تمرکز و توجهی که نثار همسرش میشد میرنجید. استادان آلمانی شخصیتهای مهمی هستند و به سطحی از عزت و احترام عادت دارند که برای همکاران امریکاییشان تقریباً سوررئال خواهد بود. استاد دانشگاه بودن در آلمان موقعیت محترم و معتبری است که از نظر اجتماعی در بالاترین سطح قرار دارد. استادان دانشگاه در آلمان از همان موقعیت اجتماعیای برخوردارند که مدیرعاملان شرکتهای معتبر در امریکا و زاور هم از این قاعده مستثنا نیست.
مرکل با یواخیم زاور که پنج سال از خودش بزرگتر بود، در آکادمی علوم برلین آشنا شده بود. در آن زمان، در اوایل دههی ۱۹۸۰، زاور با مدرس دانشگاهی زندگی مشترک داشت و این زوج دو پسر داشتند. دربارهی اینکه آشنایی با مرکل بود که به فروپاشی ازدواج اول زاور منجر شد یا نه، حدس و گمان بسیاری هست. شواهدی وجود دارد که این مسئله را تأیید میکند. از آنجا که طلاق زاور در ۱۹۸۵ نهایی شد، زندگی مشترکشان دو سال قبل از پایان رسمی ازدواج اول زاور آغاز شده بود. زاور در ۱۹۸۶ رسالهی دکترای مرکل را نمونهخوانی کرده بود و مرکل در آن به خاطر «بررسی دقیق نسخهی اولیه» از او تقدیر کرده بود. با قطعیت نمیتوان گفت این نشانهی وجود رابطهای صمیمی بین آن دو است؛ اما مطبوعات عامهپسند گزارش کردند که این زوج وقتی در ۳۰ دسامبر ۱۹۹۸ در محضر رسمیِ برلین ازدواج کردند، ۱۷ سال بود یکدیگر را میشناختند.
یواخیم زاور، شاید بیشتر از همسر بعدیاش، به طرز قابلتوجهی مخالفتش با حکومت کمونیستی و نظر مثبتش در مورد امریکا را علناً مطرح میکرد. این محقق حتی به دوستان و همکارانش گفته بود تصمیم رونالد ریگان برای مستقر کردن موشکهای کروز در آلمان غربی موجه بود. بنابراین مرکل فقط با محقق فوقالعاده موفقی ازدواج نکرده بود، بلکه همسر جدیدش درگیر سیاست بود، نظرهای قاطعی داشت و جسارت این را داشت که مطابق عقایدش رفتار کند.