معرفی کتاب: ژوزه مورینیو؛ رهبری به سبک آقای خاص
«ژوزه مورینیو؛ رهبری به سبک آقای خاص» کتابی است نوشتهی رابرت بیزلی که انتشارات کتاب کولهپشتی آن را به چاپ رسانده است. ژوزه ماریو دوس سانتوس مورینیو فلیکس، 26 ژانویه 1963، در شهر ستوبال پرتغال به دنیا آمد. پدربزرگش مدتی رئیس باشگاه ویتوریا (یک باشگاه متوسط در شهر ستوبال) بود. پدرش نیز یک فوتبالیست بود که بعدتر به مربیگری روی آورد. از همان کودکی، فوتبال به بخشی از زندگی ژوزه بدل شد. آخر هفتهها به تماشای بازیهای تیم پدرش میرفت.
ژوزه به فوتبال علاقه داشت و میخواست فوتبالیست شود، اما بعد از سه دورهی کوتاه در تیمهای کوچک پرتغال و یک دورهی دوساله در یک تیم غیرحرفهای، پذیرفت که بهعنوان بازیکن در فوتبال به جایی نخواهد رسید. او در 24 سالگی فوتبال را کنار گذاشت به این امید که بتواند آیندهی درخشانی در مربیگری رقم بزند. مادرش میخواست ژوزه در رشتهی بازرگانی درس بخواند و او را در یک مؤسسهی تحصیلی ثبتنام کرد، اما ژوزهی جوان میخواست روی ورزش تمرکز کند، او از رفتن به آن مؤسسه خودداری کرد و درعوض به دانشگاه لیسبون رفت تا در رشته علوم ورزشی تحصیل کند، ژوزه درنهایت با نمراتی خوب فارغالتحصیل شد.
ژوزه در بهترین دانشگاه علوم ورزشی شهر لیسبون تحت نظر پروفسور مانوئل سرجیو، چیزهای زیادی فرا گرفت. او کسی بود که اعتقاد داشت یک مربی فوتبال نباید فقط دانشش مختص به مسائل فوتبالی باشد، مربی باید یک روانشناس باشد، کسی که با صحبتهایش دیگران را تهییج کند و دانشی شگرف در خود داشته باشد. در سال 1987، بعد از آنکه مورینیو تحصیلش را به پایان رساند، در مدارس بسیاری بهعنوان مربی تربیتبدنی فعالیت کرد، او اکثراً در مدارسی کار میکرد که کودکان معلول حضور داشتند تا به آنها کمک کند.
ژوزهی جوان علاقهی زیادی به مربیگری داشت، وقتی پدرش سرمربی شد، نهتنها تمرینات تیم پدرش را مشاهده میکرد بلکه سعی میکرد تا در مورد رقبا هم اطلاعاتی کسب کند و راهی بیابد تا بازی حریف را مختل کند. مورینیو از همان زمان، درسهای ارزشمندی از مربیگری را فراگرفت. 21 ساله بود که مشاهده کرد پدرش در روز کریسمس از شغلش اخراج شد. پدرش توانسته بود ریو آوه را به لیگ بالاتر بیاورد و آنها را به فینال جام حذفی رسانده بود، اما درنهایت کنار گذاشته شد. مهم نیست در گذشته چه دستاوردهایی اتفاق افتاده، فقط چند نتیجهی بد، به معنای پایان کار خواهد بود.
ژوزه 28 ساله بود که باشگاه ویتوریا ستوبال (باشگاهی که پدرش، هم در آن بازی کرده بود و هم تجربهی مربیگریاش را داشت) وی را بهعنوان سرمربی جوانان خود انتخاب کرد. او همین نقش را در باشگاه استرلا آمادورا هم ایفا کرد و سپس بهعنوان استعدادیاب در باشگاه اورنس فعالیت کرد تا اینکه نقطهی عطف در سال 1992 رقم خورد. باشگاه اسپورتینگ لیسبون، بابی رابسون را بهعنوان سرمربی خود انتخاب کرد و او برای کار در این باشگاه پرتغالی به یک مترجم نیاز داشت که مورینیو برای این کار استخدام شد.
خودش میگوید: «لطفاً من را مغرور لقب ندهید، من قهرمان اروپا هستم و خودم را آقای خاص میدانم. وقتی پیش از بازی، به کنفرانس خبری میروم از نظر من بازی قبل از شروع کنفرانس آغاز شده است و وقتی بعد از پایان مسابقه به کنفرانس خبری میروم، از نظرم بازی هنوز تمام نشده است.»
این کتاب نگاهی است به زندگی و سبک مربیگری آقای خاص.
قسمتی از کتاب ژوزه مورینیو؛ رهبری به سبک آقای خاص:
اگرچه رئال مادرید مورینیو در فصل 2012 ـ 2011 توانست با غلبه بر بارسلونای پپ، که به عقیده خیلیها برترین تیم تاریخ است، قهرمانی در لالیگا را جشن بگیرد، ولی آن قهرمانی در لالیگا، عنوانی نیست که مورینیو آن را برترین جام قهرمانی در دوران مربیگری خود بنامد. البته که آن قهرمانی در لالیگا عنوان درخشان دیگری در کارنامهی پربار مورینیو به حساب میآید، اما محبوبترین در نزد مورینیو نیست. برای ژوزه مورینیو که در کسب موفقیت متخصص است و جامهای زیادی را فتح کرده، یک جام بالاتر از تمام عناوین دیگر قرار دارد.
نگاهی به آمار او بیندازید: وقتی مورینیو در دسامبر 2015 چلسی را ترک کرد، 22 جام مختلف در کارنامهی مربیگری او از سال 2003 ثبت شده بود. مورینیو در هر رقابت بزرگی که شرکت کرده، موفق به قهرمانی در آن شده است. ژوزه جزء پنج مربی دنیای فوتبال است که موفق شده با دو تیم مختلف لیگ قهرمانان اروپا را فتح کند، ابتدا در سال 2004 با پورتو و سپس در سال 2010 با اینتر. تنها کارلو آنچلوتی، یوپ هینکس، اتمار هیتزفیلد و ارنست هاپل چنین دستاوردی داشتهاند. مورینیو همچنین در چهار کشور مختلف، به هشت عنوان قهرمانی در لیگ دست یافته است: دو قهرمانی در لیگ پرتغال، سه قهرمانی در لیگ برتر انگلیس، دو قهرمانی در سری آ ایتالیا و یک قهرمانی در لالیگا اسپانیا. ژوزه دوبار هم در دوران مربیگریاش، موفق به فتح سهگانه شده، دستاوردی که مربیان معدودی به آن رسیدهاند. در پورتو او به قهرمانی در لیگ، جام حذفی و جام یوفا رسید و سپس سهگانهای دیگر در اینتر رقم خورد: قهرمانی در سری آ، جام حذفی ایتالیا و لیگ قهرمانان اروپا.
فتح لیگ قهرمانان اروپا با اینتر، آن لحظهای خاص برای مورینیو بود. وقتی در سال 2014 از مورینیو پرسیدم که بزرگترین موفقیتش را در چه میداند، پاسخ داد: «فتح لیگ قهرمانان اروپا با اینتر. ترکیب خیلی خوبی از بازیکنان کنار هم در اینتر حضور داشتند، شب مرگ و زندگی بود. در ترکیب تیم بازیکنانی حضور داشتند که اگرچه به عناوین زیادی در مسابقات داخلی دست یافته بودند، ولی هرگز در لیگ قهرمانان اروپا به موفقیت نرسیده بودند. بازیکنان با تمام وجود برای تیم بازی میکردند، بعضی از آنها، 36، 37 و 38 ساله بودند و تمام عمر بازیگری خود را در اینتر حضور داشتند. آنها از تمام وجودشان مایه گذاشته بودند تا به آنجا برسند، وقتی متوجه شدم این جام چقدر برایشان ارزش دارد، کاملاً حس آنها را درک کردم. بنابراین بسیار برای من هم ارزشمند بود، من بار دومی بود که لیگ قهرمانان را فتح میکردم، اما دیدن اینکه بازیکنان به این مهم میرسند، بسیار لذتبخش و فوقالعاده بود.»