معرفی کتاب: هشت قانون عشق
«هشت قانون عشق» با زیرعنوانِ یافتن، نگهداشتن و رهاکردن کتابی است نوشتهی جِی شتی که نشر مون آن را به چاپ رسانده است. جذب شدن به عشق همانند جذب شدن به شاخهی گل است؛ ابتدا جذب زیبایی و افسونش میشویم، اما تنها راه زنده نگه داشتنش توجه و مراقبت مستمر از آن است. عشق تلاشی روزانه است.
نویسندهی کتاب حاضر میگوید: در این کتاب میخواهیم عادت عشق ورزیدن را با هم پرورش دهیم و شما را با شیوهها، طرز فکرها و ابزارهایی آشنا میکنیم که در عشق ورزیدن به شما کمک میکنند؛ بهطوریکه با مطالعهی هر فصل، پاداش روزانهی خود را دریافت خواهید کرد.
حتماً این را شنیدهای که انسان همیشه در جستوجوی آن است که عشق بورزد و به او عشق بورزند. همهی ما عشق را باور داریم و سرشتمان بهگونهای است که جذب داستانهای عاشقانه میشویم، آرزو داریم کسی متعلق به ما باشد و امیدواریم عشق واقعی به حقیقت بپیوندد؛ اما بسیاری از ما نیز میدانیم که احساسی شبیه به چیده شدن گل، فروبردنِ آن در آب، پژمردن و ازدستدادن غنچهها چگونه است. شاید شما هم قبلاً این احساس را تجربه کرده باشید یا خودتان گلهایی را چیده و دور انداخته باشید. شاید هم هنوز عشق را پیدا نکردهاید و همچنان به دنبال آن هستید. این ناامیدیها به اشکال مختلفی پدیدار میشوند: باور داشتهاید عاشق هستید و سپس دریافتهاید که فریب خوردهاید؛ فکر میکردهاید عشقی در میان است، ولی متوجه شدهاید که چیزی جز هوس نبوده است؛ مطمئن بودهاید که پای عشق در میان است، اما پی بردهاید که دروغی بوده است و بس؛ انتظار داشتهاید عشقتان پایدار بماند، اما شاهد ازبینرفتن آن بودهاید. شاید خودمان از تعهد میترسیم یا افرادی را انتخاب میکنیم که از تعهد هراساناند یا معیارهای دور از دسترسی داریم و هیچ فرصتی به دیگران نمیدهیم. شاید هنوز به نفر قبلی فکر میکنیم یا اخیراً دچار بدشانسی شدهایم، اما اکنون میخواهیم به جای فریفته شدن به وعدههای دروغین یا افراد بیمسئولیت، به جای احساس شکست یا ناامیدی، به جای دلشکستگی، عشق عظیمی را تجربه کنید که آرزوی آن را داشتهاید.
عشق رمانتیک مفهومی است آشنا و البته پیچیده که در دورهها و فرهنگهای مختلف توصیفات بیشماری از آن ارائه شده است. تیم لوماس، روانشناس و مدرس برنامهی شکوفایی انسان در دانشگاه هاروارد، با تحلیل پنجاه زبان، چهارده نوع منحصربهفرد از عشق را شناسایی کرده است. یونانیان باستان معتقد بودند عشق اساساً هفت نوع دارد: اروس یا عشق جنسی و غریزی؛ فیلیا یا دوستی؛ استورج یا عشق به خانواده؛ اگاپه یا عشق بیقیدوشرط؛ لودوس عشق تفننی یا بدون تعهد؛ پراگما عشق مبتنی بر وظیفه یا منافع دیگر و فیلوتیا یا عشق به خود.
با تحلیل ادبیات چین که قدمتی در حدود 500 تا 3000 سال دارد، اشکال مختلفی از عشق نمایان میشود؛ از عشقهای شهوانی و وسواسگونه تا عشقهای وفادارانه و عشقهای تفننی. در زبان تأمیل، بیش از پنجاه واژه برای عشق وجود دارد مانند عشق از سر نجابت، عشق در رابطهی متعهدانه و ذوب شدن از درون به خاطر حس عشق. در زبان ژاپنی،اصطلاح koi no yokan احساس ملاقات با شخصی جدید و دلباختن به او را وصف میکند و kokuhaku بیانگر تعهد در عشق است. در زبان بوروی هندی، واژهی onsra بیانگر آگاهی از زوالِ رابطه است.
در فیلمها تصویر ایدئالی از عشق را میبینیم، اما بهندرت متوجه میشویم که پس از اینکه شخصیتهای اصلی فیلم بهخوبی و خوشی به هم رسیدند و کنار هم زندگی کردند، چه اتفاقی میافتد.
هدف این کتاب این است که به شما کمک کند به تعریف خودتان از عشق برسید و مهارت عشق ورزیدن و لذت بردن از آن را هر روز گسترش دهید.

قسمتی از کتاب هشت قانون عشق:
برقراری ارتباط عمیق نوعی تکنیک نیست، بلکه تجربهای است واقعی که درنهایت به ارتباطی واقعی میانجامد. البته همانطور که در رابطه به طرف مقابل اعتماد میکنیم، میتوانیم میزان تمایل خود به درددلکردن با او و همینطور نمایش آسیبپذیریمان در کنار او را بررسی کنیم. دانشمندان علوم اجتماعی معتقدند که آسیبپذیری به خودافشایی متقابل و فزاینده میانجامد. این بدان معنی است که با گذشت زمان، همسران بهتدریج آسیبپذیریهایشان را برای یکدیگر آشکار میکنند و این دقیقاً همان خودافشایی است. البته به اشتراک گذاشتن بخشهایی از زندگی خود به این معنا نیست که تمام روحیاتتان را به یکباره برای دیگران برملا کنید. گاهی اوقات، در لحظهای حساس، وسوسه میشویم که چنین کنیم، اما اگر این آشکارسازیِ شخصیت، ارزشها و اهداف جنبهی تدریجی داشته باشد، فرصت پیدا میکنیم تا به کیفیت رابطه فکر کنیم. به این ترتیب، میتوانیم از خود محافظت کنیم و لازم نیست بهسرعت همهچیز را با فردی در میان بگذاریم که هنوز به او اعتماد نداریم. اگر اوضاع خوب پیش رود، میتوانیم با سرعتی مناسب و در آرامش، جنبههای خصوصیتر زندگی خود را نیز با طرف مقابل در میان بگذاریم و اینجاست که رابطه یکباره جدیتر میشود. این افشای اطلاعات درواقع هدیهی متقابل دو طرف رابطه به یکدیگر است. ما از طریق خودافشایی متقابل میتوانیم به شناخت واقعی در مورد طرف مقابل دست یابیم.