معرفی کتاب: رازهای پرورش رهبران کسب و کار
«رازهای پرورش رهبران کسبوکار» کتابی است نوشتهی جان سی.مکسول که نشر نگاه نوین آن را به چاپ رسانده است. امروزه نسبت به گذشته نیازهای افراد جامعه رو به گسترش است و افراد با توجه به مشغلههای کاری خود تمایل دارند ملزومات زندگی خود را از سوی واسطههای موجود در بازار رفع کنند. افزایش ضرورتهای زندگی افراد جامعه، خود عامل اصلی ایجاد کسبوکارهای متفاوت برای رفع آنها در جوامع شده است. ایجاد یک کسبوکار در نگاه اول با هدف رفع درخواستهای موجود در جامعه، یک موضوع آسان به نظر میرسد، ولی وجه تمایز هر صاحب کسبوکار، هنر ادامهی حیات کسبوکار است، چون راهاندازی یک کسبوکار جدید در ابتدا بسیار هیجانانگیز مینماید ولی در مسیر با سختیهایی روبهروست که اغلب باعث نابودی آن میشود.
رفع نیاز افراد جامعه، کارآفرین را به عنوان صاحب یک کسبوکار یا رهبر بازار در موضع قدرت و اثرگذاری اجتماعی قرار میدهد، این همان ویژگی و احساسیست که شاید هیچوقت یک کارمند تجربه نکند. ولی ماجرا در همین جا تمام نمیشود. این حس شیرین رهبر کسبوکار بودن نیازمند فراگیری اصول و قواعدی است که اگر یک کارآفرین به آن اهمیت ندهد، نهتنها رهبری خود را از دست میدهد، بلکه دیگر در جایگاه صاحب کسبوکار نمیتواند به فعالیت ادامه دهد.
باید توجه داشت رهبری کسبوکار صرفا نیازمند کارمند و سرمایه نیست؛ بلکه حتی با وجود سرمایههای کلان و کارمندهای مناسب، رهبرانی بودهاند که در اوایل شروع کسبوکار خود با شکست مواجه شدهاند.
در این کتاب با بررسی تخصصی علم رهبری کسبوکار در هر فصل، عوامل موثر در موفقیت کسبوکار و رهبر کسبوکار شدن به شما ارائه شده است. بیگمان در عصر موج پنجم تکنولوژی و بهرهوری، جان سی مکسول شاید بهترین و سرآمدترین مربی برای تربیت رهبران کسبوکار باشد. او در طول بیش از پنج دهه فعالیت متمرکز در موضوع رهبری سازمانی، برند اصلی آموزش این حوزه در جهان، از دیرباز تاکنون به شمار میآید. مکسول در این کتاب، راه متفاوتی پیموده است. او در ابتدا از ضرورت پرورش رهبران در درون هرکدام از کسبوکارها سخن گفته و ملزومات آن را برشمرده است. از خلال این راهکارها در مورد تربیت نسل بعدی رهبران در یک کسبوکار، ما به جدیدترین و بهترین آموزهها در مورد رهبری سازمانی برمیخوریم که شاید هویتی متمایز در کتابهای این حوزه به این اثر میبخشد. مکسول در روایت آموزههایش مهمترین نکاتی را که برای یک رهبر کسبوکار شدن لازم است، میآموزد.
این کتاب هم چگونگی پرورش رهبران درونسازمانی را آموزش میدهد، هم بهروزترین و کارآمدترین نکات را برای خودمان که میخواهیم رهبر سازمان خود و در سطح کلانتر، رهبر سرنوشت خود باشیم، در اختیارمان میگذارد. این چنین است که شاید بتوان گفت این کتاب عصارهی تجربیات مکسول در هفتادوپنج سالگیاش است و نگاه این استاد بیبدیل را به مقولهی رهبری سازمانی در اوج پختگی روایت میکند.

قسمتی از کتاب رازهای پرورش رهبران کسبوکار:
در گذشته، بیشترِ افراد یک حرفه را با شاگردی زیرنظر یک استادکار یاد میگرفتند. شاگردان همهجا دنبال سر صنعتگر بودند، کارش را مشاهده میکردند، کمکش میکردند، بعد از یادگیری اصول اولیه سوال میپرسیدند و در نهایت زیرنظر او صنعتگری میکردند. ولی روند یادگیری معمولا امروزه چگونه اتفاق میافتد؟ افراد در کلاس درس شرکت میکنند، فیلمهای آموزشی تماشا میکنند یا کتاب میخوانند. من به عنوان نویسندهای که کتاب مینویسد و به مخاطبان آموزش میدهد، برای این فرآیندها ارزش قائلم، ولی آنها همان تاثیر تجربهی نزدیک و عملی با رهبران «در پشت میز رهبری» را ندارند.
اخیرا آمار جالبی در مورد شیوهی یادگیری افراد دیدهام:
-یادگیرندگانی که در نتیجهی یادگیری یک نظریه مهارت جدیدی را فرا میگیرند: پنج درصد
-یادگیرندگانی که در نتیجهی یادگیری یک نظریه و دیدن طرز کار آن، مهارت جدید را فرا میگیرند: ده درصد
-یادگیرندگانی که در نتیجهی یادگیری نظریه، دیدن طرز کار آن و به کار بستنش در طول آموزش، مهارت جدیدی را فرامیگیرند: بیست درصد
-یادگیرندگانی که در نتیجهی یادگیری نظریه، دیدن طرز کار آن، تمرین آن و بازخورد اصلاحی در طول آموزش، مهارت جدیدی را فرا میگیرند: بیستوپنج درصد
-یادگیرندگانی که در نتیجهی یادگیری نظریه، دیدن طرز کار آن، تمرین آن، بازخورد در طول آموزش و کوچینگ یا منتورینگ در موقعیت، مهارت جدیدی را فرا میگیرند: نود درصد.
برای یادگیرندهها، مشارکت و دسترسی به افرادی که میدانند دارند چه کار میکنند، میتوانند شما را راهنمایی کنند و میتوانند به شما بازخورد بدهند، هیچ جایگزینی ندارد، که البته لازمهی آن نزدیکی به این افراد است.
رهبری، بیشتر مبتنی بر این ضربالمثل است، «دوصد گفته، چو نیم کردار نیست»؛ به همین دلیل یکی از بهترین راههای آشنایی رهبران بالقوه با طرز فکر، شیوهی حل مسئله و عملکرد رهبران، وقتگذراندن با آنها دور میز رهبریست. بهدستآوردن فرصت حضور در یک جلسهی تدوین استراتژی واقعاً روشنگر است. گوشدادن به سخنان رهبران در حین دستوپنجه نرمکردن با مشکلات، دیدن شیوهی تصمیمگیری آنها و تماشای نحوهی تعامل آنها با هم از بهترین موهبتهاییست که رهبران بالقوه میتوانند از رهبران دریافت کنند و بدینترتیب، اتاقهای جلسه، کلاسهای درس برای رهبران بالقوه هستند.