#
#

معرفی کتاب: خانه‌ی گربه‌ها

4 هفته پیش زمان مطالعه 6 دقیقه


ادبیات معاصر کُرد در دهه‌های اخیر شاهد حضور نویسندگان تازه‌نفسی بوده که دغدغه‌های اجتماعی، سیاسی، تاریخی و شخصی خود را در قالب رمان و داستان بازتاب داده‌اند. در این میان، هیوا قادر یکی از این نویسندگان تازه و متفاوتِ مطرح شده است. رمانِ «خانه‌ی گربه‌ها» یکی از آثار شاخص اوست که توانسته نگاه بسیاری از مخاطبان و منتقدان را جلب کند. این کتاب فقط یک روایت داستانی صرف نیست، بلکه سفری به درون تاریخ، هویت، تنهایی و معنای زیستن در جهان معاصر نیز هست.
هیوا قادر در این رمان کوشیده تا فضایی چندلایه خلق کند؛ فضایی که همزمان شخصی و جمعی است، هم تاریخی و هم اسطوره‌ای. «خانه‌ی گربه‌ها» در ظاهر داستانی است درباره‌ی خانه‌ای قدیمی و رازآلود که گربه‌ها در آن نقشی ویژه دارند، اما در بطن خود به پرسش‌های بنیادین انسان درباره‌ی هویت، تعلق، رنج، آزادی و معنای زیستن می‌پردازد. این همان نکته‌ای است که اثر را فراتر از یک داستان معمولی قرار می‌دهد و آن را به اثری ادبی، فلسفی و نمادین تبدیل می‌کند.
روایت کتاب بر محور خانه‌ای قدیمی می‌چرخد؛ خانه‌ای که زمانی پر از زندگی، خاطره، عشق و حضور آدم‌ها بوده و امروز به مکانی پر از گربه‌ها بدل شده است؛ اما این خانه فقط یک مکان فیزیکی نیست، استعاره‌ای است از زیست انسانی، از حافظه‌ی جمعی و از جهانی که آدم‌ها ساخته و سپس رها کرده‌اند. گربه‌ها در این داستان، نمادهایی از حضور غریب و بی‌پناهی هستند که هم جایگزین انسان‌ها شده‌اند و هم بازتابی از سرنوشت آنان‌اند.

 

هیوا قادر


هیوا قادر با استفاده از توصیف‌های پر جزئیات، لحن شاعرانه و ساختار روایی غیرخطی، تلاش کرده است فضایی وهم‌آلود و درعین‌حال ملموس بسازد. در بخش‌های مختلف کتاب، گاه مرز میان واقعیت و خیال از بین می‌رود و مخاطب وارد دنیایی می‌شود که در آن گذشته و حال درهم‌تنیده‌اند. شخصیت‌های انسانی داستان، هریک بار سنگین گذشته‌ای را به دوش می‌کشند و در رویارویی با خانه و گربه‌ها، انگار با آینه‌ای روبه‌رو می‌شوند که حقیقت وجودشان را بازتاب می‌دهد.
هیوا قادر در خلق شخصیت‌ها، بیشتر بر جنبه‌های درونی آنان تمرکز دارد تا کنش‌های بیرونی. شخصیت‌های کتاب آدم‌هایی‌اند که در ظاهر ساده و روزمره به نظر می‌رسند، اما در باطن زخمی، پر از راز و در جست‌وجوی معنا هستند. آن‌ها در رویارویی با خانه و گربه‌ها، درواقع با گذشته و با خودشان مواجه می‌شوند. این نوع پرداخت، اثر را به رمانی روان‌شناختی نیز نزدیک می‌کند.
زبان کتاب تلفیقی است از نثر شاعرانه و توصیفی با لحنی گاه فلسفی و تأمل‌برانگیز. نویسنده به‌خوبی توانسته است از ظرفیت زبان برای ساختن فضایی شاعرانه استفاده کند. جمله‌ها اغلب آهنگین، پر از تصویر و استعاره‌اند. این زبان گاهی آهسته و کند حرکت می‌کند، تا جایی که مخاطب احساس می‌کند در حال قدم ‌زدن در همان خانه‌ی قدیمی است و دیوارها و سایه‌ها را با تمام وجود لمس می‌کند.
خانه‌ی گربه‌ها همچنین اثری است که می‌توان آن را در سنت ادبیات نمادین و اگزیستانسیالیستی قرار داد؛ زیرا بیش از آنکه به روایت بیرونی بپردازد، به لایه‌های درونی وجود انسان و معنای زندگی می‌پردازد. از این حیث، می‌توان آن را با برخی آثار کافکا یا آلبر کامو مقایسه کرد؛ با این تفاوت که اینجا فضای شرق، کردی و ایرانی به داستان حال‌وهوایی خاص بخشیده است.

 


نکته‌ی مهم دیگر، جایگاه این رمان در ادبیات معاصر است. در میان انبوهی از داستان‌های اجتماعی و رئالیستی، خانه‌ی گربه‌ها اثری است که راه متفاوتی را انتخاب کرده است: اتکا به استعاره، نماد، فضای وهم‌آلود و نگاهی فلسفی. همین ویژگی‌ها آن را به اثری شاخص و متفاوت بدل کرده است.
از نظر تأثیر بر مخاطب، کتاب تجربه‌ای خاص ارائه می‌دهد. مخاطب پس از خواندن اثر، احساس می‌کند وارد جهانی دیگر شده؛ جهانی که آشنا و درعین‌حال غریب است. خانه‌ی گربه‌ها نه‌تنها یک مکان داستانی، بلکه به‌نوعی استعاره‌ای از جهان خود ماست؛ جهانی پر از خاطره، پر از رنج، پر از پرسش و پر از گربه‌هایی که در سکوت زندگی می‌کنند و آینه‌ای از ما هستند.
درنهایت، می‌توان گفت که «خانه‌ی گربه‌ها» اثری است درباره‌ی انسان معاصر؛ انسانی که خانه‌اش را گم کرده، در تاریخ و حافظه سرگردان است و در رویارویی با حیوانات و اشیاء به‌دنبال معنایی تازه برای بودن می‌گردد. رمان هیوا قادر با ترکیب عناصر نمادین، روایت شاعرانه و نگاه فلسفی، توانسته اثری ماندگار خلق کند که هم در سطح داستانی جذاب است و هم در سطح اندیشه عمیق و چالش‌برانگیز. 

خانه گربه ها (چریکه کوهستان)

خانه گربه ها (چریکه کوهستان)

ثالث
افزودن به سبد خرید 320,000 تومان

قسمتی از رمان خانه‌ی گربه‌ها نوشته‌ی هیوا قادر:
بعد از مدتی سکوت، دیوید گفت: «آن تنها عکسی است که من از پدرم دارم. هیچ چیزی از او به یاد نمی‌آورم. تصاویری که در تخیلاتم از او شکل گرفته، از روی توصیفات مادرم بوده است، اما از دوران جوانی، بزرگ‌ترین آرزویم دوباره دیدن پدرم، خیره‌شدن به او و حرف‌زدن با او بود. مادرم بعد از برگشتن از وان، همه‌ی ارتباط‌هایش با پدرم را قطع کرده بود؛ از پدرم هم هرگز هیچ خبری به ما نرسید. وقتی به بیست‌وپنج سالگی رسیدم، تصمیم گرفتم به وان بروم و دنبال پدرم بگردم. وقتی به استانبول رسیدم، آن‌وقت به مادرم گفتم در ترکیه‌ام و می‌خواهم پدرم را پیدا کنم. بعد از کلی خواهش و تمنا از مادرم تلفنی آدرس پدرم را گرفتم و به وان رفتم. در وان خانه‌ی پدر پدرم را پیدا کردم؛ خانواده‌ی کرد فقیری بودند. مادرش هنوز زنده بود، همراه دو خواهر و برادرش، ولی متأسفانه برای دیدن پدرم دیر رسیده بودم: یک هفته پیش از رسیدنم او مرده بود. رسیدن من در آن شرایط برای خواهر و برادرهای پدرم، هم نشانه‌‌ی بدشانسی برادرشان بود، هم برای مادر پیرشان مایه‌ی دلخوشی بود که برای اولین‌بار نوه‌ی خود را می‌دیدند؛ نوه‌ای که از راه ازدواج رسمی به دنیا نیامده بود. 
پدرم در آن خانه فقط یک عکس داشت، آن هم در قابی بزرگ در اتاق مادرشان آویزان بود؛ مادرشان مدام به آن تصویر نگاه می‌کرد. بعد از آن ملاقات تصور من از رنگ‌ورو و چهره‌ی پدرم، فقط از روی آن عکس درست شد. آن تنها یادگاری پدرم است که پیش خودم حفظش کرده‌ام و با این آدمی که پشت مادرم ایستاده، بسیار متفاوت است.  

0
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید
کالاهای مرتبط