سرآشپز دیکتاتور/ کنکاشی محرمانه در وضعیت کره شمالی

1 سال پیش زمان مطالعه 7 دقیقه

 

کتاب «سرآشپز دیکتاتور» نوشته‌ی کِنجی فوجی موتو به همت نشر ثالث به چاپ رسیده است. کره شمالی یا جمهوری دموکراتیک خلق کره یک دیکتاتوری توتالیتر بر مبنای کیش شخصیت پیرامون خانواده‌ی کیم است. حزب کارگران کره حزب حاکم بر کشور است و رهبر دبیرکل حزب و فرمانده کل قواست. کره شمالی که به اشتباه در رسانه‌ها یک دولت کمونیستی افراطی توصیف می‌شود، درواقع هیچ ارتباطی با ایدئولوژی مارکسیسم ـ لنینیسم ندارد و یک حکومت ناسیونال سوسیالیستی است که در طیف راست افراطی قرار می‌گیرد نه چپ افراطی. در این کشور نوعی «حکومت دفاع ملی» اقتصاد دستوری حزب کار را پیش می‌برد که وظیفه‌اش فقط تجهیز بیشتر ارتش و تأمین منابع مالی برای نیروهای نظامی است. قانون اساسی این کشور ایدئولوژی رسمی حاکم را جوچه اعلام کرده است که مبتنی بر استقلال و خودکفایی ا‌ست.

کره شمالی با قوانین بسیار سختگیرانه برای شهروندانش عنوان دیکتاتورترین کشور جهان را در فهرست دموکراسی هفته‌نامه لندنی اکونومیست به خود اختصاص داده است، قوانین ظالمانه‌ای همچون: پوشش و آرایش تحمیلی، ممنوعیت سفر داخلی یا خارجی، عدم دسترسی به اینترنت آزاد، ممنوع بودن دوربین‌های عکاسی و فیلمبرداری، بهره‌کشی بدنی، اردوگاه‌های کار اجباری و هزاران مورد دیگر از نقض حقوق بشر. جامعه‌ی کره شمالی به‌شدت طبقاتی است و بر پایه‌ی روابط خویشاوندی و ارتباطات سیاسی شکل گرفته و متحول شده است. انتخابات در این کشور کاملاً فرمایشی ا‌ست و نمایندگان در چهارچوب حزب حاکم انتخاب می‌شوند. قوای سه‌گانه تحت اوامر حزب حاکم دست به عمل می‌زنند و هیچ قانونی بدون تأیید سران حزب و رهبری تصویب و اجرا نمی‌شود.

کتابِ «سرآشپز دیکتاتور»، از کتاب‌های پرفروش در بازار ژاپن، خاطرات سرآشپز ژاپنیِ کیم جونگ ـ ایل، رهبر مرموز و خوش‌خوراک کره شمالی را دربرمی‌گیرد. این کتاب نخستین‌بار، در سال 2008، به قلم کنجی فوجی‌موتو و به زبان ژاپنی در توکیو منتشر شده است. ترجمه‌ی فرانسوی این کتاب به قلم خانم استفانی ناگه، در سال 2019، روانه‌ی بازار شد و ژولیت موریو، مورخ و کارشناس مسائل کره، مقدمه‌ی جالبی بر آن نوشته است.

فوجی موتو سرآشپز سوشی ژاپنی به درخواست کیم جونگ ایل، از سال 1988 تا 2001 به‌مدت سیزده سال به‌عنوان آشپز خصوصی انجام وظیفه می‌کند و در طی این سال‌ها در ضیافت‌ها او را همراهی می‌کند و به محرم راز او بدل می‌شود. فوجی ‌موتو که در این دورامن در ویلاهای اشرافی متعلق به رهبر و سران حزب کار و زندگی می‌کند، زندگی روزانه‌ی این قشر برگزیده و ثروتمند را روایت می‌کند که تمام منابع ثروت کره شمالی را از آن خود کرده‌اند و البته در کنار آن زندگی خودش را نیز به تصویر می‌کشد. خاطرات جالب و روشنگرانه‌ای که در این کتاب از زبان فوجی موتو بیان می‌شود و عکس‌های افشاگرانه، سازوکار رژیم‌های توتالیتر را به‌خوبی به تصویر می‌کشد که چگونه در طی دهه‌ها با در انحصار گرفتن تمام منابع کشور و ایجاد رعب‌ووحشت در میان مردم حکمرانی خود را با ظلم‌وجور و فساد تداوم می‌بخشند. این روایت تکان‌دهنده شاهدی ا‌ست بر اینکه دیکتاتورها چقدر برای رژیم غذایی و سلامتی خود ارزش و اهمیت قائل‌اند درحالی‌که مردم کشورشان از فقر و سوءتغذیه و نبود منابع غذایی به‌خاطر تحریم‌ها و محرومیت از امکانات اولیه‌ی یک زندگی معمولی در رنج و عذاب دائمی به سر می‌‌برند.

وقتی سرآشپز ژاپنی، چمدان‌هایش را در پایتخت کره شمالی زمین می‌گذارد، کیم ایل سونگ، بنیانگذار کره شمالی و پدر ملت، هنوز در قدرت است؛ ولی سن و سال زیادی از او گذشته و با مرگش در 1994، کیم جونگ ایل، جانشین او می‌شود و سرآشپزِ سوشی به حلقه‌ی کارکنان این رئیس جدید می‌پیوندد. او که در آغازِ فعالیتش دچار تردید است و درگیری‌هایی با ارباب جدیدش دارد، اربابی همان‌قدر مشهور که رعب‌انگیز، به‌تدریج موفق می‌شود اعتماد رئیسش را جلب کند.

از خلال این سطور، ما به خلوت زندگی خصوصی و خانواده‌ی کوچک کیم جونگ ایل قدم می‌گذاریم: کیم جونگ چال پسر بزرگ خانواده، کیم جونگ اون پسر کوچک و دخترِ ته‌تغاری‌اش کیم یو جونگ. مادر خانواده را هم نباید از یاد برد، کو یونگ هویی، زنی بااحساس که به نظر می‌رسد رهبر کشور صمیمانه دل در گرو عشق او دارد. در این دفتر خاطرات، که سبک نگارش آن اندکی خشک است، ما با وحشت دنیایی را کشف می‌کنیم که پیوندش با واقعیت از هم گسیخته است: زندگی تجملاتی افسارگسیخته، اقامتگاه‌های مجلل و تشریفات اداری و دولتی یکسر در خدمت رهبر عزیز. این مرد که به‌مثابه یک «دوست» به او معرفی می‌شود، دوستی پرتوقع و گاهی مستبد است که می‌تواند درعین‌حال با خویشانش رفتاری ملاحظه‌کارانه و سخاوتمندانه داشته باشد و بیش از هر چیز عاشق دلدار خوب و عزیزش است و البته خوش‌خوراکی ا‌ست ظریف‌الطبع.

قسمتی از کتاب سرآشپز دیکتاتور:

پس از ترکِ میز غذا، یکی از قوانین اصلی بهداشتی کیم جونگ ایل این بود که لااقل چهل دقیقه صبر کند و بعد ورزش کند یا به پیاده‌روی برود. به‌طور قطع، این‌ها توصیه‌ی پزشک خصوصی‌اش بود. او به شکلی منظم داروهایی مصرف می‌کرد که در یک قوطی مخصوص قرار داشتند و چند تا از آن‌ها را یکجا می‌بلعید. غالباً آهی می‌کشید و زبان به شکایت می‌گشود: «یعنی باید تمام عمرم از این داروها بخورم؟»

اگر ژنرال نگران سلامتش بود، به این دلیل بود که پدرش، کیم ایل سونگ، از جهاتی بیمار بود، به‌ویژه از ناحیه‌ی قلب و نیز احتمالاً ضعف کبدی.

بدن کیم جونگ ایل نرم بود. بااین‌حال شکمش افتاده نبود و خیلی سفت بود. با آن حجم غذایی که او می‌خورد، می‌توانست شکم‌گنده باشد، اما برعکس شکمش به شکل خاصی گرد بود. در آن زمان هم هیچ نگرانی در زمینه‌ی دیابت نداشت.

کیم جونگ ایل به کرّات الکل می‌نوشید، اما نمی‌توان گفت آدمی معتاد به الکل بود.

بعضی اوقات در ضیافت‌ها، در همان حال که می‌نوشید، اعلام می‌کرد دوره‌ای از امساک در نوشیدن را شروع می‌کند: «از فردا به مدت سه ماه، لب به الکل نمی‌زنم!»

به‌واقع حتی یک قطره هم نمی‌نوشید. اراده‌اش در این‌گونه موارد، مثال‌زدنی بود. در دوران پرهیز از الکل، دوست داشت چای چینی بنوشد. گه‌گاه با یک فنجان قهوه هم حال می‌کرد و عادت داشت غذاهایش را با پریه تمام کند. انگار حباب‌های گاز برایش آرامش‌بخش بودند.

یک‌بار، شب هنگام در مهمانخانه‌ای در چین، این آب گازدار را سر میزمان سرو کردند، بی‌آنکه سفارش داده باشیم و یادم می‌آید کیم جونگ ایل با رضایت و شگفتی گفت: «هتل از کجا فهمیده است؟»

اینکه چینی‌ها توانسته بودند اولویت‌هایش را بفهمند، امری بسیار شگفت‌آور بود، مگر آنکه فرض کنیم این تقارن تنها از سر تصادف بوده است و بس.

در طی این دوره‌های امساک، ضیافت‌ها همچنان بدون وقفه و به بهترین شکل برگزار می‌شد. در نتیجه، نوشیدن در مقابل کیم جونگ ایل، به‌ویژه برای کادرهای حزب دشوار می‌شد. او هم متوجه شد و یک‌بار به پرسنلش که از نوشیدن کناره گرفته بودند، دستور داد: «آهای، برای فوجی موتو آبجو سرو کنید!»

سرآشپز دیکتاتور را مریم خراسانی ترجمه کرده و کتاب حاضر در 218 صفحه‌ی رقعی و با جلد نرم چاپ و روانه‌ی کتابفروشی‌ها شده است.

خرید کتاب سرآشپز دیکتاتور

0
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید
کالاهای مرتبط