عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
تأثیرات و ضرورتهای مطالعه بر روی مغز
در سال 2012، در مجموعه مقالات آکادمی ملی علوم، دانشمندان علوم اعصاب در دانشگاه استنفورد گزارش دادند که توانایی خواندن در کودکان خردسال با رشد مناطق ماده سفید مغز مرتبط است ـ بهویژه، هستهی کمانی که مراکز زبانی مغز را به هم متصل میکند و فاسیکلوس طولی داخلی که این مراکز زبان را با بخشهایی از مغز که اطلاعات بصری را پردازش میکنند، پیوند میدهد. دانشمندان کشف کردند که خوانندگان قوی با سیگنالهای قوی در هر دو قسمت شروع میکنند که در طی سالها قویتر میشوند؛ درحالیکه الگوی مخالف در خوانندگان ضعیفتر اتفاق میافتد.
این نواحی مادهی سفید در کودکان مبتلا به نارساخوانی و اختلال خواندن به خطر افتادهاند. مسیرها ممکن است خیلی باریک، شلوغ یا پر از دستانداز باشند که سبب میشوند تا خواندن و درک عادی اتفاق نیفتد. حتی در خوانندگان مسلط، تفاوتهای ظریف ماده سفید ممکن است بر توانایی خواندن تأثیر بگذارد.
پژوهشگران میگویند: خبر خوب این است که پس از اصلاحِ مواردی، تغییراتی در این نواحی مشاهده میشود که ممکن است بر توانایی کودک در خواندن و درک متن تأثیر بگذارد.
باید توجه داشت باتوجه به پیامدهای منفی فردی و اجتماعی مرتبط با عدم آگاهی کافی، هم در کودکان و هم در بزرگسالان، درک تغییرات در ارتباط با رشد معمول مغز ضروری است و ممکن است در بحث آسیبشناسی مداخلات خواندن مفید باشد.
یادگیریِ خواندن یک فرآیند رشدی طولانی است که با رشد موازی مهارتهای شناختی و زبانی متعدد، از جمله روانی، دانشی و آگاهیِ واجشناسی پشتیبانی میشود. این مهارتها پیش از شروعِ خواندن شروع به ظهور میکنند و با ادامهی یادگیری بهبود مییابند، در نتیجه خواندن و مطالعه، تسهیلکننده و نتیجهی سایر فرآیندهای رشد، از جمله بلوغ مغز است. بلوغ شامل تغییرات پویا در مادهی خاکستری و سفید است. این تغییرات از نظر منطقهای و زمانی خاص هستند و تحت تأثیر عوامل محیطی و ژنتیکی قرار دارند و شکلپذیری عصبی را در طول رشد مشخص میکنند.
با توجه به اینکه بلوغ قشر مغز، ضریب هوشی و مطالعه تحت تأثیر تجربیات محیطی در طول رشد هستند، در نتیجه یک مدل خواندن که منتج به بلوغ مغزی باشد، برای انسان ضروری است.
منبع: وبسایت دانشگاه هاروارد
مترجم: محسن امینی