بیا حرف بزنیم/ برداشتن فاصله‌ها و بازگشت جذابیت رابطه

16 ساعت پیش زمان مطالعه 6 دقیقه


کتاب «بیا حرف بزنیم» نوشته‌ی جان اف سی دِ بِیر را انتشارات بهار سبز به چاپ رسانده است. در دنیای امروز که ارتباطات ظاهراً آسان‌تر از هر زمان دیگری شده‌اند، گفت‌وگوهای واقعی و انسانی به‌طرز عجیبی دشوار و نادر شده‌اند. شبکه‌های اجتماعی، پیام‌رسان‌ها و فناوری‌های ارتباطی ما را به هم نزدیک‌تر کرده‌اند، اما اغلب ارتباطاتمان سطحی، شتاب‌زده و عاری از درک متقابل است. دِ بِیر در کتابِ «بیا حرف بزنیم» دقیقاً سراغ همین مسئله می‌رود؛ او تلاش می‌کند نشان دهد که چرا مکالمه‌ی انسانی به نقطه‌ی بحرانی رسیده، چگونه می‌توان آن را دوباره زنده کرد و چه اثر عمیقی در زندگی شخصی، شغلی و اجتماعی ما دارد.
این کتاب اثری است در مرز میان روان‌شناسی ارتباط، فلسفه‌ی زبان و مهارت‌های انسانی. دِ بِیر نه‌تنها از منظر تئوریک به مفهوم گفت‌وگو می‌پردازد، بلکه با نگاهی عملی و تجربی، مسیرهایی برای احیای این مهارت بنیادین ارائه می‌دهد. در نتیجه، «بیا حرف بزنیم» را می‌توان اثری دانست که هم آموزنده است، هم الهام‌بخش، و هم تلنگری جدی برای دنیایی که هر روز بیشتر در دام سکوت، سوءتفاهم و انزوا فرو می‌رود.
نویسنده تأکید می‌کند که «اغلب مردم فکر می‌کنند بلدند حرف بزنند، اما درواقع حرف ‌زدن و گفت‌وگو دو چیز متفاوت‌اند». گفت‌وگو، از دید او، نه تبادل اطلاعات بلکه تبادل درک است. در گفت‌وگو، هدف غلبه بر دیگری نیست، بلکه فهمیدن، گوش ‌دادن و ساختن پلی میان دو ذهن است. او یادآور می‌شود که انسان مدرن، با وجود ابزارهای بی‌پایان ارتباطی، در درک متقابل ناتوان‌تر شده است. در محیط کار، خانواده، سیاست یا حتی روابط عاشقانه، سوءتفاهم‌ها به‌دلیل ضعف در مهارت گفت‌وگو به بحران تبدیل می‌شوند. به همین دلیل، نویسنده کتاب خود را تلاشی می‌داند برای بازگرداندن روح گفت‌وگو به زندگی روزمره.
یکی از ایده‌های محوری کتاب این است که گفت‌وگو مهارتی آموختنی است. برخلاف تصور رایج، انسان ذاتاً در گفت‌وگو کردن خوب نیست، بلکه باید آن را تمرین کند، بیاموزد و آگاهانه به کار ببرد. دِ بِیر مهارت گفت‌وگو را ترکیبی از سه توانایی اصلی می‌داند: 

جان اف سی دِ بِیر


ـ شنیدن فعال: شنیدن واقعی یعنی گوش دادن بدون داوری، بدون قطع کردن، بدون تدارک پاسخ در ذهن. شنونده‌ی فعال می‌کوشد معنای پشت کلمات را درک کند. دِ بِیر تأکید می‌کند که شنیدن شاید مهم‌تر از سخن گفتن باشد؛ زیرا شنیدن زمینه‌ی همدلی را می‌سازد.
ـ بیان صادقانه و روشن: گفت‌وگو زمانی ثمربخش است که فرد بتواند افکار و احساساتش را صادقانه اما با احترام بیان کند. نویسنده از چیزی به نام شجاعت گفتن حقیقت بدون خشونت و تحقیر یاد می‌کند.
ـ مدیریت احساسات در مکالمه: بسیاری از گفت‌وگوها نه به‌دلیل نبود منطق، بلکه به‌خاطر هیجانات کنترل‌نشده شکست می‌خورند. نویسنده راهکارهایی برای حفظ آرامش، استفاده از زبان غیر دفاعی و مدیریت تنش‌های گفت‌وگویی ارائه می‌دهد.
یکی از زیباترین بخش‌های کتاب، جایی است که نویسنده درباره‌ی سکوت سخن می‌گوید. برخلاف تصور رایج، سکوت در گفت‌وگو به معنای فقدان ارتباط نیست، بلکه شکل بالاتری از حضور است. سکوت می‌تواند فرصتی برای تأمل، همدلی و احترام باشد. دِ بِیر می‌نویسد: «وقتی کسی در سکوت گوش می‌دهد، فضا برای صداقت گشوده می‌شود. سکوت یعنی به دیگری اجازه دهی خود را آشکار کند.»
او هشدار می‌دهد که گفت‌وگوهای مدرن اغلب از ترس سکوت، پر از کلمات بی‌معنا شده‌اند؛ درحالی‌که گاهی یک لحظه سکوت، پیام‌آور درکی است که هیچ واژه‌ای نمی‌تواند منتقل کند.
در بخش پایانی، نویسنده به چالش گفت‌وگو میان فرهنگ‌ها، نسل‌ها و ارزش‌های مختلف می‌پردازد. در جهانی که روزبه‌روز متنوع‌تر می‌شود، گفت‌وگو نیازمند حساسیت فرهنگی است. دِ بِیر با ذکر مثال‌هایی از تجربه‌های بین‌المللی خود نشان می‌دهد که چگونه زبان، سنت و پیش‌فرض‌های فرهنگی می‌توانند مانع درک متقابل شوند.
او توصیه می‌کند که در گفت‌وگوهای بین‌فرهنگی، کنجکاوی جایگزین قضاوت شود؛ یعنی به جای فرض دانستن دیگری، باید با ذهنی باز پرسید، گوش داد و پذیرفت که حقیقت ممکن است چند صدا داشته باشد.

بیا حرف بزنیم (100 روز گفت و گو برای گرم کردن رابطه)

بیا حرف بزنیم (100 روز گفت و گو برای گرم کردن رابطه)

بهار سبز
افزودن به سبد خرید 399,000 تومان

قسمتی از کتاب بیا حرف بزنیم:
«دل شاد بهترین داروست؛ شادی را انتخاب کن تا جانت زنده بماند.» از نگاه روان‌شناسی مثبت‌گرا، خنده نه‌تنها باعث ترشح اندورفین (هورمون شادی) می‌شود، بلکه سیستم عصبی پاراسمپاتیک را فعال کرده و سطح استرس را پایین می‌آورد. در روابط زوجین، لحظات خنده مشترک، به طور ناخودآگاه پیوند عاطفی و حس امنیت را تقویت می‌کند.
پژوهش‌ها نشان داده‌اند که زوج‌هایی که شوخ‌طبعی و لحظات شاد را در زندگی روزمره‌ی خود حفظ می‌کنند، در مواجهه با تعارضات و فشارها، توانایی بیشتری برای بازگشت به تعادل هیجانی دارند. این یعنی خنده، فقط یک واکنش لحظه‌ای نیست؛ یک ابزار تاب‌آوری است.
در زندگی واقعی، این شادی می‌تواند به شکل‌های ساده اما تأثیرگذار ایجاد شود: 
ـ گفتن یک جمله بامزه وسط یک گفت‌وگوی جدی برای سبک کردن فضا.
ـ ایجاد «شوخی‌های داخلی» که فقط خودتان می‌فهمید.
ـ تبدیل کارهای معمولی مثل آشپزی یا مرتب کردن خانه به یک بازی کوچک.
به یاد داشته باشید:

خنده، یک پیام پنهان هم دارد: «کنار تو بودن، حتی در ساده‌ترین لحظه‌ها، لذت‌بخش است.» این پیام، به رابطه عمق و گرمی می‌دهد و باعث می‌شود حتی فصل‌های سخت زندگی هم قابل تحمل‌تر شوند. 
پرسش: یکی از خنده‌دارترین خاطراتمان با هم چیست؟ چه چیزی در من تو را به خنده می‌اندازد؟
تمرکز بر: شوخ‌طبعی، بازیگوشی و شادی در رابطه.
مراقب باشید: از شوخی‌هایی که باعث خجالت یا ناراحتی طرف مقابل می‌شود پرهیز کنید.
هدف: جشن گرفتن سبکی و سرزندگی که به یکدیگر هدیه می‌دهید.
تأمل: خنده و شوخ‌طبعی چه جایگاهی در رابطه‌تان دارد؟
جمله الهام‌بخش: 
«خنده زمان نمی‌شناسد، تخیل سن ندارد و رؤیاها برای همیشه هستند.»

بیا حرف بزنیم را سپیده غفارپور اصلی ترجمه کرده و کتاب حاضر در 346 صفحه‌ی رقعی و با جلد نرم چاپ و روانه‌ی کتابفروشی‌ها شده است.   
    

0
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید
کالاهای مرتبط