بهای زندگی/ زنانگی و هزینه‌ی زیستن

13 ساعت پیش زمان مطالعه 6 دقیقه


کتاب «بهای زندگی» نوشته‌ی دبورا لوی را نشر رایبد به چاپ رسانده است. بهای زندگی دومین جلد از سه‌گانه‌ی زندگی‌نامه‌ی این نویسنده است که با چیزهایی که نمی‌خواهم بدانم آغاز شد و با کتابِ املاک و مستغلات به پایان رسید. این جلد میانی، در میانه‌ی یک بحران شخصی حرفه‌ای نوشته شده و تصویری شفاف و درعین‌حال شاعرانه از زنی را به دست می‌دهد که در پنجاه سالگی، پس از پایان یک ازدواج طولانی، خود را در نقطه‌ی شروعی دوباره می‌یابد. آنچه بهای زندگی را متمایز می‌کند، نه صرفاً روایت جدایی یا دشواری‌های مادری در دوران گذار، بلکه توانایی نویسنده در تبدیل یک زیست معمولی به متنی ادبی، فشرده و رهایی‌بخش است. لوی با زبانی فشرده، ضرباهنگی آرام و تصویری چندلایه، تجربه‌ای را می‌نویسد که هر کسی می‌تواند رد آن را در زیست روزمره‌ی خود پیدا کند: پرسش از بهای واقعی زندگی، مالکیت بر خویشتن و تلاش برای ساختن معنایی تازه در جهانی که مدام در حال تصاحب و شکل‌ دادن ماست.
در بهای زندگی، لوی راهی را توصیف می‌کند که از دل فروپاشی می‌گذرد. او پس از جدایی از همسر، خانه را ترک می‌کند، درآمدش کمتر از گذشته است، دخترانش در آستانه‌ی بلوغ‌اند و او باید در میانه‌ی همه‌ی این آشفتگی‌ها حرفه‌ی نویسندگی را که ستون هویت اوست زنده نگه دارد؛ ولی آنچه کتاب را مهم می‌کند، توصیف این آشوب به‌عنوان بحران نیست، بلکه به‌عنوان لحظه‌ای برای بازآفرینی است. لوی به جای اینکه شکست را مرکز ثقل کتاب کند، ساختن را برجسته می‌کند: ساختن خانه‌ای تازه، ساختن روابط انسانی تازه، ساختن ریتمی تازه برای زندگی و ساختن شیوه‌ای جدید از بودن.

دبورا لوی

او در توصیف تجربه‌اش می‌نویسد که چطور جامعه از زنان انتظار دارد پس از پنجاه سالگی، بازدهی عاطفی و جسمی‌شان را به حداقل برسانند؛ گویی زندگی نه حق، بلکه امتیازی است که باید بهایش را دوچندان پرداخت. همین زاویه‌ی نگاه، بهای زندگی را از یک خاطره‌نویسی ساده فراتر می‌برد و به تأملی عمیق در باب نقش زنان، فشارهای فرهنگی و ساختارهای قدرت تبدیل می‌کند.
نوشتن برای لوی راهی است برای ترجمه‌ی زندگی به چیزی قابل فهم. او از طریق نوشتن یاد می‌گیرد شکست را نه پایان، بلکه فصل تازه‌ای از آگاهی تلقی کند. در جایی از کتاب به زیبایی می‌نویسد که هرکس باید بتواند زندگی‌اش را از نو بنویسد، حتی اگر مجبور باشد این کار را با دست‌های لرزان یا در اتاقی کوچک انجام دهد. نوشتن برای او شکل ‌دادن به نوعی ایستادگی است: مقاومت دربرابر فرسودگی، خاموشی و حذف ‌شدن.
در بخش‌هایی از روایت، خانه نه یک پناهگاه امن، بلکه ظرفی برای آشوب، مسئولیت و اضطراب است؛ اما به‌مرور در طول مسیر کتاب، خانه بدل می‌شود به نمادی از ساختن دوباره، از آن امکان تازه که پس از فروپاشی شکوفا می‌شود. لوی با زبانی دقیق نشان می‌دهد که چگونه کنترل بر فضا می‌تواند کنترل بر زندگی را بازگرداند؛ حتی اگر آن فضا کوچک‌تر، ساده‌تر یا موقتی‌تر از گذشته باشد.
در میان سطرهای کتاب، شخصیت‌هایی می‌بینیم که حضورشان گاه بلند و گاه کوتاه است؛ اما هرکدام نقشی در تحول فکری نویسنده ایفا می‌کنند. از دخترانش گرفته تا همسایگان، دوستان، همکاران و حتی غریبه‌هایی که در خیابان یا کافه می‌بیند. لوی در اینجا با مهارت نشان می‌دهد که چگونه زندگی زنانه همواره درون شبکه‌ای از روابط شکل می‌گیرد، شبکه‌ای که گاهی حامی و گاهی محدودکننده است.

او بارها به این اشاره می‌کند که زنان چگونه مجبورند در طول زندگی، احساسات دیگران را مدیریت کنند، حتی زمانی‌که خودشان در بحران‌اند. این مدیریت مداوم، بهای دیگری است که جامعه از زنان مطالبه می‌کند. دربرابر این فشارها، لوی می‌کوشد روابطی سالم‌تر، برابرتر و آزادانه‌تر بسازد؛ روابطی مبتنی بر انتخاب، نه اجبار.
درنهایت، بهای زندگی کتابی است درباره‌ی زنی که می‌خواهد زندگی‌اش را دوباره مال خود کند. درباره‌ی انسانی که می‌فهمد برای داشتن یک زندگی ساخته‌شده با اراده‌ی خویش، باید از بسیاری چیزها عبور کند و بسیاری چیزها را از نو بسازد. لوی در این کتاب از تنهایی نمی‌ترسد، از شکست شرم ندارد و از تغییر گریزان نیست.

بهای زندگی

بهای زندگی

رایبد
افزودن به سبد خرید 190,000 تومان

قسمتی از کتاب بهای زندگی نوشته‌ی دبورا لوی:
سلیا به دادم رسید. او هشتاد و خورده‌ای سال داشت و بازیگر و کتاب‌فروش بود. یک روز عصر اواخر ژانویه توی آشپزخانه‌اش نشسته بودیم که شروع کرد به آواز خواندن به زبان ولزی. گفتم ولزی بلد نیستم.
گفت: «خب، من توی ولز به دنیا اومدم اما تو نه، اما وقتی آواز می‌خوندم داشتم به این فکر می‌کردم تو یه جایی لازم داری که توش بنویسی.»
او به اتاقک ته باغ اشاره کرد. شوهرش، شاعر بزرگ و فقید، ادرین میچل، گاهی بهار و تابستان‌ها در آنجا می‌نوشت. کلبه زیر درخت سیب بود. بی‌معطلی گفتم حاضرم آنجا را اجاره کنم. سلیا می‌دانست، به قول خودش، من باید خرج «یک کرور آدم» را بدهم، پس سر یک لیوان هاوانا رام که نوشیدنی مورد علاقه‌اش بود و ترجیح می‌داد با کوکاکولا مخلوطش کند، معامله‌ی خوبی را جوش دادیم. او هربار که هاوانا رام می‌نوشید، لیوانش را به افتخار معجزه‌ی نرخ بالای باسوادی در کوبا بالا می‌برد. گفت: «راستی، دفعه‌ی بعد که آبگرم‌کن ساختمون‌تون خراب شد، بهتره همه‌تون برای حمام بیایین اینجا.»
حق همه بود فرشته‌ی نگهبانی مثل سلیا داشته باشند. اتاقک شیکی نبود و بیشتر به انباری شباهت داشت و ماشین چمن‌زنی گوشه‌ای جا خوش کرده بود؛ اما چهار پنجره‌ی رو به باغ داشت و میز تحریری با رویه‌ی چرمی سبز که متعلق به ادرین بود و چند قفسه‌ی کتاب از جنس فرمیکا که تمام دیوار پشتی را پوشانده بودند. علاوه‌بر‌این‌ها قرار بود خاکستر سگ لابرادور طلایی که خیلی از خواننده‌های ادرین او را به نام «دیزی سگ صلح» می‌شناختند هم کنارم باشد.
سلیا گفت: «خب، می‌تونی روی اون قفسه‌ها کتاب بچینی، اما من نمی‌خوام آرامش دیزی به هم بخوره.» راستی، او سگی یک‌چشمی را از پناهگاه سگ‌ها به سرپرستی گرفته بود. هربار که وارد خانه می‌شدم این سگ شکاری فسقلی وحشیانه واق‌واق می‌کرد. سلیا که در تمام عمرش آدم صلح‌طلبی بود، به این فکر می‌کرد که من باید به تفنگ آب‌پاش مسلح شوم تا سگش یاد بگیرد دست از سرم بردارد.
بهای زندگی را مارال فرخی ترجمه کرده و کتاب حاضر در 140 صفحه‌ی رقعی و با جلد نرم چاپ و روانه‌ی کتابفروشی‌ها شده است.    
    

0
نظرات کاربران
افزودن نظر
نظری وجود ندارد، اولین نظر را شما ثبت کنید
کالاهای مرتبط