از نو/ جعبه ابزاری برای مدیریت احساسات
کتاب «از نو» نوشتهی ایتن کراس را نشر نوین به چاپ رسانده است. ایتن کراس، روانشناس برجسته و استاد دانشگاه میشیگان در این کتاب خواننده را دعوت میکند تا نگاه خود به احساسات را تغییر دهد. او میگوید احساسات نه دشمنانی مزاحماند و نه الزاماً دوستان همیشگی، بلکه پیامرسانهایی تکاملی هستند که برای بقا، رشد و هدایت مسیر زندگی به ما داده شدهاند. اضطراب میتواند نقش هشداردهنده داشته باشد، غم فرصتی برای تأمل فراهم کند و حتی خشم، اگر درست هدایت شود، میتواند زمینهساز تغییرات مثبت باشد. در نگاه کراس، مسئلهی اصلی این نیست که آیا احساسی مثبت است یا منفی، بلکه مهم این است که ما چگونه به آن واکنش نشان میدهیم و چگونه میتوانیم مسیرش را آگاهانه تغییر دهیم. او تأکید میکند که اغلب توانایی تغییر موقعیتها یا محرکهای بیرونی را نداریم، اما همیشه میتوانیم واکنش خود را مدیریت کنیم. همان احساسی که بهطور ناگهانی بر ما غلبه میکند، با ابزارهای درست و آگاهی میتواند مهار و حتی به فرصتی برای رشد تبدیل شود.
ایتن کراس
کراس برای این تغییر آگاهانه مجموعهای از روشها را معرفی میکند که آنها را شابر مینامد. نخستین دسته، شابرهای حسی هستند که بر قدرت خاموش حواس پنجگانه تکیه دارند. یک موسیقی آرامبخش، بوی خاطرهانگیز یک عطر یا لمس یک بافت خاص میتواند بهسرعت حالوهوای ما را تغییر دهد. او بر این باور است که حواس، میانبُرهایی قدرتمند برای دسترسی به ذهن و احساسات هستند. دستهی دوم، مدیریت توجه است که شامل تغییر تمرکز یا حتی اجتناب هوشمندانه از مواجهه با برخی محرکها میشود. برخلاف تصور رایج که همیشه مواجهه را بهترین راه میداند، کراس توضیح میدهد که گاهی فاصلهگرفتن موقت میتواند به ما زمان و فضای لازم برای آرام شدن بدهد. دسته سوم، شابرهای بازنمایی یا تغییر دیدگاه است. این روش شامل ایجاد فاصلهی ذهنی، نگاه کردن به موضوع از منظر زمانی متفاوت یا خطاب قرار دادن خود به زبان سوم شخص است تا از شدت هیجان کاسته شده و تحلیل منطقیتری ممکن شود.
او همچنین به اهمیت محیط اطراف اشاره میکند. به باور کراس، فضاهای فیزیکی که در آنها زندگی و کار میکنیم، تأثیر مستقیمی بر احساسات ما دارند. تغییر دکور، افزودن عناصری مانند گیاه یا صداهای طبیعی و حتی ترک یک فضای منفی میتواند به بهبود وضعیت روحی کمک کند. روابط انسانی نیز در این مسیر نقش پررنگی دارند. احساسات مانند بیماری مسریاند و بهسرعت از فردی به فرد دیگر منتقل میشوند. بنابراین انتخاب همراهانی که همدلی و درعینحال دیدگاه سازنده دارند، بسیار مهم است؛ حتی کمک کردن به دیگران، هرچند کوچک، میتواند حس معنا و آرامش درونی را تقویت کند.
عامل دیگری که کراس بر آن تأکید دارد، نقش فرهنگ است. فرهنگ خانوادگی، اجتماعی یا سازمانی، چهارچوبی نانوشته ایجاد میکند که نحوهی تجربه و ابراز احساسات را شکل میدهد. شناخت این چهارچوبها به ما کمک میکند بخشهای محدودکننده یا آسیبزای آن را شناسایی و در صورت نیاز تغییر دهیم یا از آن فاصله بگیریم. کراس میپذیرد که تغییر فرهنگ آسان نیست، اما آن را برای ایجاد محیط احساسی سالم ضروری میداند.
کراس در تمام کتاب تأکید میکند که هیچ روش جادویی یا گلولهی نقرهای برای مدیریت احساسات وجود ندارد. زندگی عاطفی پویاست و باید ابزارها را متناسب با شرایط انتخاب و ترکیب کرد. او همچنین بر اهمیت خودشفقتی پافشاری میکند؛ زیرا در مسیر تغییر، لغزشها و ناکامیها اجتنابناپذیرند و تنها با مهربانی نسبت به خود میتوان دوباره مسیر را ادامه داد.
درنهایت، کتابِ «از نو»، بیش از آنکه کتابی دربارهی حذف احساسات منفی باشد، راهنمایی برای همزیستی هوشمندانه با آنهاست. کراس نشان میدهد که با شناخت ماهیت احساسات و بهرهگیری از روشهایی مانند استفاده از حواس، تغییر دیدگاه، بهبود محیط، انتخاب روابط سازنده، توجه به بستر فرهنگی و اجرای چهارچوبهایی مانند WOOP میتوانیم از گیر افتادن در دام واکنشهای ناخودآگاه رها شویم. این کتاب ما را به این باور میرساند که کنترل خویشتن به معنای نادیده گرفتن احساسات نیست، بلکه عبور آگاهانه و سازنده از دل آنهاست.
قسمتی از کتاب از نو نوشتهی ایتن کراس:
پدیدهای شناختهشده که در رشتههایی مانند روانشناسی، اقتصاد رفتاری و علوم اعصاب مطرح است، قانون کمترین تلاش نام دارد؛ معنایش این است که در شرایط برابر، موجودات زنده (از جمله انسانها) تمایل دارند مسیری را انتخاب کنند که کمترین تلاش جسمی و ذهنی را بطلبد. برای مثال، اگر هدف شما کاهش استرس باشد و بدانید که گوش دادن به یک آهنگ و نوشتن در دفتر خاطراتتان هر دو میتوانند به شما کمک کنند، کدام را انتخاب میکنید؟ به احتمال زیاد آهنگ را برمیگزینید؛ زیرا تلاش جسمی کمتری میطلبد و به تمرکز نیازی ندارد.
در زمینهی تلاش ذهنی، قانون کمترین تلاش ازاینرو کاربرد دارد که انسانها دچار «خِسّت شناختی» هستند یعنی تمایل دارند اقداماتی را انتخاب کنند که مصرف منابع ذهنیشان را به حداقل برساند. در نتیجه، اغلب به جای اینکه از توان شناختی خود برای یافتن راهی جدید استفاده کنیم، ناخودآگاه مسیر کمترین مقاومت را انتخاب میکنیم. بهدلیل حجم اطلاعاتی که در هر لحظه دریافت میکنیم و منابع محدودی که برای تمرکز در لحظه داریم، هرچه میانبُر بیشتر باشد برای ما بهتر است. برای مثال، هربار که به فروشگاه مواد غذایی میروم، بدون اینکه فکر کنم از همان مسیر همیشگی میروم. راههای دیگری هم هست، اما وقتی از خانه خارج میشوم، اصلاً به آنها فکر نمیکنم. این انتخابی آگاهانه نیست؛ ذهنم بهطور پیشفرض همان مسیر آشنای همیشگی را انتخاب میکند، زیرا رانندگی در آن به تمرکز نیاز ندارد. این مسیر در مغزم بهصورت شیاری عمیق شکل گرفته است که راحت و بیدردسر است. انتخاب مسیر جدید مستلزم اصطکاک ذهنی بیشتری است. تلاش، چه فیزیکی و چه شناختی، منابع ما را تخلیه میکند. بنابراین، اگر مغزمان حق انتخاب داشته باشد، ترجیح میدهد روی کاناپه بنشیند، شکلات بخورد و پشت سر هم سریال تماشا کند، خیلی ممنون.
شکی نیست که قانون کمترین تلاش به ما کمک میکند منابع حیاتی خود را حفظ کنیم، اما وقتی نوبت به مدیریت هیجاناتمان میرسد مانعی جدی ایجاد میکند.
از نو را مینا صفری ترجمه کرده و کتاب حاضر در 224 صفحهی رقعی و با جلد نرم چاپ و روانهی کتابفروشیها شده است.