دسته بندی : نقد ادبی

بازشناختن غریبه (خواندن فلسطین از میانه پیرنگ)

(نقد ادبی،فلسطین)
نویسنده: ایزابلا حماد
123,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 88
شابک 9786226194839
تاریخ ورود 1404/02/02
نوبت چاپ 1
سال چاپ 1404
وزن (گرم) 93
قیمت پشت جلد 123,000 تومان
کد کالا 143722
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
«بازشناختن غریبه» متن سخنرانی ایزابلا حماد، نویسنده‌ی فلسطینی‌بریتانیایی، در مراسم یادبود ادوارد سعید در دانشگاه کلمبیا است. حماد با درهم‌آمیزی نقد ادبی، خودزندگی‌نامه و تاریخ و برخی از مضامین محوری اندیشه‌ی سعید همچون استعمار، امپراتوری و غربت‌نشینی، ماجرای فلسطین را از زاویه‌ای نو به تصویر می‌کشد و پرسش‌هایی اساسی درباره‌ی شکل مواجهه‌ی ما با این ماجرا مطرح می‌کند.
بخشی از کتاب
با دوستی فلسطینی در راه بلندی‌های جولان بودیم. چند ساعتی در کیبوتصی در الجلیل ماندیم. وقتی سر سفره نشستیم که غذایی بخوریم، مردی جوان و ریشو از در آمد و گفت اسمش دَنیِل است و کنار من نشست. دنیل از چیزی ناراحت بود. آرام و قرار نداشت. مدام از من می‌پرسید که به نظرت آیا ما آدم‌ها می‌توانیم فقط در حکم فرد، و نه به نیابت از این یا آن گروه، در جهان عمل کنیم یا نه. نمی‌دانستم چه بگویم. او قصه‌اش درباره‌ی ترک خدمت در ارتش اسرائیل را برایم گفت و از این قصه و از رفتارش فهمیدم فراری است و مخفی شده. قصه‌اش را این‌طور شروع کرد که سر مرز غزه سرهنگی «خرده‌پا» بوده و یک سرباز زیردست داشته. دستور این بود که هر کسی از حد معینی به حصار نزدیک‌تر شد، برای اخطار دو بار به زمین شلیک کنند. اگر جلوتر آمد، باید پای او را نشانه می‌گرفتند. دنیل برایم گفت که او و سرباز زیردستش روزها در مقرشان منتظر ماندند و کسی نیامد. بعد، روزی مردی از دور پیدا شد. به سمت آن‌ها می‌آمد. وقتی به اندازه‌ی معین به حصار نزدیک شد، سرهنگِ خرده‌پا برای اخطار یک بار به زمین شلیک کرد. مرد نزدیک‌تر آمد و سرهنگ دوباره به زمین شلیک کرد تا به او هشدار دهد. وقتی مرد باز نزدیک‌تر آمد، دنیل دید سراپا برهنه است و چیزی را جلوی خودش گرفته. باز هم نزدیک‌تر که آمد، دنیل متوجه شد مرد یک عکس در دست دارد، عکسی از یک کودک. دنیل به پای مرد شلیک نکرد. تفنگش را زمین گذاشت و فرار کرد. چند فلسطینی باید بمیرند تا یک سرباز اسرائیلی به چنین شهودی برسد؟
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است