مادربزرگ من
(سرگذشت نامه ارامنه،ترکیه)درباره کتاب
"مادربزرگ من" نوشتهی فتحیه چتین است به ترجمهی مژده الفت.
این کتاب تصویری است از زندگی آدمهایی که ظلم ظالم و جور صیاد آشیانشان را بر باد میدهد، آنها را از خانه و خانواده جدا میسازد و سرنوشتی عجیب و دردناک برایشان رقم میزند؛ بازماندگانی از خیل راندهشدگان.
این کتاب تصویری است از زندگی آدمهایی که ظلم ظالم و جور صیاد آشیانشان را بر باد میدهد، آنها را از خانه و خانواده جدا میسازد و سرنوشتی عجیب و دردناک برایشان رقم میزند؛ بازماندگانی از خیل راندهشدگان.
بخشی از کتاب
فرقی نمیکرد چشمانم باز باشند یا بسته، چون چند تصویر پیوسته پیش چشمانم بود: جمعیت منتظر در صحن کلیسا و بخصوص چشمان بچهها؛ کودکان بهآبانداختهشده و بیرونآمدن کلههایی از آب بر اثر سائق حیات؛ لحظهی جداشدن و ربودهشدن هرانوش از مادرش... و بعد تصویر چهرهی خودم در روزهای عید، حین شعرخواندن در مدرسه، افتاده روی همهی این تصاویر.
من همیشه خوب شعر میخواندم و معلمهایم اغلب مایل بودند شعرهای حماسی را من بخوانم. شعرهایی چون «گذشتهی شکوهمند»، که با تمام وجود فریادشان میزدم، اینک به سد تصاویر ذهنیام میخوردند و پارهپاره میشدند، به تصویر چشمان ترسان کودکان و سرهای فروبردهشده در آب و رودهای سرخفام از خون انسانها.
من همیشه خوب شعر میخواندم و معلمهایم اغلب مایل بودند شعرهای حماسی را من بخوانم. شعرهایی چون «گذشتهی شکوهمند»، که با تمام وجود فریادشان میزدم، اینک به سد تصاویر ذهنیام میخوردند و پارهپاره میشدند، به تصویر چشمان ترسان کودکان و سرهای فروبردهشده در آب و رودهای سرخفام از خون انسانها.
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر