مردی که می خندد
(داستان های فرانسه،قرن 19م)
موجود
ناشر | هرمس |
---|---|
مولف | ویکتور هوگو |
مترجم | محمدرضا پارسایار |
قطع | رقعی |
نوع جلد | زرکوب |
تعداد صفحات | 814 |
شابک | 9786004563635 |
تاریخ ورود | 1402/12/14 |
نوبت چاپ | 2 |
سال چاپ | 1403 |
وزن (گرم) | 769 |
کد کالا | 132008 |
قیمت پشت جلد | 8,960,000﷼ |
قیمت برای شما
8,960,000﷼
برای خرید وارد شوید
درباره کتاب
ویکتور هوگو در ژوئیهی ۱۸۶۶، در بروکسل، نگارش مردی که میخندد را آغاز میکند و دو سال بعد، در اوت ۱۸۶۸، آن را به پایان میرساند. این کتاب آخرین رمانی است که هوگو دور از وطن نگاشته است. او در این اثر بیش از هر اثر دیگرش به مخالفت با اشرافسالاری بر میخیزد و اشرافیت قرن نوزدهم انگلستان را به نقد میکشد. هوگو در نامهای به اُگوست واکری، شاعر و روزنامهنگار فرانسوی سدهی نوزدهم، مینویسد: «این کتاب شرححال انگلستان نیست، شرححال بشریت است. مردی که میخندد اثری انسانی است.»
امیل زولا از مردی که میخندد بهعنوان اثری والا یاد میکند و بسیاری این اثر را مهمترین اثر هوگو به شمار میآورند.
امیل زولا از مردی که میخندد بهعنوان اثری والا یاد میکند و بسیاری این اثر را مهمترین اثر هوگو به شمار میآورند.
بخشی از کتاب
خندان بود و میخنداند، ولی نمیخندید. بهظاهر میخندید، اما در دلش غوغا بود. فقط چهرۀ غریبی که دست تقدیر یا دست هنرمندی به وی داده بود میخندید. گویینپلِین در این خنده نقشی نداشت. ظاهر که دلیل بر باطن نیست. او خود قادر نبود حالت خنده را از صورتش بزداید. خنده تا ابد بر لبانش نقش بسته بود. خندهای بود بیاختیار و از آنجا که بر چهرهاش حک شده بود کسی را یارای مقاومت در برابرش نبود. دو نوع از حرکات دهان به افراد دیگر انتقال مییابد: خنده و خمیازه. در کودکی چنان چهرهاش را دستکاری کرده بودند که همۀ اعضای صورتش در ایجاد این خنده نقش داشتند. احساسات و هیجاناتش خندهاش را تشدید میکرد. هر رنجی و خشمی و ترحمی و تعجبی کشیدگی عضلاتش را بیشتر میکرد. اشک میریخت، ولی خندان بود. خواستهاش هرچه بود و در هر اندیشهای که بود، همینکه سر برمیداشت، جماعت - اگر جماعتی آنجا بود - از خنده ریسه میرفت.
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر