دسته بندی : روانشناسی

ذهن آگاهی از رهگذر هنر (25 شیوه برای زیستن در زمان حال به کمک هنر)

(مدیتیشن،هنر درمانی،خواص درمانی،شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی)
نویسنده: کریستوف آندره
مترجم: مجتبی پردل
420,000
برای خرید وارد شوید
مشخصات
تعداد صفحات 304
شابک 9786001185281
تاریخ ورود 1402/06/18
نوبت چاپ 1
سال چاپ 1402
وزن (گرم) 340
قیمت پشت جلد 420,000 تومان
کد کالا 126409
مشاهده بیشتر
درباره کتاب
زیستن همراه با ذهن‌آگاهی، به‌معنی توجه منظم و توأم با آرامش به لحظه‌ی حال است. این نگرش می‌تواند رابطه‌ی ما را با جهان از بنیان تغییر دهد، رنج‌هایمان را تسلی بخشد و سُرورمان را افزایش دهد. ذهن‌آگاهی نوعی مراقبه نیز هست. یادگیری تکنیک‌های پایه‌ای آن سریع و ساده است، اما تسلط کامل بر آن‌ها سال‌‌ها زمان می‌برد. کریستف آندره روان‌پزشک و متخصص مدیتیشن است که با کمک هنر تمرکز حواس به خوانندگانش کمک می‌کند تا به ذهن‌آگاهی برسند. او نقاشی‌های کلاسیک را، از رامبراند گرفته تا هاپر و ماگریت، جمع‌آوری کرده و در این کتاب، تفسیری شفاف درخصوص عملکرد درونی هریک ارائه داده است. آندره پویاییِ روی بوم را توصیف می‌کند و به واکنش‌های خود بیننده روی می‌آورد و ارتباط بین آنچه را می‌بینیم و آنچه را احساس می‌کنیم بررسی می‌کند. او فراتر از هنر نقش‌بسته بر صفحه، به ما می‌آموزد که در نظر گرفتن محیط اطراف، تعاملات و تعهدات روزانه و تأثیر آن‌ها بر رفاه درونی و وضوح ذهنی ما چگونه است. این نقاشی‌ها اولین گام بصری و ملموس برای درک ذهن‌آگاهی و مزایای زندگی در لحظه هستند. با تمرین ذهن‌آگاهی، هریک از ما می‌توانیم تغییراتی فوری، معنادار و دائمی برای رفاه خود و دیگران ایجاد کنیم. ذهن‌آگاهی از رهگذر هنر به‌زیبایی نوشته شده است و به‌طرز شگفت‌انگیزی برای مبتدیان و متخصصان قابل درک است. این کتاب، گام‌های عملی و درک جامعی از تمرین و معنای ذهن‌آگاهی و مراقبه ارائه می‌دهد. نویسنده، با کلامی اصیل و ساده، معنای زندگی آگاهانه را روشن می‌کند؛ معنایی که ما هرگز نمی‌توانیم به‌تنهایی به آن دست یابیم. ذهن‌آگاهی از رهگذر هنر در حالی برای رسیدن به ذهن‌آگاهی و تمرین مراقبه به شما کمک می‌کند که بزرگ‌ترین آثار هنری جهان پیش روی شماست.
بخشی از کتاب
قرار است روی احساساتمان کار کنیم، نه برای ممانعت از آن‌ها، بلکه برای مشاهده‌شان. می‌توانیم این کار را، برای مثال، روزی چندین مرتبه انجام بدهیم، لابه‌لای کارهای دیگرمان. به جای آنکه با عجله و استرس یک‌‌راست و مستقیم از یک کار به کار دیگری بشتابیم، می‌توانیم با حوصله و طمأنینه آنچه درونمان در حال وقوع است را احساس کنیم و بدین‌سان به‌آرامی و با ملایمت، با حالت عاطفی‌مان ارتباط برقرار کنیم یا وقتی منتظر چیزی هستیم، می‌توانیم از این زمان برای آگاهی‌یافتن به خودمان استفاده کنیم، به جای آنکه این لحظات را بی‌خبر، با حواس پرت، از خود گُسسته، درحالی‌که ذهنمان جای دیگری است و توجهش را روی کنش‌یا نشخوار ذهنی متمرکز ساخته است، پشت سر بگذاریم. عادت درون‌نگری آرام و کنجکاوانه در لحظات آرامش و استراحت شروع می‌شود، سپس می‌توانیم وقتی دچار رنجیم نیز آن را اتخاذ کنیم؛ هنگام غم، آزردگی خاطر، نگرانی یا ناراحتی. نباید بکوشیم تا آنچه را احساس می‌کنیم جرح و تعدیل کنیم یا به خودمان تسلی ببخشیم یا خودمان را آرام کنیم؛ نه یک‌‌راست و مستقیم. می‌توانیم دقیقا در آنچه احساس می‌کنیم حضور داشته باشیم و به‌نحوی مناسب نفس بکشیم و «سعی» نکنیم کاری بیشتر از تمرکز روی نفس کشیدنمان و مشاهدۀ آنچه در حال وقوع است انجام بدهیم. نفس‌کشیدن، حضور ـ ذهن‌آگاهی تا اندازه‌ای شبیه چراغی در تاریکی است. می‌توانیم ببینیم کجا هستیم، ولو آنکه هنوز شب باشد و گاهی‌اوقات کاملا شگفت‌زده می‌شویم. با پذیرش احساسات دردناکمان و با قبول عبور از میانشان درمی‌یابیم که این کار تا اندازه‌ای شبیه عبور از میان ابرهاست. درنهایت، چیز چندان سخت و صُلبی آنجا در کار نیست و وقتی از آن سوی دیگر بیرون می‌آییم، خورشید دوباره می‌درخشد.
نظرات کاربران
افزودن نظر

هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است