موج سوار و حکیم (راهنمایی برای زنده ماندن و سواری بر امواج زندگی)
(خودیاری،اثری از شاعر و فیلسوف پرفروش بین المللی)درباره کتاب
در کتابی که پیش رو دارید، موجسوار افسانهای جهان، شان تامسون، و شاعر و فیلسوف پرفروش بینالمللی، نوئا بنشیا، نیروهای خود را به هم پیوند دادهاند تا در مسیر هدف، امید و ایمان، بینشی نو به شما ارائه دهند. «موجسوار و حکیم» تجربههای الهامبخش شان تامسون و تفسیر معنوی بنشیا را، که تقویتکنندۀ روح است، به تصویر میکشد. این اثر کمنظیر به هجده موج بیامان و کوبندۀ زندگی، از فقدان و پیری گرفته تا روابط و افسردگی، میپردازد و شما را به سمت دگرگونی هدایت میکند. آنچه در این کتاب می خوانید فهرستی از قوانین ضامن موفقیت، سلامتی یا ثروت نیست، بلکه مجموعهای از توصیههای دو راهنماست که سفر کردهاند و رنجهای عمیقی را متحمل شدهاند، اما همچنان با ایمان و امید به فردا مینگرند، کسانی که می کوشند این نگرش را به مخاطب خود منتقل کنند.
بخشی از کتاب
یکی از رایجترین و درعینحال تعجببرانگیزترین چیزهایی که میتوان شاهدش بود این است که چرا افرادی که امتیازی دارند، امتیازشان را نمیبینند و شاید بتوان این طرز فکرشان را بهراحتی محکوم کرد، اما واقعیت این است که همۀ ما تا حدی کور هستیم و مدتهاست چشممان امتیازهای اطرافمان را نمیبیند. آن مزیتها همیشه در اطرافمان بوده و به چشممان آشناست، بنابراین نسبت به دیدنشان کور هستیم.
اگر مسیر رانندگیات پربرکت بوده و با چراغ سبزهای بسیاری روبهرو شدی، بهتر است ترمز کنی و خدا را شکر کنی، چون شکر کردن بابت یک نعمت و برکت، برکت بیشتری به همراه دارد.
شکرگزاریْ یک نعمت است. وقتی دست از کار میکشی تا بابت آنچه در دستانت قرار گرفته شکرگزاری کنی، جایی برای نعمت خداوند باز میکنی تا آن هم در دستانت قرار بگیرد.
حالا ممکن است با خودت فکر کنی، خب من تلاش بسیاری کردهام و مستحق چیزی هستم که به دست آوردهام و قطعاً دربارۀ تلاش کردن حق با توست.
اما تابهحال شده لحظهای با خودت فکر کنی که کسانی هم درست مانند تو تلاش کردهاند، حتی بیشتر از تو و حتی طولانیتر، اما هنوز سقفی بالای سرشان ندارند یا غذایی در دست ندارند تا به فرزندانشان بدهند؟
پس قبول کن خوششانس هستی؛ اما اینجا شانس درواقع یک مزیت الهی محسوب میشود. پس اگر میخواهی ستارگان بختت تاریک شوند، آنها را نادیده بگیر.
یک جوک قدیمی میگوید، وقتی برقها رفت، موسی کجا بود؟ در تاریکی. هرکسی که هستی، بزرگ یا کوچک، اگر چراغهای شکرگزاریات را خاموش کنی در تاریکی خواهی بود.
هیچ سواری را پیدا نمیکنی که دل به اقیانوس بزند و با خودش بگوید، این امتیاز به من داده شده که روی بهترین موجها سواری کنم. شاید با طرز فکر مثبتی به دریا بزند، اما هیچ طرز فکر مثبتی بالاتر از قدردانی و شکرگزاری نیست. شکرگزار امواجی باش که در مسیر زندگیات میشکنند.
شاید بپرسی خب، وقتی امواج زندگی تختۀ زیر پایم را میکشند چطور؟ در آن لحظه، باید اینگونه شکرگزاری کنی: من زنده هستم. نزدیک ساحل هستم. میتوانم دوباره شنا کنم.
نکتۀ اصلی اینجاست که هریک از ما در برههای از زندگی، قدردانیمان را در خانه جا میگذاریم و به سمت در میرویم و فراموش میکنیم دری برای باز کردن داریم، سقفی بالای سرمان داریم و شخصی زیر آن سقف است که عاشق ماست و یک نیروی الهی در آسمانهاست. نیرویی که دین اسلام، مسیحیت، و یهودیت میگوید: آنقدر این نیرو ما را دوست داشته که خلقمان کرده است.
اگر مسیر رانندگیات پربرکت بوده و با چراغ سبزهای بسیاری روبهرو شدی، بهتر است ترمز کنی و خدا را شکر کنی، چون شکر کردن بابت یک نعمت و برکت، برکت بیشتری به همراه دارد.
شکرگزاریْ یک نعمت است. وقتی دست از کار میکشی تا بابت آنچه در دستانت قرار گرفته شکرگزاری کنی، جایی برای نعمت خداوند باز میکنی تا آن هم در دستانت قرار بگیرد.
حالا ممکن است با خودت فکر کنی، خب من تلاش بسیاری کردهام و مستحق چیزی هستم که به دست آوردهام و قطعاً دربارۀ تلاش کردن حق با توست.
اما تابهحال شده لحظهای با خودت فکر کنی که کسانی هم درست مانند تو تلاش کردهاند، حتی بیشتر از تو و حتی طولانیتر، اما هنوز سقفی بالای سرشان ندارند یا غذایی در دست ندارند تا به فرزندانشان بدهند؟
پس قبول کن خوششانس هستی؛ اما اینجا شانس درواقع یک مزیت الهی محسوب میشود. پس اگر میخواهی ستارگان بختت تاریک شوند، آنها را نادیده بگیر.
یک جوک قدیمی میگوید، وقتی برقها رفت، موسی کجا بود؟ در تاریکی. هرکسی که هستی، بزرگ یا کوچک، اگر چراغهای شکرگزاریات را خاموش کنی در تاریکی خواهی بود.
هیچ سواری را پیدا نمیکنی که دل به اقیانوس بزند و با خودش بگوید، این امتیاز به من داده شده که روی بهترین موجها سواری کنم. شاید با طرز فکر مثبتی به دریا بزند، اما هیچ طرز فکر مثبتی بالاتر از قدردانی و شکرگزاری نیست. شکرگزار امواجی باش که در مسیر زندگیات میشکنند.
شاید بپرسی خب، وقتی امواج زندگی تختۀ زیر پایم را میکشند چطور؟ در آن لحظه، باید اینگونه شکرگزاری کنی: من زنده هستم. نزدیک ساحل هستم. میتوانم دوباره شنا کنم.
نکتۀ اصلی اینجاست که هریک از ما در برههای از زندگی، قدردانیمان را در خانه جا میگذاریم و به سمت در میرویم و فراموش میکنیم دری برای باز کردن داریم، سقفی بالای سرمان داریم و شخصی زیر آن سقف است که عاشق ماست و یک نیروی الهی در آسمانهاست. نیرویی که دین اسلام، مسیحیت، و یهودیت میگوید: آنقدر این نیرو ما را دوست داشته که خلقمان کرده است.
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر