دوئل
(داستانهای روسی،قرن19م)
موجود
ناشر | نگاه |
---|---|
مولف | آنتوان پاولوویچ چخوف |
مترجم | احمد گلشیری |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
تعداد صفحات | 178 |
شابک | 9789643511975 |
تاریخ ورود | 1383/04/10 |
نوبت چاپ | 6 |
سال چاپ | 1401 |
وزن (گرم) | 177 |
کد کالا | 2225 |
قیمت پشت جلد | 950,000﷼ |
قیمت برای شما
950,000﷼
برای خرید وارد شوید
درباره کتاب
«دوئل» تصویر تقریبا حقیقی آشفتگی روحی روسها در پایان قرن گذشته است و ما را به تأمل در روابط انسانها وا میدارد. در پس این جهان، نویسنده در پی یافتن حقیقت است؛ حقیقتی که گویا هرگز کامل نمیشود. تقریبا همهی شخصیتهای داستان موجوداتی ضعیف هستند و آرمانهایی را میجویند که خود میدانند بیرون از دسترس آنهاست و برده عادات خویشاند.
در «دوئل» لایوسکی (یکی از شخصیتهای اصلی رمان) با زنی به نام نادیژو فیودورونا آشنا میشود و او را از شوهرش میرباید و به قفقاز میبرد. عشقی دروغین که بعد از دو سال دل لایوسکی را میزند و لایوسکی مترصد فرار از این شهری که ساحل گرم و شرجیاش غیرقابلتحمل است …
در «دوئل» لایوسکی (یکی از شخصیتهای اصلی رمان) با زنی به نام نادیژو فیودورونا آشنا میشود و او را از شوهرش میرباید و به قفقاز میبرد. عشقی دروغین که بعد از دو سال دل لایوسکی را میزند و لایوسکی مترصد فرار از این شهری که ساحل گرم و شرجیاش غیرقابلتحمل است …
بخشی از کتاب
لائِفسکى عادت داشت در موقع حرف زدن بهدقت به کف دستهاى صورتىرنگش خیره شود؛ ناخنهایش را بجود؛ یا سردستهاى پیراهنش را خم و راست کند. و حالا مشغول همین کار بود.
گفت: «خوب مىدونم که کارى از دست تو ساخته نیست، اما علت این که دارم برات تعریف مىکنم اینه که تنها راه نجات براى آدمهاى شکستخورده و صاف و سادهاى مثل من درددل کردنه. من ناگزیرم هر کارى رو انجام مىدم تعمیم بدم و توضیح و توجیهى براى زندگى احمقانهم در نظریههاى دیگرون پیدا کنم و همینطور در نمونههاى ادبى: در این که اشرافیت ما در حال پوسیدنه، و از این جور چیزها… دیشب راجع به این موضوع زیاد فکر کردم و تسکین هم پیدا کردم، بهخصوص حرفهاى تولستوى تسکینم داد. اگه بدونى گفتههاى تولستوى چقدر با زندگى مىخونه، چقدر بیرحمانه اونها رو بیان مىکنه! اونوقت حالم بهتر شد. در حقیقت، دوست عزیزم، مىخوام بگم اون نویسنده بزرگىیه حالا تو هر چى مىخواى بگو.»
گفت: «خوب مىدونم که کارى از دست تو ساخته نیست، اما علت این که دارم برات تعریف مىکنم اینه که تنها راه نجات براى آدمهاى شکستخورده و صاف و سادهاى مثل من درددل کردنه. من ناگزیرم هر کارى رو انجام مىدم تعمیم بدم و توضیح و توجیهى براى زندگى احمقانهم در نظریههاى دیگرون پیدا کنم و همینطور در نمونههاى ادبى: در این که اشرافیت ما در حال پوسیدنه، و از این جور چیزها… دیشب راجع به این موضوع زیاد فکر کردم و تسکین هم پیدا کردم، بهخصوص حرفهاى تولستوى تسکینم داد. اگه بدونى گفتههاى تولستوى چقدر با زندگى مىخونه، چقدر بیرحمانه اونها رو بیان مىکنه! اونوقت حالم بهتر شد. در حقیقت، دوست عزیزم، مىخوام بگم اون نویسنده بزرگىیه حالا تو هر چى مىخواى بگو.»
نظرات
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.
کالا مرتبط
موارد بیشتر